خدا یکتاست

خدا یکتاست

یکتاپرستی
خدا یکتاست

خدا یکتاست

یکتاپرستی

گمراهی (قسمت دوم)

از شیطان رانده شده بخدا پناه می برم

بنام خدا بخشنده مهربان


گمراهی (قسمت دوم)

خلاصه قسمت یک:

با رشد تکنولوژی ، فضای مجازی جزو لاینفک زندگی ما شده است و ما آگاهانه و ناآگاهانه خودمان را در معرض خطرات و آزمایشات فراوانی قرار می دهیم. توهمات ، داستانهای تخیلی ، اشعار، فیلمهای سینمایی ، سریالهای تلویزیونی و مشروبات الکلی و مواد مخدر و بازیهای کامپیوتری مردم را وارد کانال و فضای دیگری می کند. یک سریال تلویزیونی که هر روزه فرد به تماشای آن می نشیند، می تواند فرد را با خود همراه کند و قلب و احساسات فرد را تحت تاثیر قرار دهد. کسی که یک فیلم را هر روزه نگاه می کند ، به معنای آن است که فرد ازآن فیلم لذت می برد. کسی نمی تواند از یک توهم لذت ببرد، مگر اینکه به خود بقبولاند آنرا و آنرا باور کند. زمانی که یک فرد در اشعار یک شاعر غرق میشود و ازآن لذت می برد، به معنای آن است که فرد تفکرات اشعار را قبول دارد و در این حالت فرد وارد فضای دیگری از ذهن میشود که غیر از فضای واقعی است. در اصطلاح علمی به این فضا که حالت دیگری از آگاهی است، فضای آلفا می گویند. هر انسانی بسته به فرکانسهای مغزی خود، از نظر روان حالات مختلفی در او ظاهر میشود. در حالت بیداری امواج مغز در حالت بتا قرار می گیرد. اما در حالاتی که فرد در لذات و احساسات دنیوی و توهم مثل خواندن اشعار ، نگاه کردن به فیلم و بازیهای کامپیوتری غرق میشود، در این حالت امواج مغزی فرد در حالت آلفا قرار می گیرد. اما در حالات تفکر و حل مسائل منطقی و ریاضی امواج در حالت بتا قرار دارند. پس میتوان امواج مغزی را به چهار دسته کلی تقسیم نمود.

بتا:  حالت بیداری

آلفا: حالت احساسات و خلسه و توهم

تتا: حالت تله پاتی و...

دلتا: حالت خواب

با توجه به دو آیه،

سوره شعراء آیه 224: وَالشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الغاوۥنَ

سوره حجر آیه 65: آنعِبادى لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطانٌ إِلّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الغاوینَ

 میتوان نتیجه گرفت شعر مهمترین حربه شیطان جهت اغوانمودن انسانهاست. شعر در عربی به معنای هر چیزی است که آدمی را به حالت احساسات و توهم ببرد. بنابراین انسانهای در حالت آلفا (الغاوین) مستقیم در تیررس شیاطین هستند. پس براحتی میتوان نتیجه گرفت که شیطان در حالت آلفا افراد را در اختیار خویش می گیرد و دستورات خود را به آنان دیکته می کند. دانستن این نکته جهت مبارزه با حربه های شیطان بسیار مهم است. بسته به شدت فضای آلفا، فرد منطق و استدلال خویش را از دست میدهد ؛ مثلا کسی که میداند دزدی و غیبت و تهمت بد است، در فضای آلفا براحتی قابل توجیه است. در فضای آلفا قوانین هوای نفس حاکم است زیرا محل جولان شیاطین است. در واقع به طور ساده و واضح میتوان نتیجه گرفت که :

شیطان بر بندگان خدا مسلط نیست ؛ مگر اینکه بوسیله توهم و احساسات در کانال آلفا قرار گرفته باشند.

دانشمندان عنکبوتی را تحت آزمایش قراردادند و اورا در معرض مخدرهای مختلف گذاشتند، همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید، در این حالت عنکبوت تار تنیدن را اشتباهی و ناقص انجام می دهد.

مواد مخدر ذهن عنکبوت را دچار اختلال کرده، به همین دلیل غریزه خدادادی خود را از دست می دهد و حتی طریقه تار تنیدن را از یاد می برد. تصورکنید که مواد مخدر چه بلاهایی سرانسانها می آورد! غرق شدن در احساسات و توهم چنین بلایی سر مغز انسان می آورد ، بطوریکه مغز انسان وظیفه اصلی خویش را ناقص انجام می دهد.

