خدا یکتاست

خدا یکتاست

یکتاپرستی
خدا یکتاست

خدا یکتاست

یکتاپرستی

تنها حلال مشکلات

بنام خدا بخشنده مهربان

 

خواندن مقدسین در کنار خدا یکی از بزرگترین مشکلات مردم ایران است. شاید تعجب کنید که می گویم تا وقتی که ملت ایران دست از این عقیده بر ندارند، مشکلات آنها حل نخواهد شد زیرا تمام مشکلات اقتصادی و سیاسی ایران کلیدش در دست خداست. در یکی از پستها یکی از افراد توضیحات زیر را نوشته بود که لازم دیدم اینجا جواب بدهم. 

 

((عزیزم اینا چین که نوشتی؟خب دلیل این کار میدونی چیه؟ما ادما خیلی گناه کاریم.قطعا وقتی دعا میکنیم.از خدا میخوایم.خدا به اعمالمون نگا میکنه میگه اگه براورده بشه لوس میشه فک میکنه.ازش راضیم به کاراش ادامه میده.برای همین ما از اماما میخوایم.چون اونا رابط بین ما و خدا هستن.پس ما از اونا میخوایم و اماما هم از خدا و قطعا خدا بازم اگه صلاح باشه دعای اماما رو مستجاب میکنه و یه مریض شفا پیدا میکنه.اره فدات شم.این طوریه.با مقدسات شوخیت نگیره.))

 

این اعتقاد، عقیده تعداد زیادی از مردم است. این خواننده می گوید که ما از اماما کمک می خواهیم چون آنها واسطه بین ما و خدا هستند! این دقیقا بزرگترین حربه شیطان است که تعداد زیادی از مردم را گول زده است. من به طور خلاصه دلایل رد این نظریه را بر اساس قرآن می نویسم:

 

1-   خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر است، بنابراین نیازی به واسطه نیست.

 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ

(عمدا ترجمه آیات را ننوشتم)

 

2-   براساس آیه قرآن خدا از همه کس به افراد نزدیکتر است

 

وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنکُمْ وَلَٰکِن لَّا تُبْصِرُونَ

 

3-   خدا حتی از خود ما به نفس ما نزدیکتر است.

 

4-   کسانی که اینجوری فکر می کنند، یا نمی دانند خدا کیست و یا نمی دانند که اماما کی بودند. خدا کسی است که هیچ برگی از درخت بدون اطلاع و احاطه علمی خدا نمی افتد. اما مقدسین کسانی بودند که در زندگی خویش مریض می شدند و حتی قادر نبودند بچه خودشان را شفا دهند. شما بچه ندارید، نمی دانید که بچه چقدر برای آدم عزیز است. هیچکس نمی خواهد که بچه اش را از دست دهد. کسی که نتواند بچه خودش را شفا دهد چطوری می تواند بچه دیگران را شفا دهد!!

 

وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

 

5-   اگر فکر می کنید که شما آنان را وسیله قرار می دهید، باید بدانید که حتی پیامبران هم خودشان دنبال وسیله بودند.

 

أُولَٰئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُورًا

 

6-   امامان بعد از مرگ دیگر قادر به شنیدن صدای شما نیستند تا بدانند که شما چی میگوئید و آن را به خدا برسانند. حتی اگر هم بشنوند، صدای چند نفر را باید به خدا برسانند؟ یک نفر! دو نفر! هزارنفر! در طول روز صدهها هزار نفر از امام حسین کمک می خواهند، آیا امام حسین میتواند صدای این همه را همزمان بشنود؟ آیا امام حسین می تواند نیات باطنی این همه را درک کند؟ آیا امام حسین می تواند مشکلات این همه را بفهمد؟ اگر بگویید بله، باید عرض کنم که شما امام حسین را شریک خدا قرار داده اید. زیرا فقط خداست که صدای تمام موجودات را میشنود و اوست که حتی نیات باطنی همه را میشنود و اوست که از تمام برگهایی که از درخت می افتد، مطلع است. آیا امام حسین از تمام برگهایی که از درختان می افتد مطلع است؟ اگر بگویید بله، پس شما برای خدا شریک قائل شده اید.

 

7-   چرا امام حسین در زمان زنده بودنش چنین قدرتی نداشت و همینکه فوت کرد، چنین قدرتی پیدا کرد؟ آیا شایسته نیست که دست از این عقیده بردارید و به سوی خدا برگردید، تا خدا تمام مشکلات شما را مثل آب خوردن حل کند.

