خدا یکتاست

خدا یکتاست

یکتاپرستی
خدا یکتاست

خدا یکتاست

یکتاپرستی

آیا ما به زمین تبعید شده ایم؟

دانلود فایل PDF  این مقاله


اعوذ بالله من الشیطن الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

آیا ما به زمین تبعید شده ایم؟

 

از آیات قرآن براحتی میتوان فهمید که بشر از بهشت به زمین تبعید شده است. شما می بینید که تمام حیوانات و موجودات دیگر قبل از بشر در زمین بوده اند و زمین جایگاه زندگی آنها بوده است. حیوانات لباس ندارند و مشکلی با این موضوع ندارند. آنها کمتر مریض میشوند. آنها از هر چیزی درست و بجا استفاده میکنند. این فقط انسان است که نمی داند درست از نعمتهای زمین استفاده کند. این انسان است که زیاد مریض میشود. این انسان است که اگر زیاد زیر آفتاب بماند، پوستش میسوزد، ولی حیوانات دیگر اینجوری نیستند. زیرا بشر روحیتا متعلق به جای دیگری است. درست است که بدنش از خاک زمین درست شده است ولی روحیه اش با حیوانات و سایر موجودات فرق میکند. اختراع میکند و کار بجایی رسیده است که به کرات دیگر میرود. در حالی که سایر موجودات زمین چنین استعداد و تمایلی ندارند. بشر متعلق به زمین نیست و موقتی به زمین تبعید شده است و به همین خاطر در زمین بیشتر زجر میکشد تا خوشی. این حادثه بخاطر مجادله و جنگی بود که در ملاء اعلی اتفاق افتاد و بشر بعد از آن به زمین تبعید شد تا روز مشخصی که تکلیفش مشخص شود.

مَا کَانَ لِیَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ یَخْتَصِمُونَ ﴿۶۹﴾

مرا در باره ملاء اعلى هیچ دانشى نبود آنگاه که مجادله میکردند (۶۹)

 

یک گاو را در نظر بگیرید. او غذایش در زمین آماده است. لزومی ندارد سبزیجات و گیاهان را به قورمه سبزی تبدیل کند تا بتواند بخورد. لازم ندارد که غذایش را در داخل روغن سرخ کند تا بخورد. زیرا زمین برای زندگی آنها مناسب است و در اصل حیوانات و سایر جانداران بومیهای زمین هستند و ما انسانها در زمین بیگانه ایم. آن آدم فضاییهایی که بیشتر مردم کنجکاوی نشان میدهند تا بدانند کی ها هستند که بزمین آمده اند، خود ماییم! چند هزار سال پیش آدم و حوا به عنوان موجودات فضایی که از بهشت رانده شدند وارد زمین شدند ولی با بدنی زمینی. شرایط بدن زمینی ما زیاد با زندگی در زمین سازگار نیست. بشر بسیار زیاد بیمار میشود ، در حالیکه حیوانات دیگر اینجوری نیستند. بیماری سرطان در میان حیوانات بسیار کم و نادر است. در حالیکه به وفور در میان انسانها یافت میشود. سیستم ایمنی بدن انسان ضعیف است. این به خاطر شرایط ماست که زیاد با زمین جور نیست. زیرا ما تبعیدی هستیم و تبعید شده ها در شرایط سخت به سر می برند. نوزاد انسان در مقایسه با نوزاد سایر حیوانات بسیار ناتوان است؛ به گونه‌ای که اگر تا چندسال اول زندگی به نیازهای حیاتی او پاسخ داده نشود قادر به ادامه حیات نیست. یک سری از بیماریها و باکتریها توسط سیستم ایمنی بدن حیوانات براحتی نابود میشود ولی براحتی انسان را از پای در میاورد.  استرس و نا امیدی بر سلامتی بشر تاثیر گذار است. حیوانات استرس و ناامید نیستند. حیوانات زمین را خانه خود میدانند و به همین خاطر هیچگونه استرسی ندارند و طمعکار نیستند.