کسانی که به کانال احساسات و توهم یعنی آلفا عادت می کنند، به مرور از عقلانیت و خرد خدادادی خویش فاصله می گیرند و دیگر آموزه های خویش را به کار نمی برند. دلیل گرایش به آلفا نوعی ناامیدی است. کسانی که از خدا ناامید می شوند، خودبه خود جذب فضاهای غیر خدایی می شوند و به این ترتیب خود را دو دستی تقدیم شیطان می کنند.

قرآن مجید : [15:56]  او گفت: "کسی از رحمت پروردگارش نومید نمی شود، مگر گمراهان.

متاسفانه انسانها بیشتر سنت گرا هستند تا خرد گرا و به سنت های مذ هبی خویش اهمیت می دهند تا به خدا و دستورات خدا. خدا می فرماید :لا تقربوا الصلوه وانتم سکاری ؛ یعنی نباید در حالت آلفا (مستی ، خماری ، توهمات، احساسات) نماز به جای آورد. به این طریق صراحتا خدا دستور می دهد که در حالت آلفا نباید نماز خواند و این تنها جایی است که خدای متعال دستور به نماز نخواندن می دهد. زیرا نماز در حالت آلفا سبک و بی فایده می شود.

فرد جهت ارتباط با خدا باید خود را از  حالت آلفا خارج کند و در حالت آگاهانه به سر برد و الا صدای او به خدا نمی رسد. شما نمی توانید ادعای خوبی کنید وقتی که در حین انجام کار بدی هستید. شما نمی توانید خدا را مخاطب قرار دهید زمانی که به یک  خدای دیگر ایمان دارید. شما نمی توانید با خدا صحبت کنید زمانی که به یک فضای غیرخدایی ایمان دارید. هیچ کس نمی تواند بگوید که من مشروب الکلی را صرفا جهت تفریح مینوشم، در عین حال به مشروب و حالتی که مشروب در او بوجود می آورد ،ایمان نداشته باشد!

ما باید توجه کنیم که تمام لذتهای واقعی فقط منشا و منبع  خدایی دارند. تمام آرامش ها از طرف خداست.

خدا دستور می دهد که باید از نمازهای پنج گانه محافظت کنید. نمازهای پنج گانه ما را از کانال آلفا خارج می سازند ،یعنی نماز ما نباید در آلفا اجرا شود. همین نکته مهمترین عامل برضد وسوسه های شیطان است و تمام راز دین آسمانی خدا در همین نکته نهفته است. یعنی ما باید مرتب خدا را یاد کنیم و خود را از کانال های آلفا ی کمین گرفته توسط اجنه و شیاطین (جن و انس) محافظت کنیم.

[23:9]  والذین هم على صلوتهم یحافظون

[23:9]  آنها مرتبا نمازها (ارتباط با خدا) را به جا می آورند.

خدای مهربان در آیه 257 سوره بقره یک نور به کار می برد ولی  ظلمات (تاریکی- بیراهه) را جمع به کار می برد. زیرا خدا یکی است ولی تاریکی زیاد است و کانال های متفاوتی دارد و اگر یکی در ظلمات گم شود، فقط خدا می تواند او را ازآن ظلمات خارج نماید و نجات دهد. اما اگر بشر، غیراز خدا ، فرد دیگری را به عنوان ولی اتخاذ کند، شیطان او را به سوی گمراهی می کشاند.

[2:257]  خدا مولاى کسانى است که ایمان دارند؛ او آنها را از تاریکى ها به روشنایى راهنمایى می کند. و اما کسانى که ایمان ندارند، معبودانشان مولاى آنها هستند که آنها را از روشنایى به تاریکى ها رهبرى می کنند- اینان ساکنان دوزخ خواهند بود؛ آنها تا ابد درآن می مانند.

از آنجا که فضاهای آلفا، واقعی نیستند باعث نیازهای کاذب و غیر واقعی هم می شوند. وسواس حرف زدن ، حساسیتهای بی مورد، وسواس خرید، وسواس نظافت و...همه ناشی از مشکلات آلفایی است. اسراف ،تبذیر،زیاده روی در هر چیزی نشان از تاثیر گرفتن از کانال آلفا دارد. نیازهای خدادادی که خدا درنهاد انسان قرار داده، هیچ وقت در آلفا برطرف نمی شود، بلکه عطش فرد بیشتر می شود. یعنی افراد در فضاهای آلفا هیچ وقت به لذت واقعی نمی رسند و نخواهند رسید.