 

8-   تمام کسانی که از غیر خدا کمک می خواهند (به هر دلیلی) ، کاملا به کار خود ایمان ندارند زیرا اگر ایمان داشتند در لحظات سخت که کاملا درگیر مشکلاتند، نا امید نمی شدند. آنها در لحظات سختی دوباره (فطرتا) به فکر خدا می افتند. امیدوارم که آن لحظه سخت، لحظه مرگ نباشد، زیرا دیگر در آنموقع ایمان بیفایده است.

 

9-    شیطان همیشه برای افراد مقدس بعد از مرگشان قالب می تراشد. از طریق این قالب مردم را کنترل می کند. مثل عروسک خیمه شب بازی که بچه ها فکر می کنند خود عروسک حرف می زند، اما در خفا کسی دیگر آنان را کنترل می کند. مقدسین وقتی بمیرند دیگر قادر به حرف زدن نیستند، بنابراین هر حرفی را میتوان به آنها نسبت داد. آنها حتی قادر نیستند که راست و غلط بودن حرفهای خود را مشخص کنند. اگر آنها میتوانستند حرفهای زیارت کنندگان را بشنوند، قطعا قادر به این کار هم بودند. اگر آنها صدای شما را میشنوند و شما میتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید، بهتر است از آنها چیزهای مهمتری بخواهید. مثلا این همه حدیث که در درست بودن آنها شک است، را به آنها نشان دهید و راست ودروغ بودن آن را مشخص کنید. یا اینکه در مورد سیاست و افعال ساستمداران از آنها بخواهید. یا در مورد مشکلات اقتصادی یک ملت با خدا صحبت کنند. آیا اینها کارهای مهمتری نیستند! برادر و خواهر مسلمان، فقط خدا قادر به این کار است. فقط خدا قادر به حل مشکلات است. این را از عمق جانم و با نهایت صداقت و برادرانه عرض می کنم. خدا را شاهد می گیرم که ذره ای دشمنی با کسی ندارم. خدا را شاهد می گیرم که من به هیچ حزب و گروهی وابسته نیستم. خدا را شاهد می گیرم که من وهابی نیستم. فقط یک بنده خدا هستم.

 

درنهایت : این که وهابی ها هم خواندن غیر خدا را (نه کامل) رد می کنند؛ دلیل نمیشود که من وهابی هستم. می دانم که وهابی ها به دلیل اعمال تروریستی نزد همه منفورند. اما این تنفر نباید منجر به خط کشیدن خطر قرمز ها شود. شما از وهابیت متنفرید (من هم متنفرم) ، به همین خاطر نمی خواهید هیچگونه تشابهی با آنها داشته باشید. اما باید بدانید که شیطان به علت همین طرز تفکر از بهشت اخراج شد. شیطان از آدم متنفر بود؛ شیطان در این راه حتی از خدا هم گذشت. همین تنفر شیطان باعث شد که حتی شیطان خدا را هم کنار بگذارد. ما نباید خواندن فقط خدا را کنار بگذاریم، فقط به این علت که ما از وهابیها متنفریم و نمی خواهیم ذره ای به آنها شباهت داشته باشیم! واقعا این میشود دلیل! به فکر خویش باشید و خود را نجات دهید. عذاب خدا در راه است. 

نظرات 4 + ارسال نظر
محمدرضا پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:12 ب.ظ

سلام
امروز در شیراز حکم قطع ید یک سارق در ملا عام به اجرا در آمد و متاسفانه مردم زیادی برای مشاهده آن آمدند.مطمئنا این حکم برای کسانی که تفکر میکنند تصویر بدی از قران نشان میدهد.می خواستم اگر این امکان هست بحث کوتاه کردن دست مجرم که در قرآن آمده است را توضیح دهید و اینکه آیا سندی وجود دارد که در صدر اسلام قطع ید صورت نگرفته و در آن زمان نیز توضیحی که آقای خلیفه داده اند از قران برداشت شده است یا خیر.
با تشکر

نون والقلم پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:51 ب.ظ http://nunandpen.blogsky.com