 

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿۴﴾

براستى که انسان را در رنج آفریده‏ ایم (۴)

 

یک سگ براحتی بدون هیچگونه لباسی در تابستان و زمستان بر روی زمین میخوابد ولی یک انسان هیچوقت نمی تواند چنین باشد، زیرا بشر اصالتا از جای دیگری است. تمام موجودات و جانداران دیگر غذایشان در طبیعت آماده است و نیازی به پخت و پز ندارند. این فقط انسان است که طبعش متفاوت است و نیاز به تغییرات در غذاهای زمینی است تا بتواند مصرفش کند. یک شیر فقط به اندازه ای شکار میکند که نیاز دارد. ولی انسان این خصوصیت را ندارد. آنقدر زباله پلاستیکی در طبیعت رها کرده است که دو هزار سال طول میکشد تا طبیعت به حالت اولیه اش برگردد. انسان حتی نمیداند که چگونه از محیط زندگی اش مواظبت کند. ولی حیوانات دیگر در تعادل هستند. اگر انسان روی کره زمین زندگی نکند، تمام طبیعت کره زمین به حالت سالم ومتعادل و اولیه اش بر میگردد.

از نظر یک مورچه ، ما آدم فضایی هستیم که به محیط آنان وارد شده ایم.

 

حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿۱۸﴾

تا آنگاه که به وادى مورچگان رسیدند مورچه‏ اى [به زبان خویش] گفت اى مورچگان به خانه ‏هایتان داخل شوید مبادا سلیمان و سپاهیانش ندیده و ندانسته شما را پایمال کنند (۱۸)

 

بشر میتواند از نعمتهای زمین استفاده کند ولی هیچوقت به آن رضایت کامل و دلخواه خویش نخواهد رسید. مثلا ما در بهشت که بودیم، آفتاب اذیتمان نمی کرد ، تشنگی و گرسنگی نداشتیم. زیرا همه چیز آماده و در تعادل بود.

 

فَقُلْنَا یَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَکَ وَلِزَوْجِکَ فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى ﴿۱۱۷﴾

پس گفتیم اى آدم در حقیقت این [ابلیس] براى تو و همسرت دشمنى [خطرناک] است زنهار تا شما را از بهشت به در نکند تا تیره‏ بخت گردى (۱۱۷)

 

إِنَّ لَکَ أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَى ﴿۱۱۸﴾

در حقیقت براى تو در آنجا این [امتیاز] است که نه گرسنه مى ‏شوى و نه برهنه مى‏ مانى (۱۱۸)

 

وَأَنَّکَ لَا تَظْمَأُ فِیهَا وَلَا تَضْحَى ﴿۱۱۹﴾

و [هم] اینکه در آنجا نه تشنه مى‏ گردى و نه آفتاب‏زده (۱۱۹)

 

در بهشت پوست ما هیچوقت سوخته نمیشد و هیچوقت آفتاب زده نمی شدیم. زیرا همه چیز متعادل بود. ولی در زمین با کمی قرار گرفتن در زیر آفتاب، براحتی آفتاب سوخته میشویم. ولی حیوانات دیگر اینطوری نیستند. با آنکه هیچ لباسی ندارند. زیرا بشر اصالتا اهل زمین نیست و برای محافظت از خودش باید بزحمت بیفتد.

 

فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَا یَبْلَى ﴿۱۲۰﴾

پس شیطان او را وسوسه کرد گفت اى آدم آیا تو را به درخت جاودانگى و ملکى که زایل نمى ‏شود راه نمایم (۱۲۰)

 

فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ﴿۱۲۱﴾

آنگاه از آن [درخت ممنوع] خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد و شروع کردند به چسبانیدن برگهاى بهشت بر خود و [این گونه] آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت (۱۲۱)

 

در آیه بالایی چسبانیدن برگهاى بهشت بر خود کنایه از آن است که آدمی دیگر محافظت شده نیست و جهت رتق و فتق امور زندگی به زحمت می افتد.

آدمی بعد از آن به زمین تبعید شد.

 

قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَى ﴿۱۲۳﴾

فرمود همگى از آن [مقام] فرود آیید در حالى که بعضى از شما دشمن بعضى دیگر است پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد هر کس از هدایتم پیروى کند نه گمراه مى ‏شود و نه تیره‏ بخت (۱۲۳)

 

وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى ﴿۱۲۴﴾

و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مى ‏کنیم (۱۲۴)

 

ما قبلا پیش خدا در بهشت بسر می بردیم. ولی بنا بر وسوسه شیطان ، به خود ظلم کردیم و شایستگی در جوار خدا بودن را از دست دادیم. به همین خاطر خدا میفرماید خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد. خدا کلمه بازگشتن را استفاده مینماید. این نشان میدهد که ما قبلا در بهشت زندگی میکرده ایم. بعد از نافرمانی کردن خدا به زمین تبعید شدیم.