گاهی افرادی بی دین از خدا ایراد می گیرند که مثلا چرا بچه های فقیر شبها بی غذا می خوابند و بدون لباس زندگی می کنند و خدا کاری نمی کند؟

همین افراد بی دین در جهان آلفای مخصوص به خود هستند و خود خبر ندارند. آنها در زندگی خویش به اسراف،تبذیر،زیاده روی و...عادت کرده اند. هرهفته یک لباس عوض می کنندو... . اما هیچ وقت فکر نمی کنند که همین اسراف ها باعث شده است که عده دیگری از مردم در فقر و تنگدستی زندگی کنند. یعنی خود آنان و امثال آنان باعث وضعیت موجودند ، نه خدا!

کانال آلفا نهایتا به جهنم ختم می شود. هر چقدر که بیشتر درآن غرق شوی ،بیشتر به جهنم نزدیکتر می شوی. در قرآن خدا می فرماید که در جهنم غذاهایی به مردم خورانده و نوشانیده می شود که تشنگی و گرسنگی را برطرف نمی کند ولی آنان مجبور به استفاده از این غذاها هستند ، زیرا به مصرف آن عادت کرده اند. لذتهای آلفا و جهنم هم همینطوری هستند و در واقع بیشتر شبیه سراب هستند.

نود و نه درصد جنگهای تاریخ از طرف کسانی آغاز شده است که در کانال آلفا به سر می برده اند. ترس های الکی از دشمن،تصورات وتوهمات در مورد دشمن سازی، زیاده روی در پیش بینی ها و جبهه سازی ها باعث بیشتر جنگهای تاریخ بوده است.

جرقه جنگ جهانی که هیتلر ایجاد کرد، فقط از توهمات و تصورات سرچشمه می گرفت. همین امروز تاریخ ثابت کرده است که هیتلر به مواد مخدر معتاد بوده است و قبل از سخنرانی های مهم ازآن استفاده می کرده است. زیرا مواد مخدر او را به کانال آلفا و توهم می برد و تنها به این طریق می توانست کشتن میلیونها انسان را توجیه کند!

افرادی می گویند که در طول زندگی آزارشان حتی به مورچه هم نرسیده است؛ ولی همین افراد اگر در کانال آلفا قرار بگیرند ، ممکن است کارهایی انجام دهند که باور انجام آن برای شما مشکل باشد.

نشانه این که چه کسی در آلفا قرارگرفته، را به راحتی می توان دریافت. مثلا فردی که مدام ناشکری و ناسپاسی می کند و ناامید است، کاملا مشخص است که تحت تاثیر افکار منفی خود و جامعه قرار گرفته است و در کانال آلفای ایجاد شده توسط شیاطین قرار گرفته است. این مورد را به خوبی می توان از آیه 17 سوره اعراف متوجه شد. شیاطین از راست و چپ و شمال و جنوب روی آدمیان  کار می کنند تا که اکثر آدمیان را از خدا ناراضی نگه دارند و آنان را به ناشکری و ناسپاسی وادارند.

[7:17]  "من از جلو و از پشت سرشان و سمت راست و چپ آنها نزدشان خواهم آمد و تو اکثرشان را ناسپاس خواهى یافت."

مثلا کسانی که کینه در دل نگه می دارند یعنی در یک فضای آلفای کینه قرار می گیرند و مدام نسبت به هر چیزی پوزیشن حمله می گیرند. برگشت از آلفا ، بستگی به عمق آلفای ایجاد شده دارد. هرچقدر که فرد بیشتر در آلفا فرو رفته باشد، دل کندن ازآن مشکل  تراست. زیرا شیاطین در کانال آلفا به قربانیان خویش، خوشی ها و لذت های  معتاد کننده القا می کنند؛ به همین جهت دل کندن ازآن بسیار مشکل است. حتی ممکن است فرد ازآن حالت خارج شود و احساس ناراحتی و بیماری کند. ولی به هر حال این مشکلی است که فرد برای خودش بوجود آورده است و باید جهت نجات از آن تلاش و زحمات زیادی به خود تحمیل کند.

برای نجات از دست شیاطین باید ریاضت نفس هم کشید. کسی که وسوسه می شود که دوباره به آلفا برگردد، باید فورا موقعیت ذهن خویش را تغییر داده و به خدا پناه ببرد. تنها راه نجات از دست شیاطین، پناه بردن به خداست. انسانها در حالت آلفا زود بیمار می شوند، زیرا بدن ما برای زندگی در دنیای واقعی آفریده شده است و با فضای آلفا سازگار نیست .

افرادی بوده اند که دچار بیماریهای خطرناک شده اند، اما بعد از امید به خدا و برگشت از آلفایی که برای خود ایجاد کرده بوده اند، بهبود یافته اند. زیرا در حالت آلفا سلولهای بدن با ذهن همسو نیستند، در نتیجه بهبودی بیمار در نوع مواد شیمیایی تزریق شده به بیمار محدود می شود. در حالی که فاکتور اصلی بهبود از بیماریهای جسمی ، همراهی روح و روان است.