بنام خدا بخشنده مهربان

سلام

متاسفانه در طول تاریخ بواسطه کتب حدیث خیلی از احکام قرآنی رنگ و روی جنایی بخود گرفت. خدای مهربان اعلام کرد که زناکار با بودن چهار شاهد صد ضربه نمادین دارد اما فقهای مسلمان اعلام کردند که نه این کم است بلکه باید او را سنگسار کرد تا ادب شود به این طریق حکم سنگسار را از خرافات یهود قرض کردند و به حکم قرآن بسنده نکردند و گفتند که قرآن در این مورد آن را مشخص نکرده است.
مسلمانان در هر جای تاریخ گفته اند که قرآن کامل نیست حتما منظوری داشته اند و در نتیجه این اعلامیه دچار احکام شیطان شده اند. اگر کسی به شما گفت قرآن ناکامل است حتما صددرصد مطمئن باشید که طرف دنبال جادادن یک سری احکام فرقه ای در کنار قرآن است. احکام قرآن سراسر پر از مهر و عطوفت است. در واقع آنان که مهر و عطوفت ندارند کسانی هستند که از احکام قرآنی سوءاستفاده میکنند.
خدای مهربان هیچوقت دستور به قطع دست فیزیکی دزد نداده است. اما مسلمانان معنای آیه قرآنی را منحرف کرده اند و به این طریق دست دزد را با تبر قطع میکنند. آیه ای که مورد استفاده قرار میدهند آیه 5:38 است.

[5:38] والسارق والسارقة فاقطعوا ایدیهما جزاء بما کسبا نکلا من الله والله عزیز حکیم
[5:38] دست دزد را، مذکر یا مؤنث، به عنوان تنبیه جرمش علامت بگذارید،* و برای آنکه درس عبرتی باشد از جانب خدا. خداست صاحب اقتدار، حکیم ترین.

اما واقعا آیه را بررسی کنیم ببینیم که چه معنایی دارد. معنای آیه بسیار ساده است اما در طول 1400 سال معنای آیه با مهارت کامل عوض شده است. دو کلمه ای که معنای قرآنی آن را تغییر داده اند کلمه "قطعوا" و "ایدی" است.

قطع کردن دز اکثر موارد به معنای متضاد "وصل کردن" میاید.مثلا:من رابطه ام را با سیامک قطع کردم.

[56:33] لا مقطوعة ولا ممنوعة
[56:33] هرگز پایان نمی یابد؛ هرگز ممنوع نمی شود.

در آیه بالایی قطع به معنای "تمام شدنی" است.

[2:166] اذ تبرا الذین اتبعوا من الذین اتبعوا وراوا العذاب وتقطعت بهم الاسباب
[2:166] پیشوایان، پیروان خود را طرد خواهند کرد. آنها عذاب را خواهند دید و تمام وابستگى ها در میانشان قطع خواهد شد.

در 2:166 قطع به معنای "از دست دادن" است.
در 7:160و 7:168 قطع به معنای "تقسیم کردن" است.

کلمه دیگر کلمه "ایدی" است که این کلمه جمع مکسر "ید" است.این کلمه به معنای دستها , قدرت , امکانات و... است.

آیه زیر کاملا بیان میدارد که "ایدی" به چه معنایی است.

[38:45] واذکر عبدنا ابرهیم واسحق ویعقوب اولی الایدی والابصر
[38:45] و نیز بندگان ما ابراهیم، اسحاق و یعقوب را به یاد آور. آنها کاردان بودند و بصیرت داشتند.


[38:17] اصبر على ما یقولون واذکر عبدنا داود ذا الاید انه اواب
[38:17] در مقابل سخنانشان صبور باش و بنده ما داوود را به یاد آور، آن کاردان را؛ او فرمانبردار بود.

در این حالت ایدی به اختیارات- قوت – امکانات معنا میشود.

تا اینجا متوجه میشویم که خدای مهربان اعلام میدارد که اختیارات و امکانات دزد را قطع کنید یعنی منشا و منبع و وسیله دزدی را قطع کنید. همچنین میتوانید به آیات زیر مراجعه کنید:
7:17 و 2:195 و22:10

خدای مهربان در 111:1 اعلام میدارد که "شکسته باد دست ابی لهب". این یک نوع کنایه است و در واقع همه میدانیم که دستهای ابی لهب در عمل نشکست. در خیلی از آیات قرآن برای خدا دست تعریف شده است و این به معنای این نیست که نعوذ بالله خدا دست دارد زیرا که "لیس کمثله شیء".

در 5:38 هم "ایدی" به دستان فیزیکی دزد دلالت ندارد زیرا :

[5:38] والسارق والسارقة فاقطعوا ایدیهما جزاء بما کسبا نکلا من الله والله عزیز حکیم
[5:38] دست دزد را، مذکر یا مؤنث، به عنوان تنبیه جرمش علامت بگذارید،* و برای آنکه درس عبرتی باشد از جانب خدا. خداست صاحب اقتدار، حکیم ترین.