 

یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿۲۷﴾

اى نفس مطمئنه (۲۷)

 

ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿۲۸﴾

خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد (۲۸)

 

فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿۲۹﴾

و در میان بندگان من درآى (۲۹)

 

وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿۳۰﴾

و در بهشت من داخل شو (۳۰)

 

ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى‏ گردیم، اگر نیکوکار و یکتاپرست باشیم.

 

الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ﴿۱۵۶﴾

[همان] کسانى که چون مصیبتى به آنان برسد مى‏ گویند ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى‏ گردیم (۱۵۶)

 

یعنی هدف نهایی زندگی در این جهان کوتاه مدت این است که ما به سوی خدا بازگردیم و دوباره وارد بهشت او شویم و از خستگیها و زحمات کره زمین خلاص شویم و دوباره به موطن اصلی خویش برگردیم.  البته متاسفانه بشر برای رهایی از این تبعید به در و دیوار میزند تا که رهایی یابد. در این تبعید فقط انسان نیست که تبعید شده است، بلکه اجنه و شیاطین هم تبعید شده اند. حتی اجنه و شیاطین جهت رهایی از این تبعید دست به استراق سمع از آسمانهای دیگر میزنند و قصد دارند که راهی برای رهایی خویش بیابند.

 

یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿۳۳﴾

اى گروه جنیان و انسیان اگر مى‏ توانید از کرانه ‏هاى آسمانها و زمین به بیرون رخنه کنید پس رخنه کنید [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمى ‏کنید (۳۳)

 

وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ ﴿۱۶﴾

و به یقین ما در آسمان برجهایى قرار دادیم و آن را براى تماشاگران آراستیم (۱۶)

 

وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ ﴿۱۷﴾

و آن را از هر شیطان رانده‏ شده‏ اى حفظ کردیم (۱۷)

 

إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِینٌ ﴿۱۸﴾

مگر آن کس که دزدیده گوش فرا دهد که شهابى روشن او را دنبال مى ‏کند (۱۸)

 

جن و انس هنوز نفهمیده اند که تنها یک راه برای رهایی از این جهان و ورود به بهشت هست و آن هم این است که خدا را عبادت کرد و پرهیزگار بود. خدا در آیات زیر راه رهایی از این تبعیدگاه را به سادگی بیان نموده است.

 

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿۵۶﴾

و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند (۵۶)

 

مَا أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ ﴿۵۷﴾

از آنان هیچ روزیى نمى‏ خواهم و نمى‏ خواهم که مرا خوراک دهند (۵۷)

 

فَأَمَّا مَنْ طَغَى ﴿۳۷﴾

اما هر که طغیان کرد (۳۷)

 

وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿۳۸﴾

و زندگى پست دنیا را برگزید (۳۸)

 

فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿۳۹﴾

پس جایگاه او همان آتش است (۳۹)

 

وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿۴۰﴾

و اما کسى که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوس باز داشت (۴۰)

 

فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿۴۱﴾

پس جایگاه او همان بهشت است (۴۱)

 

جالب است که زندگی در روی کره زمین از نظر بهشتی ها فقط چند روزی است.

 

کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿۴۶﴾

روزى که آن را مى ‏بینند گویى که آنان جز شبى یا روزى درنگ نکرده‏ اند (۴۶)

 

اما این تبعید همچنان ادامه دارد ، البته نه برای مومنان و پرهیزگاران؛ بلکه برای گناهکاران. بعد از این زندگی ، انسانهای گناهکار وارد محیط دیگری میشوند به اسم جهنم که آنجا اصلا شرایطش با شرایط بدنی و جسمی انسان سازگار نخواهد بود. اگر بشر در کره زمین مقداری زجر میکشد و در زحمت است؛ اما به هر حال میتوان با این سختی ها ساخت. ولی در جهنم کلا همه چیز زجر است و هیچ شرایط مناسبی برای زندگی انسان مهیا نیست. در جهنم غذا میخورند ولی چه غذایی! آهن مذاب. در جهنم دوش میگیرند ولی چه دوشی، فلزات مذاب. آنها جاودانه در آتش اند و آبى جوشان به خوردشان داده مى ‏شود تا روده ‏هایشان را از هم فرو پاشد. در آیه زیر میتوان غذاهای بهشتیان را با جهنمیان مقایسه کرد و دید که چقدر تفاوت است.