انسان یک قلب دارد و نمی تواند همزمان در دو کانال متفاوت ، دو معیار متفاوت را بکار ببرد. چنین کاری نفاق را در روح آدمی ایجاد می کند و همچنین دو سویگی را در سلولهای بدن او ایجاد می کند و در نتیجه فرد را به بیماری مبتلا می کند.

باید توجه کرد که شیطان دشمن آدمی است و هیچ وقت خیر خواه ما نیست. هدف شیطان از بردن انسان به حالت آلفا، از بین بردن اوست.

برای خروج از آلفا باید چندین صفات بد و شیطانی را از خود دور کرد. صفاتی مثل تکبر،غرور،غیبت،تهمت، دروغ،حرص و طمع،ریا،کینه،....از طرف شیاطین اند.

برای رهایی از این صفات بد، باید به اعمال خلاف این صفات رذیله روی آورد. مثلا جهت دوری از تکبر، افتاده بودن و برای جلوگیری از کینه ، بخشش و گذشت را دنبال کند والی آخر...

اعمال صالح انرژی هایی در وجود آدمی ایجاد می کنند که باعث بی اهمیت شدن کانال های آلفا برای فرد می شوند. در واقع ایمان بدون عمل صالح بی معناست. به همین خاطر خدای مهربان در قرآن هر جا از ایمان حرف می زند، به دنبال آن عمل صالح هم بکار می برد.

ایمان و عمل صالح دو جزء تفکیک ناپذیرند. یعنی اگر فرد به چیزی ایمان دارد ، باید به آن عمل بکند تا روی نفس او تاثیرگذار باشد. صرفا حرف های خوب زدن و مطالعه کافی نیست، بلکه باید عمل کرد.

شما یک فیلم سینمایی نگاه می کنید و از کمک به فقرا درآن فیلم خوشتان می آید و آنرا تحسین می کنید؛ اما این کافی نیست بلکه باید خودتان در زندگی واقعی خویش به آن عمل کنید تا در شما تاثیر گذار باشد وباعث ارتقای نفس شما شود. کسانی هستند که در مطالعات عرفانی غرق شده اند اما هیچ عملی از خود نشان نمی دهند. این افراد فقط از جملات قصار ذهنی لذت می برند و به آن عمل نمی کنند. در نتیجه مطالعه آنان تاثیری در ارتقای نفسشان ندارد؛ حتی بعداز مدتی به ناامیدی می رسند و دست از دین بر می دارند و دنبال چیزهای دیگر می روند.

روز قیامت ، روز فاش شدن اسرار است و چون شیطانی در کار نیست در نتیجه آلفایی در کار نیست، در این حالت افراد متوجه واقعیتها می شوند و هیچ چیزی قابل توجیه نیست. هر فردی خطاهای خودش را متوجه می شود و به ملامت خویش می پردازد. به همین خاطر خدا در سوره قیامت از نفس لوامه یاد می کند.

[75:1]  سوگند می خورم به روز رستاخیز.

[75:2]  و سوگند می خورم به نفس ملامت کننده.

وارد شدن به کانالهای آلفا باعث فعال تر شدن قسمت راست مغز و کم فعال تر بودن قسمت چپ مغز می شود، به همین خاطر ، خطربروز آلزایمر در افراد زیاد است.

افرادی که وارد آلفاهای منحصر بفرد می شوند، بعداز مدتی احساس تنهایی می کنند. زیرا این افراد آلفای دیگری از همین نوع، در محیط واقعی خویش نمی یابند و در ذهن خویش به بن بست می رسند، حتی ممکن است دست به خودکشی و یا عملیات انتحاری بزنند.

همانطور که گفته شد، هدف اصلی شیطان نابودی انسانهاست. خود شیاطین در کانال های آلفا غوطه ورند و مثل عنکبوت تارهایی (آلفاهایی) برای به دام انداختن اجنه و انسانها تنیده اند. آنان خود به آن کانال ها معتقدند و به همین خاطر می خواهند که تمام مردم جهان را وارد این تارها کنند. شیطان به این کانال ها جذابیت هایی (زینت دادن دنیا) می دهد تا که مردم را راحتتر جذب کند.

شعارهایی به ظاهر خوب و پسندیده ولی سطحی ، در بعضی جوامع باعث بوجود آمدن مکتب های عرفانی و سیاسی شده است. زمانی کمونیستها با شعارهای پوپولیستی ؛ خیلی از افراد را جذب کردند.این شعارها در ظاهر خیلی خوب بودند. اما خدا ما را آفریده است و او می داند که چطوری انسانها می توانند زندگی کنند. در عمل شعارهای پوپولیستی کمونیستها به نتیجه نرسید و جامعه ای را نابود کرد.

نیاز انسان فقط مادیات نیست، نیاز انسان فقط به اشتراک گذاشتن منابع نیست. اگر تمام امکانات جهان را برای یک انسان تهیه کنی ولی به او بگویید که شما فقط در این محدوده (خانه) حق تردد دارید، آن فرد خودبخود نسبت به همه چیز ناامید می شود، زیرا به تمام نیازهای دیگر او بی توجهی شده است.

همیشه جوامعی به موفقیت رسیده اند که درآن شعارهای پوپولیستی مطرح نبوده است. شعارهای پوپولیستی ممکن است که افراد یک جامعه را با هم متحد کند ولی در واقع به نابودی آن جامعه منجر خواهد شد.

خدا در قرآن می فرماید: که بت پرستان از بت های خویش جهت اتحاد و دوستی بین خود استفاده می کنند. این مصیبت بزرگ که همرنگ جماعت شدن است، در قرآن پیش بینی شده است. اتحاد و دوستی به هر قیمتی مناسب نیست. خدا اتحاد و دوستی براساس بتها را قبول ندارد.

[29:25]  او گفت: "شما به خاطر فشار اجتماعی معبودان بدون قدرتی را در کنار خدا می پرستید، فقط برای آنکه در زندگی این دنیا رابطه دوستی را میان خودتان حفظ کنید. ولی سپس، در روز رستاخیز، یکدیگر را طرد و لعنت خواهید کرد. سرانجام شما دوزخ است، جایی که نمی توانید یکدیگر را یاری دهید."

اما نیاز انسانها فقط چند شعار پوپولیستی زینت داده شده نیست. در این راستا استدلال های آلفایی در جوامع زیاد بکار برده می شود. مثلا خدا در قرآن ارث زن را نسبت به  مرد نصف بیان فرموده است. کسانی که در آلفا به سر می برند، جلو دروازه کانال آلفای خویش شعار برابری ارث زن و مرد را نصب می کنند و با این شعار غیر واقعی و پوپولیستی به جذب افراد می پردازند.

این شعار ممکن است در ظاهر احساسات افراد را تحریک کند و اگر فرد از ایمان محکمی برخوردار نباشد؛ ممکن است به راحتی تحت تاثیر قرار بگیرد و وارد کانال افراد مورد نظر شود.  تمام حربه های شیطان در زینت دادن و شعاردادن خلاصه می شود.

آدولف هیتلر با سردادن شعارهای ملی گرایانه، توانست احساسات افراد را تحریک و آنان را وارد کانال آلفای خود کند. اما ایده های او فقط شعارهای ملی گرایانه نبود، بلکه خیلی چیزهای دیگر هم بود که فردی که به آن حزب دلبسته می شد، مجبور بود شعارهای دیگر را هم قبول کند و همین مورد منجر به قتل میلیونها نفر و نابود شدن یک قاره شد.

بعضی گروههای مسلمان هم با دادن شعارهای ظاهری ، خاورمیانه را به جنگ و جدل و نابودی کشانده اند. اجبار در دین و آیین و ایجاد حکومت فاضله در خاورمیانه، دست مایه ی گروههای داعش از فرق مختلف شده است و ضررات غیر قابل جبرانی به خاورمیانه رسانده است.

گاهی بعضی فرقه ها از طریق موسیقی و آواز باید حالت حسی خاصی به خود بگیرند تا بتوانند وارد کانال آلفای خود بشوند. مثلا دراویش و مرتاضان هندی برای رسیدن به حالت معنوی خویش به رقصیدن و چرخیدن دور خود وسایر حرکات عجیب و غریب می پردازند. آنان با این کار وارد کانال آلفای خود شده و آنجا در معرض کنترل اجنه قرار می گیرند. در این حالت به کمک اجنه مثلا از دهان خود سیخ رد می کنند و خون جاری نمی شود و مردم هم فکر می کنند که این کارها کرامت و معجزه است و تحت تاثیر قرار می گیرند.

دراویش و مرتاضان از ابتدا قادر به انجام چنین کاری نیستند، بلکه باید ابتدا رقص ها و حرکات مخصوص خود را انجام بدهند؛ موسیقی و حرکات و رقص ها و نوحه ها نقش مهمی در ورود به کانال آلفا دارند، از آنجا به بعد، بدن خود را در اختیار اجنه قرار می دهند و اجنه هم با قدرتی که در آلفا دارند، مانع از خونریزی جای سیخ در بدن فرد می شوند.

آدمی نمی تواند افکار نادرست را برای خود توجیه کند مگر وارد کانال آلفا شده باشد. به همین مناسبت بعضی فرقه های مذهبی جهت توجیه مقلدین خود، آنان را در جلسات خصوصی شرکت می دهند و جو خاصی را درآن جلسات حاکم می کنند و با این کار آنان را وارد آلفا می کنند و به این طریق خود را در اختیار اجنه و شیاطین قرار می دهند. اجنه و شیاطین فقط در کانال های آلفا می توانند بر آدمیان مسلط شوند. این بزرگترین و تنها حربه و وسیله شیاطین است. یعنی شیاطین و اجنه ابتدا سعی در ورود افراد به کانال های آلفا می کنند، بعد ازآن می توانند افراد را کنترل کنند.

علم مغناطیس وسیله اصلی اجنه در انجام کارهای دراویش و مرتاضان و بوداییها است .انسان از ماده و اجنه از آتش (ضد ماده) تشکیل شده است. ضد ماده تاثیرات خاصی بر ماده دارد، که منجر به عدم خونریزی بدن با عبور سیخ درآن می شود. توهم، احساسات، گریه، خنده نوعی فرآیند مغناطیسی است که در ذهن انجام می گیرد. حتی دانشمندان علم روان جدیدا با تحریک بعضی از نقاط معز، فرد را وادار به خنده و گریه و خواب می کنند. تمام حربه های شیطان در همین نکته نهفته است. شاید دروایش و مداحان با استفاده از موسیقی و رقص و نوحه، ناخودآگاه مشغول ایجاد میدان مغناطیسی هستند تا که خود را در اختیار اجنه (بدون اینکه خود بدانند) قرار دهند و از آنجا به بعد اجنه می دانند چکار کنند.

خدا در قرآن می فرماید که :مردانی از انسان ها در کارهای خویش از مردانی از جن کمک می طلبند.

[72:6]  'انسان ها از طریق جن ها قدرت می جستند، ولی آنها اینان را به مصیبت بیشتری دچار کردند.

دراویش و رمالها و دعانویس ها و امثالهم دقیقا مصداق کامل این آیه هستند. متاسفانه بعضی افراد از این طریق در جستجوی قدرتهایی هستند که در ظاهر فریبنده هستند ولی در زندگی آدمی به هیچ دردی نمی خورند و کاملا مضر هستند و افراد با باور این نمایشات شیطانی ، فقط خود را در کانال آلفا قرار می دهند و تحت کنترل اجنه و شیاطین قرار می گیرند. به همین خاطر افرادی که دعانویس هستند، بعداز مدتی گندکاریها و شهوت پرستیهای آنان مشخص می شود و رسوا می شوند. اگر اصول انسانی اسلام را بلد باشی ،تا خود را به کانال آلفا نبری،نمی توانی به چنین کارهای مسخره ای کرامت بگویی.

وضوء و نماز مغناطیس ایجاد شده در طول روز را خنثی می کنند و کنترل افراد را از دست اجنه خارج می کند. گاهی جابجا شدن از یک مکانی به مکان دیگر باعث خنثی شدن میدان مغناطیسی ایجاد شده جهت بدام انداختن ذهن ما،  میشود.

گاهی اجنه در شکل پیامبران و صالحین مرده برای افراد ظاهر می شوند و افراد به آلفا رفته ، فکر می کنند که دارند با آنان دیدار می کنند و باعث گمراهی میلیونها نفر می شوند.

بعضی مواقع ملحدین و فرقه های مذهبی که کاملا در آلفا به سر می برند  جو روانی خاصی در جامعه برقرار می سازند ،مردم را ترس فرا می گیرد و فکر می کنند که حق با آنهاست.

در قرآن مثال خاصی در این مورد ذکر شده است؛ در سوره شوری آیه 28 از جنگ بدر صحبت می کند که مشرکین با دک و پوز و امکانات به جنگ آمده بودند و با استفاده از تبلیغات و دهل و آواز و جو روانی قویی که در محیط به وجود آورده بودند، مسلمانان را ترس فرا گرفته بود. در واقع آنان تحت تاثیر کانال آلفای مشرکین قرار گرفته بودند. به همین خاطر خدا چندین هزار ملائکه به کمک مسلمین فرستاد. کمک ملائکه به مسلمانان مثال و نمونه دلگرمی از طرف خدا بود. ملائکه جنهای پشتیبان مشرکین را شکست و فراری دادند و مشرکین از حالت آلفا خارج شدند و همه چیز تمام شد و تمام نیروی روحی خود را از دست دادند و در نهایت شکست سختی خوردند.