علمای حدیث حکم به قطع دست راست دزد داده اند حال بیایید آیه را دقیقتر نگاه کنیم ببینیم آیه چه معنایی دارد. میبینیم که السارق و السارقه ذکر شده است و این خود دو نفرند یعنی دو دست. اما کلمه "ایدی" به کار رفته است که جمع است و بر بیش از دو دست دلالت دارد. اگر منظور دستان فیزیکی دزد زن و دزد مرد بود میبایست میفرمود "یداهما" یا "یدیهما" نه "ایدیهما".

و این خود نشان میدهد که آن دو دزد (دزد زن و دزد مرد) ممکن است بیش از دو دست (امکان قدرت منبع) دزدی داشته باشند زیرا که منشا و منبع و امکان دزدی را باید قطع کرد و خدای قادر هم منظورش همین است . پیامبر محمد آخرین پیامبر خدا هیچوقت دست فیزیکی دزد را قطع نکرد بلکه مسلمانان بعدا براساس قانون فرعون آن را اختراع کردند.

[20:71] او گفت: "آیا بدون اجازه من به او ایمان آوردید؟ او باید رئیس شما باشد؛ آن کسی که به شما شعبده بازی آموخت. من مطمئنا دستها و پاهایتان را خلاف جهت یکدیگر قطع خواهم کرد. من شما را بر تنههای درخت خرما به صلیب خواهم کشید. شما خواهید فهمید که کدامیک از ما می تواند بدترین عذاب را وارد کند و چه کسی پایدارتر از دیگری است."

خدای مهربان برای کسی که قتل غیر عمدی انجام داده باشد تنبیه در نظر گرفته است(4:92) و اگر قتل عمدی باشد ابتدا بخشش را پیشنهاد میکند بعد قصاص را. در حالیکه که خیلی از دزدیها از قتل عمدی بدتر نیست امامسلمانان دست دزد را قطع میکنند. خدای مهربان در تمام قصاصهای بدنی بخشش را در نظر میگرد اما در قطع دست دزد این کار را نکرده است زیرا در اصل قطع دست دزد بر بریدن دست با تبر دلالت ندارد. بلکه به قطع "ایدی" دزد یعنی امکانات و تجهیزات دزد اشاره دارد. و در واقع این روش است که موثر است.
در قرن 21 خیلی از دزدیها به روشهای جدید انجام میشود و در آن اصلا دست فیزکی دزد دخالت ندارد تا که قطع شود یکی از راه دور میلیونها دلار کلاهبرداری انجام میدهد چطوری میتوان دست چنین کسی را با تبر زد؟!! گاه سازمانی دزدی میکند و فرد فیزیکی مد نظر نیست دست فیزیکی سازمان را چطوری میتوان قطع کرد. در قرن حاضر دزدی از طریق ریاست مسئولیت مغز و ... انجام میشود.

مسلمانان که در مقابل تفکرات جهانیان قرار گرفتند از این حکم فرعونی ناامید شدند لذا اعلام کردند که فعلا شرایطش نیست و نباید دست دزد را با تبر زد زیرا که برای جامعه ای که همه امکاناتش فول باشد این حکم باید اجرا شود . و این در حالی است که خدای مهربان چنین شرطی برای آن در نظر نگرفته است. یکی از کشورهایی که هم اکنون هم دست دزد را با تبر قطع میکنند عربستان سعودی است این کشور که خیال میکند اسلام اصل را داراست هم اکنون این حکم فرعونی را اجرا میکند و در اینترنت فیلمهای زیادی برای بدنام کردن اسلام در این مورد پخش شده است.

کسی که به خاطر رفع گرسنگی دزدی میکند قطع کردن دست او عملی وحشیانه است در عوض باید منشاء دزدی را از بین برد. منشاء دزدی هم گرسنگی و نداری است که برای آن باید فکری کرد . اما خدای مهربان که کتاب کاملش را برما فرستاده است برای دزد مجازات هم در نظر گرفته است و مجازات آن هم علامت گذاشتن "ایدی" است. باید امکانات و تجهیزات دزد را مارک گذاشت تا که همه بفهمند او از این طریق زمانی دزدی کرده است و این خود تنبیهی برای اوست. همانطور که زنان مصر دستان خود را زخمی کردند امکانات و "ایدی" دزد هم باید مارک بخورد تا که تنبیهی برای او باشد.
این آیات قرآنی بود که بیان شد اگر میبینید که مسلمانان غیر از آن عمل میکنند در واقع به کتب حدیث خود عمل میکنند و ربطی به قرآن ندارد.