 

مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِیهَا مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ کَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِی النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِیمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ ﴿۱۵﴾

مثل بهشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده [چون باغى است که] در آن نهرهایى است از آبى که [رنگ و بو و طعمش] برنگشته و جویهایى از شیرى که مزه‏ اش دگرگون نشود و رودهایى از نوشیدنییی که براى نوشندگان لذتى است و جویبارهایى از انگبین ناب و در آنجا از هر گونه میوه براى آنان [فراهم] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست [آیا چنین کسى در چنین باغى دل‏ انگیز] مانند کسى است که جاودانه در آتش است و آبى جوشان به خوردشان داده مى ‏شود [تا] روده ‏هایشان را از هم فرو پاشد (۱۵)

 

اگر در زمین پوست انسان زیر آفتاب زیاد بماند میسوزد ولی حیوانات دیگر اینجوری نیستند زیرا آنها بومی زمینند و این انسان است که از جایی دیگر آمده است . ولی زندگی در جهنم مثل زمین نیست بلکه بسیار دردناک است و در واقع نمیتوان اسمش را زندگی گذاشت. پوست آنان در جهنم بطور کامل و همیشه میسوزد.  این است که خدا از قیامت به عنوان روز آخر یاد میکند و دیگر جهنم پایان کار گناهکاران است و انسانهای بد طینت به آنجا تبعید میشوند و برای همیشه در آنجا می مانند و جهنم تبعید آخری است.

 

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَارًا کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمًا ﴿۵۶﴾

به زودى کسانى را که به آیات ما کفر ورزیده‏ اند در آتشى [سوزان] درآوریم که هر چه پوستشان بریان گردد پوستهاى دیگرى بر جایش نهیم تا عذاب را بچشند آرى خداوند تواناى حکیم است (۵۶)

 

جهنمیان در کنار هم نمیتوانند دوست هم باشند. بلکه آنها دشمن هم خواهند بود و هیچگونه آرامشی در جهنم وجود ندارد. هر کسی در جهنم بغل دستی اش را لعنت میکند و با او دشمن است. به همین خاطر خدای قادر توانا میفرماید که جن و انس هیزم جهنم اند. یعنی وجود یک انسان در جهنم در کنار تو، بجای آنکه تسکینی باشد برای تو، عذابت را بیشتر میکند انگار هیزم آتش را بیشتر کرده باشند.

 

وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿۱۵﴾

ولى منحرفان هیزم جهنم خواهند بود (۱۵

 

 

قَالَ ادْخُلُوا فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِی النَّارِ کُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَکُوا فِیهَا جَمِیعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلَکِنْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۳۸﴾

مى‏ فرماید در میان امتهایى از جن و انس که پیش از شما بوده‏ اند داخل آتش شوید هر بار که امتى [در آتش] درآید همکیشان خود را لعنت کند تا وقتى که همگى در آن به هم پیوندند [آنگاه] پیروانشان در باره پیشوایانشان مى‏ گویند پروردگارا اینان ما را گمراه کردند پس دو برابر عذاب آتش به آنان بده [خدا] مى‏ فرماید براى هر کدام [عذاب] دو چندان است ولى شما نمیدانید (۳۸)

 

وَقَالَتْ أُولَاهُمْ لِأُخْرَاهُمْ فَمَا کَانَ لَکُمْ عَلَیْنَا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ ﴿۳۹﴾

و پیشوایانشان به پیروانشان مى‏ گویند شما را بر ما امتیازى نیست پس به سزاى آنچه به دست مى ‏آوردید عذاب را بچشید (۳۹)

 

خدای مهربان صفات بدی در کتاب آسمانیش در وجود  انسان ذکر میکند که باعث نابودی انسان میشود. کسی که بخواهد به بهشت اصلی برگردد و از دست این جهان فانی خلاص شود و به تبعید بعدی یعنی جهنم نرود باید صفات ناپسند زیر را از خود دور کند.

 

1-عجول بودن

2- ناسپاس بودن

3- ستم پیشه بودن و خشم و عصبانیت

4- بخیل بودن

5- تنبلی و نا امیدی

6- طغیان گر بودن

7- جدل پیشه بودن

8- مال دوست و زیاده خواه بودن

9- متکبر بودن

 

زندگی در زمین سخت است ولی اگر کسی صفات ناپسند بالایی را داشته باشد، زندگی به مراتب بسیار سخت تر خواهد شد. انسانی که صفات بالایی را داشته باشد، تعادل زندگی اش به هم میخورد و بیماریهای گوناگون هم به او روی می آورند.

 

الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۱۸﴾

به سخن گوش فرامى‏ دهند و بهترین آن را پیروى مى کنند اینانند که خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان (۱۸)