اگر فردی بخواهد در جامعه از جو روانی جامعه در امان باشد، باید به خدا پناه ببرد. خدا خودش به روش خودش مشکل را حل می کند. خدا در زندگی بهترین پناهگاه است. ما باید در زندگی فقط از او طلب کمک کنیم. او به هر کاری تواناست. خدا کنترل تمام جهان را در دست دارد و به راحتی هر مشکلی را حل می کند. خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است.او حتی از خود ما به ما نزدیکتر است. او حتی از وسوسه های نفس و پچ پچ های ما آگاه است. ما نباید از افراد صالح که مرده اند،کمک بخواهیم. زیرا آنها در جهان ما مرده اند و صدای ما را نمی شنوند. در نتیجه صدای درخواست کننده در کانال آلفا توسط اجنه و شیطان رد گیری می شود و آنها با پالسهای مناسب زمینه گمراهیشان را فراهم می کنند.

انسانهای داخل کانال های آلفا ، نمی توانند آدم های واقعی را احساس و درک کنند. زیرا آنها با دید خود جهان را می نگرند. به همین خاطر آنها بیشتر اهل حرفند تا عمل. شیطان با استفاده از ابزارهای جدید مثل ماهواره و ...می تواند انسانها را از راه دور کنترل کند. ایده های خیانت و خشونت و... در فیلم های تلویزیونی می تواند مشتریان خودش را پیدا کند و به یک پدیده همه گیر تبدیل شود .

ترویج ایده های خیانت و خشونت در فیلم ها ،یک نوع سحر و جادوی شیاطین است که به زبان انسانها ترجمه شده است. برای جلوگیری از چنین تاثیراتی باید به روشهای خدا در قرآن عمل نمود. هربار که شیطان شما را وسوسه کرد ،باید آن فکر را ترک کنید و به یک کار دیگر مشغول شوید و از دست شیطان به خدا پناه ببرید.

خدا می فرماید که شب برای آرامش است؛ اما بیشتر مردم شب ها تا نیمه های شب مشغول نگاه کردن به فیلم های ماهواره ای هستند و بسیار جدی تحت تاثیر مطالب آن قرار می گیرند و از همین جاها کانال های آلفا پدید می آید.

شبها برای آرامش و خوابیدن بوجود آمده است. خنده ها و گریه های الکی و غیرقابل کنترل در شب نشینی های طولانی حکمفرما می باشد. بطوریکه در ورود به کانال آلفا بسیار تاثیر گذار است. ما باید بدانیم که شیطان در چه فضاها و د رچه مکانهایی ما را بیشتر فریب می دهد . در نتیجه باید ازآن مکانها و فضاها دوری کنیم.

جهت دوری از کانال آلفا ابتدا ببینید که آخرین گناهی که انجام دادید ،در کجا بوده و با چه کسانی بوده و دلیلش چه بوده؟ در این صورت نقطه ضعف خود را در مقابل شیطان یافته اید و ازآن به بعد مواظب آن نقطه ضعف ها باشید.

شیطان دشمن ماست و ما هم باید دشمن او باشیم.این دستور خداست که دشمنی با شیطان باید دوطرفه باشد. یعنی باید براساس تجربه و عقل خویش ، که در چه نقاطی فریب شیطان را می خوریم و دچار گناه می شویم. درآنصورت ما باید همیشه آماده باشیم.

کسانی که درآلفا به سر می برند، استدلالهایی برای کارهای خود ارائه می دهند که استدلالهای آلفایی نامیده می شوند. کسی که ادعای نقض و رد قرآن را ارائه می کند، دلیل خویش را اینگونه اعلام می دارد که  چرا ارث زن نصف ارث مرد است و چرا خدا بین زن و مرد مساوات برقرار ننموده است؟ این استدلال بسیار فریبنده و سطحی است. اولین کسی که استدلال آلفایی کرد شیطان بود. او گفت که من از آدم بهترم، به او گفته شد که چطور و چرا؟

او در جواب گفت که من از آتش خلق شده ام و انسان از خاک!

شاید ظاهرا آتش نسبت به خاک قدرت بیشتری داشته باشد؛ ولی شیطان فریب غرور و تکبرخود را خورد. زیرا او نمی خواست راه خدا را انتخاب کند و این فقط یک بهانه بود.

بعداز جذب شدن به کانال های آلفا، بیشتر قربانیان هوای نفس خود را می پرستند و آنچیزی را انجام می دهند که هوای نفسشان آرزو می کند. در این صورت نفس غیرقابل کنترل است؛ زیرا نفس در معرض کنترل شیاطین است و شیاطین هم قدرتهای فراوانی در منحرف ساختن  نفس دارند.

[45:23]  آیا توجه کرده ای به کسی که غرورش خدای اوست؟ درنتیجه، خدا با وجود دانشش، او را به گمراهی می فرستد، بر شنوایی و فکر او مهر می زند و بر دیدگانش پرده می افکند. پس چه کسی می تواند پس از چنین تصمیمی از جانب خدا او را هدایت کند؟ آیا توجه نمی کنید؟

اگر نفس را کنترل کنیم،زندگی بسیار راحتتر خواهد بود، اما اگر افسار نفس مهار نشود، یک دنیا آرزو و امیال درست و غلط پیش روی انسان می گذارد که احتمال انحراف صددرصد است.

بعضی مردم در ظاهر ادعا می کنند که در کانال آلفا به سر نمی برند؛ اما در خلوت خود در آلفا هستند، خدا به چنین افرادی منافق می گوید.

[2:13]  هنگامی که به آنان گفته شود: "ایمان آورید مانند مردمی که ایمان آورده اند،" می گویند: "آیا مانند بى خردانی که ایمان آوردند، ایمان بیاوریم؟" درواقع، این آنها هستند که بى خردند، ولی نمی دانند.

[2:14]  هنگامی که با مؤمنان ملاقات کنند، می گویند: "ما ایمان داریم،" و چون با شیاطین خود به خلوت نشینند، می گویند: "ما با شما هستیم؛ و فقط مسخره می کردیم."

در این حالت شیطان همیشه با آنهاست، ولی خود خبر ندارند. این دوگانگی خود یکی از تاکتیک های شیطان است.

موسیقی های منحرف کننده ،اشعار احساسی ،موادمخدر مهمترین ابزار جهت ورود به کانال آلفاست.این موارد مستقیما فرد را به کانال آلفا می برند و کامل نفس فرد دست شیطان می افتد. در کانال آلفا منطق و عقل درست کار نمی کند؛ به همین خاطر گزاره های درست و آموخته های دینی فرد بی فایده است. یک فرد معتاد حتی بچه خودش را هم می کشد. اشعار احساسی در طول تاریخ مسلمین را به خاک سیاه نشانده است. اشعار احساسی افراد را به حالت آلفا می برد و در نتیجه مثل مواد مخدر عمل می کند. به همین خاطر خدا می فرماید که:

سوره شعراء آیه 224: وَالشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الغاوۥنَ

سوره حجر آیه 65: ان عِبادى لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطانٌ إِلّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الغاوینَ

براساس گفته خدا،شیطان فقط بر افراد (غاوون) کنترل دارد. بیشتر دیکتاتورهای تاریخ بوسیله اشعار احساسی جنایات خود را انجام می دادند. کسانی مثل هیتلر و یزید ؛ سخنران و شاعر ماهری بوده اند.

براساس سرگذشت قارون در قرآن، روزی قارون همراه خدم و حشم خود وارد میدان بزرگ شهر می شود، او تمام امکانات و زیور آلات خود را با خود همراه کرده بود. مردم که اینها را دیدند، تحت تاثیر قرار گرفته و گفتند :که ای کاش ما هم مثل او بودیم. اما چند روز بعد که قارون و گنجش در زیر زمین مدفون شدند، همان مردم گفتند که : خدا را شکر مثل او نبودیم! این است که مردم در زندگی خود بیشتراحساسی حرف می زنند و اصلا خدا را در نظر نمی گیرند و فقط زمانی پشیمان می شوند که کار به بن بست بخورد.

زمانی کمونیستها حرف از برابری و برادری و مساوات ( شعارهای به ظاهر زیبا) می زدند؛ اما بعد از فروپاشی شوروی ؛همان مردم از حرف خود پشیمان شدند. حرف زدن شیطان به این طریق است .

شیطان از حربه هایش خسته نمی شود. یک حربه را هزاران بار روی افراد و جوامع اجرا می کند و نتیجه هم می گیرد. خدا خودش فرموده است که متاسفانه بیشتر مردم اهل جهنمند و خود نمی دانند.

شما وقتی یک شعار قشنگ و به ظاهر درست از یک مکتب قبول می کنید ،باید خیلی چیزهای دیگر را هم از آنها قبول کنید.این بارها ثابت شده است که شعارهای فرقه های مذهبی اصلا ملاک نیست، بلکه باید به عمل آنها نگاه کرد.