عده ای دیگر آیه 5:33 را بهانه قرار داده و میگویند که خدا خودش دستور به قطع دست و پا داده است.اینها تلاش میکنند که از دین آبا و اجدادی دفاع کنند . اولا آیه 5:33 مربوط به جنگ است که این عده متاسفانه مثل سایتهای ضد اسلامی از این آیه سوء استفاده کرده و آن را به یک حکم روزمره تبدیل کرده اند غافل از اینکه این آیه مربوط به جنگ است.

[5:33] مجازات بحق کسانی که با خدا و رسولش می جنگند و جنایات سنگین مرتکب می شوند، این است که کشته شوند، یا به صلیب آویخته شوند، یا دست ها و پاهایشان را در خلاف جهت یکدیگر قطع کنند، یا از آن سرزمین تبعید شوند. این برای خوارکردنشان در این دنیاست، سپس در آخرت از عذاب بسیار بدتری رنج می برند.

زمانی که پیامبر با مشرکین میجنگید با شمشیر و نیزه میجنگید و آنان هم متقابلا با شمشیر به مسلمانان حمله میکردند. جنگ همین است در جنگ نقل و نبات پخش نمیکنند. اما اگر مشرکین با کلاشینکف به پیامبر حمله میکردند پیامبر هم بجای زدن دست و پای حریف کلاشینکف استفاده میکرد.بعید است که پیامبر بعد از کشتن آنان با کلاشینکف دست و پایشان را هم قطع میکرد. هر چند که تمام جنگهای پیامبر به خاطر دفاع از خود بود (9:13)

در قرن ما اگر شما مسلمان باشید و کسانی طبق آیه 5:33 به شما حمله کنند از هر ابزاری استفاده کنند شما هم باید از همان ابزار استفاه کنید. بعید است که شما در جنگ اتمی برای جنگیدن از وسیله 1400 سال پیش یعنی شمشیر و تبر استفاده کنید. شما تا بیایید دست و پایشان را قطع کنید آنان تو را از بین برده اند.

اگر عده ای از دشمنان خدا به شما از طریق اقتصادی حمله کنند شما چکار میکنید؟ آیا شما میروید و افراد را پیدا میکنید و دست و پایشان را قطع میکنید !!؟

مطمئنا تمام عقلای دنیا میگویند که باید با همان اسلحه خود یعنی اقتصاد دست و پایشان را قطع کرد. اینبار دست و پا منظور دست و پای فیزیکی نیست. در جنگهای قدیم همه با دست و پا حمله میکردند پس میبایست همان اعضای حمله کننده مورد حمله قرار گیرد اما امروز حمله ها با دست و پا نیست پس قطع کردن دست و پای فیزیکی نه تنها جزو اسلام نیست بلکه جزو تفکری است که هیچ تدبری در آیات قرآن انجام نمیدهد.

سوال مهمی که پیش میاید و پیروان حدیث و سایتهای ضد اسلامی باید جواب دهند :

مطمئنا پیامبر برای دفاع از خود میجنگید و در جنگ ناچارا باید با اسلحه جنگید و کشت و کشتار هم دارد . طبق آنچیزی که پیروان حدیث میگویند پیامبر میبایست بعد از کشتن مشرکین محارب میبایست دست و پای آنان را هم قطع میکرد زیرا این دستور آیه است در حالی که پیامبر هیچوقت اینکار را نکرده است بلکه صرفا به آنان حمله میکرد و همین که کشته میشدند دیگر کاری با آنان نداشت. حال پیروان حدیث و همچنین سایتهای ضد اسلامی باید جواب دهند که چرا پیامبر بعد از کشتن مشرکین (که به پیامبر و مومنین حمله کرده بودند و آنان را از سرزمینشان بیرون کرده بودند و اموال مومنین را تاراج کرده بودند ) بر طبق آیه دست وپایشان را قطع نمیکرد ؟



سکینه شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1399 ساعت 03:22 ق.ظ

خدابه راه راست هدایتت کنه معلومه حالت خوب نیس یکم مطالعه بد نیست اینقد از این ادمای جاهل مطالب برندار وعقیدت کن وبه دیگران بخای بفهمونی

احسان یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1402 ساعت 02:10 ق.ظ

سخنان جالبی بود و نیاز به فکر بود هرچند افرادی که فکر می‌کنند زیاد نیستند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد