تنها خداست که راز و نیازهای مردم را درک می کند و گناهان آنان را می بخشد (3:135). یک مومن واقعی برای بخشایش گناهانش و طلب حاجاتش، فقط بدرگاه حق تعالی متوسل می شود و نه هیچکسی بغیر از او.
[3:135] وَالَّذِینَ إذَا فَعَلُوا فَحِشَةً أوْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلَّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ یَعْلَمُونَ
[3:135] اگر آنها مرتکب گناه شوند یا به نفس خود ستم کنند، خدا را به یاد می آورند و برای گناهانشان طلب آمرزش می کنند- و چه کسی جز خدا گناهان را مى بخشد- و آنها دانسته، در گناه اصرار نمی ورزند.
آنانی که می گویند که خدا گفته است که می توان به پیامبران رجوع کرد و از آنان خواست که برایمان از خدا استغفار کنند به دو آیه قرآن استناد می کنند (4:64، 12:97). در هر دو مورد آنانی که پیش نبی خدا، از خدا طلب استغفار می کردند به او خیانت کرده بودند و منافق بودند. مورد اول در سوره نساء آیه 64 است که با خواندن آیه 61 همین سوره مشخص می گردد که روی سخن با منافقین است:
[4:61] وَإِذا قیلَ لَهُم تَعالَوا إِلى ما أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسولِ رَأَیتَ المُنفِقینَ یَصُدّونَ عَنکَ صُدودًا
[4:61] هنگامی که به آنها گفته می شود: "به آنچه خدا نازل کرده است، روی آورید و به رسول بگروید،" منافقان را می بینی که به شدت از تو دوری می کنند.
[4:64] وَما أَرسَلنا مِن رَسولٍ إِلّا لِیُطاعَ بِإِذنِ اللَّهِ وَلَو أَنَّهُم إِذ ظَلَموا أَنفُسَهُم جاءوکَفَاستَغفَرُوا اللَّهَ وَاستَغفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوّابًا رَحیمًا
[4:64] ما هیچ رسولی را نفرستادیم، جز آنکه مطابق با خواست خدا از او اطاعت شود. اگر آنها هنگامی که به نفس خویش ستم کردند، نزد تو آمده بودند و از خدا طلب بخشش مى کردند و رسول برای آمرزش آنها دعا مى کرد، خدا را آمرزنده و مهربانترین مى یافتند.
در آیه 4:64 صریحا گفته شده است که اگر آنها نزد نبی از خدا استغفار می کردند، نه اینکه از نبی بخواهند که نبی برایشان از خدا استغفار کند. زیرا در خواندن خدا، واسطه قراردادن هر کسی بین خدا و انسان، در آیات متعدد قرآن محکوم شده است (10:18، 44-39:43). استغفار نبی در آیه 4:64 به میل خودش می باشد نه به تقاضای منافقین. به منافقین توصیه شده است که مستقیما از خدا در حضور پیامبر استغفار کنند. اما چرا در حضور پیامبر؟ برای اینکه منافقین به نبی خدا خیانت کرده بودند و خدا می خواست که منافقین به این طریق، از نبی خدا دلجویی کنند و به خاطر خیانت صورت گرفته، از پیامبر عذرخواهی کنند.
مورد دوم فرزندان یعقوب می باشند که به پدرخود خیانت کردند و از منافقین محسوب می شدند، زیرا می خواستند یوسف را به قتل برسانند:
[12:9] اقتُلوا یوسُفَ أَوِ اطرَحوهُ أَرضًا یَخلُ لَکُم وَجهُ أَبیکُم وَتَکونوا مِن بَعدِهِ قَومًا صلِحینَ
[12:9] بیایید یوسف را بکشیم، یا او را دور کنیم، شاید قدری توجه پدرتان را جلب کنید. پس از آن می توانید مردمی صالح و درستکار شوید.
[12:97] قالوا یاَبانَا استَغفِر لَنا ذُنوبَنا إِنّا کُنّا خطِئینَ
[12:97] گفتند: "ای پدر ما، برای آمرزش ما دعا کن؛ ما واقعاً خطاکار بودیم."
[12:98] قَالَ سَوْفَ أسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّى إنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
[12:98] او گفت: "من از پروردگارم درخواست خواهم کرد تا شما را ببخشد؛ اوست عفوکننده، مهربان ترین."
در آیه 12:97 فرزندان یعقوب می خواهند او را واسطهء بین خود و خدا قرار دهند و از یعقوب می خواهند که از خدا برایشان استغفار کند. یعقوب می داند که واسطه قراردادن هر فرد بین خدا و انسان صحیح نیست. بنابراین در آیه 12:98 می گوید که من از پروردگارم درخواستخواهم کرد تا شما را ببخشد. چرا یعقوب زمان آینده را برای طلب بخشش از خدا بکار می برد، در صورتی که می توانست همان لحظه از خدا برای فرزندانش طلب عفو کند؟ نکته اینجاست که اگر یعقوب همان لحظه از خدا برای فرزندانش طلب بخشش می نمود، خودش را واسطه بین فرزندانش و خدا قرار می داد؛ و این عمل در قرآن محکوم است. ولی اگر بعدا خودش برای عفو فرزندانش دعا می نمود، هیچ اشکالی نداشت.
ای مردم بیایید ببینیم که خدا، پیامبرانش، و قرآن چگونه می خواهند که ما دعا کرده و طلب استغفار نماییم. در تمام آیاتی که در اینجا آورده شده است خدا، پیامبرانش، و قرآن از ما می خواهند که مستقیما از درگاه خدای متعال طلب استغفار کنیم.
فرمان مهم خدا :
در آیات متعددی در قرآن خدا به ما امر می کند که بدون هیچ واسطه ای، مستقیما از او طلب بخشش کنیم:
[2:199] ثُمَّ أَفیضوا مِن حَیثُ أَفاضَ النّاسُ وَاستَغفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحیمٌ
[2:199] همگى شما با بقیه مردمى که به صف می روند، به صف بروید و از خدا طلب بخشش کنید. خداست عفوکننده، مهربان ترین.
[3:135] وَالَّذینَ إِذا فَعَلوا فحِشَةً أَو ظَلَموا أَنفُسَهُم ذَکَرُوا اللَّهَ فَاستَغفَروا لِذُنوبِهِم وَمَن یَغفِرُ الذُّنوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَم یُصِرّوا عَلَى مَا فَعَلوا وَهُم یَعلَمونَ
[3:135] اگر آنها مرتکب گناه شوند یا به نفس خود ستم کنند، خدا را به یاد می آورند و برای گناهانشان طلب آمرزش می کنند- و چه کسی جز خدا گناهان را مى بخشد- و آنها دانسته، در گناه اصرار نمی ورزند.
[4:106] وَاستَغفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفورًا رَحیمًا
[4:106] از خدا طلب بخشش کن. خداست عفوکننده، مهربان ترین.
[4:110] وَمَن یَعمَل سوءًا أَو یَظلِم نَفسَهُ ثُمَّ یَستَغفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفورًا رَحیمًا
[4:110] هر که کار پلیدی انجام دهد، یا به نفس خویش ستم کند، سپس از خدا طلب بخشش نماید، خدا را عفوکننده و مهربان ترین خواهد یافت.
[5:74] أَفَلا یَتوبونَ إِلَى اللَّهِ وَیَستَغفِرونَهُ وَاللَّهُ غَفورٌ رَحیمٌ
[5:74] آیا به درگاه خدا توبه نمی کنند و از او طلب بخشش نمی خواهند؟ خداست آمرزنده، مهربان ترین.
[110:3] فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَاستَغفِرهُ إِنَّهُ کانَ تَوّابًا
[110:3]پروردگارت را تجلیل کن و به مدح او بپرداز و از او طلب بخشش نما. او آمرزنده است.
پیامبران خدا: هود
در آیه زیر هود که یکی از پیامبران خدا بود به مردم نصیحت می کرد که مستقیما از خدا طلب استغفار کنند:
[11:52] وَیقوم اسْتَغْفِروا ربَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إلیْهِ یُرسِل السَّمَاء عَلیْکُمْ مِدْرارا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إلى قُوَّتِکُمْ وَلا تَتَوَلوْا مُجْرمِین
[11:52] ای قوم من، از پروردگارتان طلب بخشش نمایید، سپس به درگاه او توبه کنید. پس او برای شما از آسمان روزی می باراند و بر قدرت شما می افزاید. به ستمکاری بازنگردید."
پیامبران خدا: صالح
صالح نیز از پیامبران خدا بود و او از مردم می خواست که مستقیما از خدا طلب عفو و بخشش کنند بدون هیچ واسطه ای:
[11:61] وَإلى ثَمُودَ أخَاهُمْ صَلحًا قَال یقوم اعْبُدُوا اللهَ مَا لکُمْ مِنْ إلهٍ غَیْرهُ هُوَ أنشَاکُمْ مِنْ الأرضِ وَاسْتَعْمَرکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِروهُ ثُمَّ تُوبُوا إلیْهِ إنَّ ربِّى قَریبٌ مُجِیبٌ
[11:61] به نزد ثمود برادرشان صالح را فرستادیم. او گفت: "ای قوم من، خدا را پرستش کنید؛ خدای دیگری جز او ندارید. او شما را از زمین آغاز کرد، سپس شما را در آن مستقر کرد. از او طلب بخشش نمایید، سپس به درگاه او توبه کنید. پروردگار من همیشه نزدیک است، پاسخ دهنده."
[27:46] قالَ یقَومِ لِمَ تَستَعجِلونَ بِالسَّیِّئَةِ قَبلَ الحَسَنَةِ لَولا تَستَغفِرونَ اللَّهَ لَعَلَّکُم تُرحَمونَ
[27:46] او گفت: "ای قوم من، چرا به جای نیکوکاری به سوی کارهای پلید می شتابید؟ اگر فقط از خدا طلب بخشش کنید، ممکن است مورد رحمت قرار بگیرید."
پیامبران خدا: شعیب
در آیه زیر می بینیم که شعیب پیامبر از مردم می خواهد که مستقیما از خدا طلب بخشش کنند نه اینکه او را واسطه قراردهند:
[11:90] وَاستَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا إِلَیهِ إِنَّ رَبّى رَحیمٌ وَدودٌ
[11:90] "از پروردگارتان طلب بخشش نمایید. سپس به درگاه او توبه کنید. پروردگار من مهربان ترین است، مهربان."
پیامبران خدا: داود
ما باید از مثال های انبیا و پیامبران که مورد تایید خدای متعال است پیروی کنیم. در مثال زیر داود نبی مستقیما از خدا طلب بخشش می کند، نه اینکه پدر و یا جدش را بعنوان واسطه در دعای خود آورده باشد:
[38:24] قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنْ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِى بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ ءامَنُوا وَعَمِلُوا الصَّلِحَتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاودُ أَنَّمَا فَتَنَّهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ
[38:24] او گفت: "او نسبت به تو بی انصافی می کند که می خواهد گوسفند تو را با گوسفندانش مخلوط کند. اکثر مردمی که در اموال هم شریک می شوند، با یکدیگر منصفانه رفتار نمی کنند، به جز کسانی که ایمان دارند و پرهیزکارانه عمل می کنند و اینان عده بسیار کمی هستند. "پس از آن داوود به فکر فرو رفت که آیا درست قضاوت کرده است؟ او فکر کرد که ما او را امتحان می کردیم. سپس از پروردگارش طلب بخشش نمود، به رکوع رفت و توبه کرد
پیامبران خدا: محمد
ای مردم بیایید ببینیم که آخرین نبی خدا چگونه طلب عفو و بخشایش از خدا می نمود. مطابق قرآن در آیه 41:6 به محمد دستور داده شده است که به مومنان بگوید که مستقیما از خدا طلب عفو و بخشایش بکنند:
[41:6] قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَى إِلَىَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَحِدٌ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِوَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ
[41:6] بگو: "من جز بشری مانند شما نیستم که به من وحی شده است که خدای شما خدای یکتاست. باید خود را به او اختصاص دهید و از او طلب بخشش نمایید. وای بر مشرکان.
آیات زیر افسانه توسل را در زمانی که محمد هنوز زنده بود ابطال می نمایند )63:6، 9:80.(
[63:6] سَواءٌ عَلَیهِم أَستَغفَرتَ لَهُم أَم لَم تَستَغفِر لَهُم لَن یَغفِرَ اللَّهُ لَهُم إِنَّ اللَّهَ لا یَهدِى القَومَ الفسِقینَ
[63:6] چه برای آنها طلب بخشش کنی، چه طلب بخشش نکنی، برای آنها یکسان است؛ خدا آنها را نخواهد بخشید. زیرا خدا مردم ستمکار را هدایت نمی کند.
[9:80] استَغفِر لَهُم أَو لا تَستَغفِر لَهُم إِن تَستَغفِر لَهُم سَبعینَ مَرَّةً فَلَن یَغفِرَ اللَّهُ لَهُمذَلِکَ بِأَنَّهُم کَفَروا بِاللَّهِ وَرَسولِهِ وَاللَّهُ لا یَهدِى القَومَ الْفَسِقِینَ
[9:80] خواه برای آنها طلب بخشش کنی، یا طلب بخشش نکنى- حتی اگر هفتاد مرتبه برایشان طلب بخشش کنى- خدا آنها را نخواهد بخشید. به دلیل آنکه آنها به خدا و رسولش ایمان نمی آورند. خدا مردم پلید را هدایت نمی کند.
قرآن: پیامبر ناطق خدا
در نهایت، آخرین پیامبر ناطق، قرآن مجید، مرجع غایی، که حق را از باطل جدا می کند، بما امر می کند که مستقیما از خدا طلب عفو و بخشایش نماییم. قرآن به مومنین نمی گوید که بروید پیش محمد و از او بخواهید که برای شما در نزد خدا استغفار کند (فقط به منافقینی که در زمان حیات پیامبر به او خیانت کرده بودند برای دلجویی از پیامبر پیشنهاد شد که نزد پیامبرمستقیما از خدا طلب بخشش کنند و این یک نوع عذرخواهی است از کسی که به او خیانت شده است، همانطور که فرزندان یعقوب به پدرشان خیانت کرده بودند و بنابراین برای عذرخواهی پیش پدر رفتند):
[11:2] أَلّا تَعبُدوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنى لَکُم مِنهُ نَذیرٌ وَبَشیرٌ
[11:2] اعلام می دارد: "غیر از خدا را نباید بپرستید. من به عنوان هشداردهنده و نیز مژده دهندهای از جانب او میآیم.
[11:3] وَأَنِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا إِلَیهِ یُمَتِّعکُم مَتعًا حَسَنًا إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَیُؤتِ کُلَّ ذى فَضلٍ فَضلَهُ وَإِن تَوَلَّوا فَإِنّى أَخافُ عَلَیکُم عَذابَ یَومٍ کَبیرٍ
[11:3] از پروردگارتان طلب بخشش نمایید، سپس به درگاه او توبه کنید. پس از آن، او شما را از نعمات سخاوتمندانه خود، تا سرآمدی معین بهره مند می سازد و موهبت خود را بر کسانی که شایسته آن باشند، عطا می نماید. اگر روی بگردانید، پس برای شما از مجازات روزی هولناک بیمناکم."
البته همه مردم می توانند برای دیگران از درگاه خدا طلب استغفار کنند، همانطوری که خدا به پیامبرش امر می کند که برای گناهان خودش و گناهان مومنین استغفار کند )47:19.(
[47:19] فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَتِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَمَثْوَکُمْ
[47:19] بدان که: "خدای دیگری در کنار خدا نیست،" و برای گناهانت و گناهان تمام مردان و زنان باایمان طلب آمزرش کن. خدا از تصمیم ها و سرنوشت نهایی شما کاملاً آگاه است.
ولی یک مومن نباید برای استغفار و طلب حاجت، کسی را بین خود و خدا واسطه قرار دهد. یعنی اینکه یک فرد مومن نباید پیش رسول رفته از او بخواهد که رسول برایش از خدا استغفار کند یا رسول از خدا بخواهد که حاجات او را برآورده کند؛ چراکه در صورت برآورده شدن دعای واسطه، آن شخص بجای خدا، که رفع تمام نیازها بدست توانای اوست، به کسی که واسطه شده است، علاقه قلبی نشان خواهد داد. کم کم بجای خدا، واسطه ها در دعاها اهمیت پیدا خواهند کرد و آنها عملا تبدیل به بت هایی خواهند شد که هم اکنون در ایران ما شاهد آنها هستیم. واژه "التماس دعا" در زبان فارسی صحیح نیست. اولا هیچ کس نباید بجز خدا به احدی التماس کند. درثانی مگر خدا از رگ گردن بما نزدیک تر نیست. چرا مستقیما از خدا نخواهیم که حاجات ما را برآورده کند؟
ای مردم اگر امام رضا حالا زنده بود، چند میلیون نفر گرد خانه او تجمع می کردند که امام یا برایشان ازخدا استغفار بکند و یا واسطه آنها برای طلب حاجاتشان گردد. در صورتی که در زمان پیامبر اسلام هرگز اینگونه نبود و مومنین در کنار خانه پیامبر تجمع نمی کردند که او را واسطه دعاهای خود کنند. آیا فراموش کرده اید که خدا از رگ گردن بما نزدیک تراست؟ آیا خدا برای التیام دردهایمان و رفع حاجاتمان کافی نیست؟ آیا به آنچه که در نمازهای یومیه خود می گویید ایمان ندارید (1:5)؟
[1:5] إِیّاکَ نَعبُدُ وَإِیّاکَ نَستَعینُ
[1:5] تنها تو را مى پرستیم؛ تنها از تو یارى مى خواهیم.
ما به شما هشدار می دهیم که در دام هولناک شیطان که بوسیله توسل و شفاعت زینت داده شده است، نیافتید.
تنها خداست که راز و نیازهای مردم را درک می کند و گناهان آنان را می بخشد (3:135). یک مومن واقعی برای بخشایش گناهانش و طلب حاجاتش، فقط بدرگاه حق تعالی متوسل می شود و نه هیچکسی بغیر از او.
[3:135] وَالَّذِینَ إذَا فَعَلُوا فَحِشَةً أوْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلَّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ یَعْلَمُونَ
[3:135] اگر آنها مرتکب گناه شوند یا به نفس خود ستم کنند، خدا را به یاد می آورند و برای گناهانشان طلب آمرزش می کنند- و چه کسی جز خدا گناهان را مى بخشد- و آنها دانسته، در گناه اصرار نمی ورزند.
آنانی که می گویند که خدا گفته است که می توان به پیامبران رجوع کرد و از آنان خواست که برایمان از خدا استغفار کنند به دو آیه قرآن استناد می کنند (4:64، 12:97). در هر دو مورد آنانی که پیش نبی خدا، از خدا طلب استغفار می کردند به او خیانت کرده بودند و منافق بودند. مورد اول در سوره نساء آیه 64 است که با خواندن آیه 61 همین سوره مشخص می گردد که روی سخن با منافقین است:
[4:61] وَإِذا قیلَ لَهُم تَعالَوا إِلى ما أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسولِ رَأَیتَ المُنفِقینَ یَصُدّونَ عَنکَ صُدودًا
[4:61] هنگامی که به آنها گفته می شود: "به آنچه خدا نازل کرده است، روی آورید و به رسول بگروید،" منافقان را می بینی که به شدت از تو دوری می کنند.
[4:64] وَما أَرسَلنا مِن رَسولٍ إِلّا لِیُطاعَ بِإِذنِ اللَّهِ وَلَو أَنَّهُم إِذ ظَلَموا أَنفُسَهُم جاءوکَفَاستَغفَرُوا اللَّهَ وَاستَغفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوّابًا رَحیمًا
[4:64] ما هیچ رسولی را نفرستادیم، جز آنکه مطابق با خواست خدا از او اطاعت شود. اگر آنها هنگامی که به نفس خویش ستم کردند، نزد تو آمده بودند و از خدا طلب بخشش مى کردند و رسول برای آمرزش آنها دعا مى کرد، خدا را آمرزنده و مهربانترین مى یافتند.
در آیه 4:64 صریحا گفته شده است که اگر آنها نزد نبی از خدا استغفار می کردند، نه اینکه از نبی بخواهند که نبی برایشان از خدا استغفار کند. زیرا در خواندن خدا، واسطه قراردادن هر کسی بین خدا و انسان، در آیات متعدد قرآن محکوم شده است (10:18، 44-39:43). استغفار نبی در آیه 4:64 به میل خودش می باشد نه به تقاضای منافقین. به منافقین توصیه شده است که مستقیما از خدا در حضور پیامبر استغفار کنند. اما چرا در حضور پیامبر؟ برای اینکه منافقین به نبی خدا خیانت کرده بودند و خدا می خواست که منافقین به این طریق، از نبی خدا دلجویی کنند و به خاطر خیانت صورت گرفته، از پیامبر عذرخواهی کنند.
مورد دوم فرزندان یعقوب می باشند که به پدرخود خیانت کردند و از منافقین محسوب می شدند، زیرا می خواستند یوسف را به قتل برسانند:
[12:9] اقتُلوا یوسُفَ أَوِ اطرَحوهُ أَرضًا یَخلُ لَکُم وَجهُ أَبیکُم وَتَکونوا مِن بَعدِهِ قَومًا صلِحینَ
[12:9] بیایید یوسف را بکشیم، یا او را دور کنیم، شاید قدری توجه پدرتان را جلب کنید. پس از آن می توانید مردمی صالح و درستکار شوید.
[12:97] قالوا یاَبانَا استَغفِر لَنا ذُنوبَنا إِنّا کُنّا خطِئینَ
[12:97] گفتند: "ای پدر ما، برای آمرزش ما دعا کن؛ ما واقعاً خطاکار بودیم."
[12:98] قَالَ سَوْفَ أسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّى إنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ
[12:98] او گفت: "من از پروردگارم درخواست خواهم کرد تا شما را ببخشد؛ اوست عفوکننده، مهربان ترین."
در آیه 12:97 فرزندان یعقوب می خواهند او را واسطهء بین خود و خدا قرار دهند و از یعقوب می خواهند که از خدا برایشان استغفار کند. یعقوب می داند که واسطه قراردادن هر فرد بین خدا و انسان صحیح نیست. بنابراین در آیه 12:98 می گوید که من از پروردگارم درخواستخواهم کرد تا شما را ببخشد. چرا یعقوب زمان آینده را برای طلب بخشش از خدا بکار می برد، در صورتی که می توانست همان لحظه از خدا برای فرزندانش طلب عفو کند؟ نکته اینجاست که اگر یعقوب همان لحظه از خدا برای فرزندانش طلب بخشش می نمود، خودش را واسطه بین فرزندانش و خدا قرار می داد؛ و این عمل در قرآن محکوم است. ولی اگر بعدا خودش برای عفو فرزندانش دعا می نمود، هیچ اشکالی نداشت.
ای مردم بیایید ببینیم که خدا، پیامبرانش، و قرآن چگونه می خواهند که ما دعا کرده و طلب استغفار نماییم. در تمام آیاتی که در اینجا آورده شده است خدا، پیامبرانش، و قرآن از ما می خواهند که مستقیما از درگاه خدای متعال طلب استغفار کنیم.
فرمان مهم خدا :
در آیات متعددی در قرآن خدا به ما امر می کند که بدون هیچ واسطه ای، مستقیما از او طلب بخشش کنیم:
[2:199] ثُمَّ أَفیضوا مِن حَیثُ أَفاضَ النّاسُ وَاستَغفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحیمٌ
[2:199] همگى شما با بقیه مردمى که به صف می روند، به صف بروید و از خدا طلب بخشش کنید. خداست عفوکننده، مهربان ترین.
[3:135] وَالَّذینَ إِذا فَعَلوا فحِشَةً أَو ظَلَموا أَنفُسَهُم ذَکَرُوا اللَّهَ فَاستَغفَروا لِذُنوبِهِم وَمَن یَغفِرُ الذُّنوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَم یُصِرّوا عَلَى مَا فَعَلوا وَهُم یَعلَمونَ
[3:135] اگر آنها مرتکب گناه شوند یا به نفس خود ستم کنند، خدا را به یاد می آورند و برای گناهانشان طلب آمرزش می کنند- و چه کسی جز خدا گناهان را مى بخشد- و آنها دانسته، در گناه اصرار نمی ورزند.
[4:106] وَاستَغفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفورًا رَحیمًا
[4:106] از خدا طلب بخشش کن. خداست عفوکننده، مهربان ترین.
[4:110] وَمَن یَعمَل سوءًا أَو یَظلِم نَفسَهُ ثُمَّ یَستَغفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفورًا رَحیمًا
[4:110] هر که کار پلیدی انجام دهد، یا به نفس خویش ستم کند، سپس از خدا طلب بخشش نماید، خدا را عفوکننده و مهربان ترین خواهد یافت.
[5:74] أَفَلا یَتوبونَ إِلَى اللَّهِ وَیَستَغفِرونَهُ وَاللَّهُ غَفورٌ رَحیمٌ
[5:74] آیا به درگاه خدا توبه نمی کنند و از او طلب بخشش نمی خواهند؟ خداست آمرزنده، مهربان ترین.
[110:3] فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَاستَغفِرهُ إِنَّهُ کانَ تَوّابًا
[110:3]پروردگارت را تجلیل کن و به مدح او بپرداز و از او طلب بخشش نما. او آمرزنده است.
پیامبران خدا: هود
در آیه زیر هود که یکی از پیامبران خدا بود به مردم نصیحت می کرد که مستقیما از خدا طلب استغفار کنند:
[11:52] وَیقوم اسْتَغْفِروا ربَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إلیْهِ یُرسِل السَّمَاء عَلیْکُمْ مِدْرارا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إلى قُوَّتِکُمْ وَلا تَتَوَلوْا مُجْرمِین
[11:52] ای قوم من، از پروردگارتان طلب بخشش نمایید، سپس به درگاه او توبه کنید. پس او برای شما از آسمان روزی می باراند و بر قدرت شما می افزاید. به ستمکاری بازنگردید."
پیامبران خدا: صالح
صالح نیز از پیامبران خدا بود و او از مردم می خواست که مستقیما از خدا طلب عفو و بخشش کنند بدون هیچ واسطه ای:
[11:61] وَإلى ثَمُودَ أخَاهُمْ صَلحًا قَال یقوم اعْبُدُوا اللهَ مَا لکُمْ مِنْ إلهٍ غَیْرهُ هُوَ أنشَاکُمْ مِنْ الأرضِ وَاسْتَعْمَرکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِروهُ ثُمَّ تُوبُوا إلیْهِ إنَّ ربِّى قَریبٌ مُجِیبٌ
[11:61] به نزد ثمود برادرشان صالح را فرستادیم. او گفت: "ای قوم من، خدا را پرستش کنید؛ خدای دیگری جز او ندارید. او شما را از زمین آغاز کرد، سپس شما را در آن مستقر کرد. از او طلب بخشش نمایید، سپس به درگاه او توبه کنید. پروردگار من همیشه نزدیک است، پاسخ دهنده."
[27:46] قالَ یقَومِ لِمَ تَستَعجِلونَ بِالسَّیِّئَةِ قَبلَ الحَسَنَةِ لَولا تَستَغفِرونَ اللَّهَ لَعَلَّکُم تُرحَمونَ
[27:46] او گفت: "ای قوم من، چرا به جای نیکوکاری به سوی کارهای پلید می شتابید؟ اگر فقط از خدا طلب بخشش کنید، ممکن است مورد رحمت قرار بگیرید."
پیامبران خدا: شعیب
در آیه زیر می بینیم که شعیب پیامبر از مردم می خواهد که مستقیما از خدا طلب بخشش کنند نه اینکه او را واسطه قراردهند:
[11:90] وَاستَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا إِلَیهِ إِنَّ رَبّى رَحیمٌ وَدودٌ
[11:90] "از پروردگارتان طلب بخشش نمایید. سپس به درگاه او توبه کنید. پروردگار من مهربان ترین است، مهربان."
پیامبران خدا: داود
ما باید از مثال های انبیا و پیامبران که مورد تایید خدای متعال است پیروی کنیم. در مثال زیر داود نبی مستقیما از خدا طلب بخشش می کند، نه اینکه پدر و یا جدش را بعنوان واسطه در دعای خود آورده باشد:
[38:24] قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنْ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِى بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ ءامَنُوا وَعَمِلُوا الصَّلِحَتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاودُ أَنَّمَا فَتَنَّهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ
[38:24] او گفت: "او نسبت به تو بی انصافی می کند که می خواهد گوسفند تو را با گوسفندانش مخلوط کند. اکثر مردمی که در اموال هم شریک می شوند، با یکدیگر منصفانه رفتار نمی کنند، به جز کسانی که ایمان دارند و پرهیزکارانه عمل می کنند و اینان عده بسیار کمی هستند. "پس از آن داوود به فکر فرو رفت که آیا درست قضاوت کرده است؟ او فکر کرد که ما او را امتحان می کردیم. سپس از پروردگارش طلب بخشش نمود، به رکوع رفت و توبه کرد
پیامبران خدا: محمد
ای مردم بیایید ببینیم که آخرین نبی خدا چگونه طلب عفو و بخشایش از خدا می نمود. مطابق قرآن در آیه 41:6 به محمد دستور داده شده است که به مومنان بگوید که مستقیما از خدا طلب عفو و بخشایش بکنند:
[41:6] قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَى إِلَىَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَحِدٌ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِوَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ
[41:6] بگو: "من جز بشری مانند شما نیستم که به من وحی شده است که خدای شما خدای یکتاست. باید خود را به او اختصاص دهید و از او طلب بخشش نمایید. وای بر مشرکان.
آیات زیر افسانه توسل را در زمانی که محمد هنوز زنده بود ابطال می نمایند )63:6، 9:80.(
[63:6] سَواءٌ عَلَیهِم أَستَغفَرتَ لَهُم أَم لَم تَستَغفِر لَهُم لَن یَغفِرَ اللَّهُ لَهُم إِنَّ اللَّهَ لا یَهدِى القَومَ الفسِقینَ
[63:6] چه برای آنها طلب بخشش کنی، چه طلب بخشش نکنی، برای آنها یکسان است؛ خدا آنها را نخواهد بخشید. زیرا خدا مردم ستمکار را هدایت نمی کند.
[9:80] استَغفِر لَهُم أَو لا تَستَغفِر لَهُم إِن تَستَغفِر لَهُم سَبعینَ مَرَّةً فَلَن یَغفِرَ اللَّهُ لَهُمذَلِکَ بِأَنَّهُم کَفَروا بِاللَّهِ وَرَسولِهِ وَاللَّهُ لا یَهدِى القَومَ الْفَسِقِینَ
[9:80] خواه برای آنها طلب بخشش کنی، یا طلب بخشش نکنى- حتی اگر هفتاد مرتبه برایشان طلب بخشش کنى- خدا آنها را نخواهد بخشید. به دلیل آنکه آنها به خدا و رسولش ایمان نمی آورند. خدا مردم پلید را هدایت نمی کند.
قرآن: پیامبر ناطق خدا
در نهایت، آخرین پیامبر ناطق، قرآن مجید، مرجع غایی، که حق را از باطل جدا می کند، بما امر می کند که مستقیما از خدا طلب عفو و بخشایش نماییم. قرآن به مومنین نمی گوید که بروید پیش محمد و از او بخواهید که برای شما در نزد خدا استغفار کند (فقط به منافقینی که در زمان حیات پیامبر به او خیانت کرده بودند برای دلجویی از پیامبر پیشنهاد شد که نزد پیامبرمستقیما از خدا طلب بخشش کنند و این یک نوع عذرخواهی است از کسی که به او خیانت شده است، همانطور که فرزندان یعقوب به پدرشان خیانت کرده بودند و بنابراین برای عذرخواهی پیش پدر رفتند):
[11:2] أَلّا تَعبُدوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنى لَکُم مِنهُ نَذیرٌ وَبَشیرٌ
[11:2] اعلام می دارد: "غیر از خدا را نباید بپرستید. من به عنوان هشداردهنده و نیز مژده دهندهای از جانب او میآیم.
[11:3] وَأَنِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا إِلَیهِ یُمَتِّعکُم مَتعًا حَسَنًا إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَیُؤتِ کُلَّ ذى فَضلٍ فَضلَهُ وَإِن تَوَلَّوا فَإِنّى أَخافُ عَلَیکُم عَذابَ یَومٍ کَبیرٍ
[11:3] از پروردگارتان طلب بخشش نمایید، سپس به درگاه او توبه کنید. پس از آن، او شما را از نعمات سخاوتمندانه خود، تا سرآمدی معین بهره مند می سازد و موهبت خود را بر کسانی که شایسته آن باشند، عطا می نماید. اگر روی بگردانید، پس برای شما از مجازات روزی هولناک بیمناکم."
البته همه مردم می توانند برای دیگران از درگاه خدا طلب استغفار کنند، همانطوری که خدا به پیامبرش امر می کند که برای گناهان خودش و گناهان مومنین استغفار کند )47:19.(
[47:19] فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَتِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَمَثْوَکُمْ
[47:19] بدان که: "خدای دیگری در کنار خدا نیست،" و برای گناهانت و گناهان تمام مردان و زنان باایمان طلب آمزرش کن. خدا از تصمیم ها و سرنوشت نهایی شما کاملاً آگاه است.
ولی یک مومن نباید برای استغفار و طلب حاجت، کسی را بین خود و خدا واسطه قرار دهد. یعنی اینکه یک فرد مومن نباید پیش رسول رفته از او بخواهد که رسول برایش از خدا استغفار کند یا رسول از خدا بخواهد که حاجات او را برآورده کند؛ چراکه در صورت برآورده شدن دعای واسطه، آن شخص بجای خدا، که رفع تمام نیازها بدست توانای اوست، به کسی که واسطه شده است، علاقه قلبی نشان خواهد داد. کم کم بجای خدا، واسطه ها در دعاها اهمیت پیدا خواهند کرد و آنها عملا تبدیل به بت هایی خواهند شد که هم اکنون در ایران ما شاهد آنها هستیم. واژه "التماس دعا" در زبان فارسی صحیح نیست. اولا هیچ کس نباید بجز خدا به احدی التماس کند. درثانی مگر خدا از رگ گردن بما نزدیک تر نیست. چرا مستقیما از خدا نخواهیم که حاجات ما را برآورده کند؟
ای مردم اگر امام رضا حالا زنده بود، چند میلیون نفر گرد خانه او تجمع می کردند که امام یا برایشان ازخدا استغفار بکند و یا واسطه آنها برای طلب حاجاتشان گردد. در صورتی که در زمان پیامبر اسلام هرگز اینگونه نبود و مومنین در کنار خانه پیامبر تجمع نمی کردند که او را واسطه دعاهای خود کنند. آیا فراموش کرده اید که خدا از رگ گردن بما نزدیک تراست؟ آیا خدا برای التیام دردهایمان و رفع حاجاتمان کافی نیست؟ آیا به آنچه که در نمازهای یومیه خود می گویید ایمان ندارید (1:5)؟
[1:5] إِیّاکَ نَعبُدُ وَإِیّاکَ نَستَعینُ
[1:5] تنها تو را مى پرستیم؛ تنها از تو یارى مى خواهیم.
ما به شما هشدار می دهیم که در دام هولناک شیطان که بوسیله توسل و شفاعت زینت داده شده است، نیافتید.
اعمال بت پرستی در تار و پود فرهنگ و زندگی اجتماعی ایرانیان تنیده شده است. اعمال غیر توحیدی، آنچنان در فرهنگ ایرانیان ریشه دوانده است که ترک آن، ایمان و عزم راسخ میخواهد. برای مثال، ورزشکاران ما "یاابوالفضل" میگویند بجای "یا الله". درصورتی که تمام قدرت ورزشکاران را خدا به آنان عنایت فرموده است. کلمات زیر بعضی از نوشته ها است که رانندهها روی اتومبیل یا کامیون هایشان مینویسند، که نشانه محبت عمیق آنان به بتهایشان است:
یا محمد
یا رسول الله
یا قمر بنی هاشم
یا ثامن الحجج
مدد یا مولا علی
یا فاطمه الزهرا
یا صاحب الزمان
یا ضامن آهو
یا امام الغریب
یا کریم اهل البیت
یا ابوالفضل
ما در نمازهای روزانه خود میگوییم (1:5):
[1:5] ایَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ
[1:5] تنها تو را مى پرستیم؛ تنها از تو یارى مى خواهیم.
آیه فوق به روشنی بما میگوید که تنها خدا در همه جا حاضر و ناظر است و میتواند بما کمک کند. حتی پیامبر اسلام در زمان حیاتش هیچ قدرتی بر ایجاد نفع و ضرر به خودش نداشت (7:188) چه رسد به اینکه بتواند حاجات مردم را بعد از مرگ برآورده کند. بنابراین ما باید همیشه "یا الله" بگوییم نه "یا ابوالفضل" ویا "یاعلی" و غیره. خواندن (صدا زدن) یک نوع پرستش است زیرا وقتی میگوییم "یا علی مدد" یعنی تصور میکنیم که مانند خدا، علی درهمه جا حاضر و ناظر است و صدای ما را شنیده و میتواند به ما کمک کند (40:60). در روز دهها هزار نفر در سراسر کشور، علی را به مدد میخوانند؛ آیا علی میتواند صدای همه این افراد را بشنود و نیازهای آنان را درک کرده و برآورده کند؟ اگر در جواب این سوال گفته شود بله! ؛ یعنی او شریک خدا قرار داده شده است.
[7:188] قُلْ لَا أمْلِکُ لِنَفْسِى نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إلَّا مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ کُنتُ أعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنْ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِى السُّوءُ إنْ أنَا إلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
[7:188] بگو: "من هیچ قدرتى بر نفع و ضرر خود ندارم. فقط آنچه خدا بخواهد، براى من پیش مى آید. اگر از آینده خبر داشتم، به ثروت خود مى افزودم و هیچ آسیبى به من نمى رسید. من هشداردهنده اى بیش نیستم و حامل خبرهاى خوب براى آنان که ایمان دارند."
[40:60] وَقَالَ رَبُّکُمْ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ
[40:60] پروردگارتان میگوید: "از من درخواست کنید و من به شما پاسخ خواهم داد.مطمئنا، کسانی که برای پرستش من بسیار متکبر هستند، به اجبار وارد جهنم خواهند شد."
هیچیک از انبیاء خدا مانند موسی، عیسی، محمد، و سایر بندگان خدا مانند علی، حسن، حسین و غیره... در خلقت آسمانها و زمین مشارکت نکردند. بنابراین آنها هیچ کنترلی بر رویدادهایی که در زمین اتفاق میافتد، ندارند. ازطرف دیگر، خدای متعال، آن یکتایی که همه چیز را کنترل میکند، تنها کسی است که بر رویدادها تاثیر میگذارد و میتواند در موقع سختی به ما کمک کند (63-27:59).
[27:59] قُلْ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَمٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِینَ اصْطَفَى ءاللَّهُ خَیْرٌ أَمَّا یُشْرِکُونَ
[27:59] بگو: "ستایش خدا را و صلح بر بندگان برگزیده او. آیا خدا بهتر است یا آنچه بعضی از مردم شریک قرار میدهند؟"
[27:60] أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَکُمْ مِنْ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَا کَانَ لَکُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَهَا أءلَهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ
[27:60] کیست آن که آسمان ها و زمین را آفرید؟ کیست آن که از آسمان آب برایتان میفرستد، که ما با آن باغهایی سرشار از زیبایی به وجود میآوریم- شما هرگز نمیتوانید درختان آن را بسازید؟ آیا اله دیگری با خدا هست؟ واقعا که آنها مردمی هستند که منحرف شده اند.
[27:61] أمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَلَهَا أَنْهَرًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَسِىَ وَجَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا أءلَهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ
[27:61] کیست آن که زمین را قابل سکونت قرار داد و موجب شد که رودها در آن جاری شوند، کوه ها را در آن جای داد و میان دو آب حایلی آفرید؟ آیا اله دیگری با خدا هست؟ درواقع، اکثرشان نمیدانند.
[27:62] أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أءلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ
[27:62] کیست آن که وقتی درماندگان او را بخوانند، آنان را رهایی میبخشد و بدبختی را برطرف میسازد و شما را وارث زمین قرار میدهد؟ آیا اله دیگری با خدا هست؟ شما به ندرت توجه میکنید.
[27:63] أَمَّنْ یَهْدِیکُمْ فِى ظُلُمَتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَنْ یُرْسِلُ الرِّیَحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَىْ رَحْمَتِهِأءلَهٌ مَعَ اللَّهِ تَعَلَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ
[27:63] کیست آن که شما را در تاریکی های خشکی و دریا هدایت میکند؟ کیست آن که بادها را به بشارت میفرستد، تا نشانی باشد از رحمت او؟ آیا اله دیگری با خدا هست؟ بلندمرتبه ترین خداست، فراتر از آنکه شریکی داشته باشد.
ذکرنامهای انبیاء و رسولان بجای نام مبارک خدا، قلب ما را با عشق آنان لبریز میکند. این باعث میشود که در قلب ما، جای کمی و یا هیچ جائی برای عشق به خدا باقی نماند. خدا به هیچ انسانی دو قلب نداده است. بنابراین، از خود گذشتگی برای خدا باید غیر قابل تقسیم باشد (33:4):
[33:4] مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِى جَوْفِهِ ...
[33:4] خدا در سینه هیچ مردی دو قلب قرار نداد...
یقینا فکرکردن در مورد مادیات این جهان مانند پول، قدرت و غیره، قلب ما را با عشق به آنها پر میکند. فکرکردن و ذکر "علی" بجای خدا، همانطوری که شعر زیر بیان میکند، قلب ما را با عشق "علی"، بجای عشق خدا پر میکند:
دلا باید که هردم یا علی گفت
نه هر دم بل دمادم یا علی گفت
شعر فوق و بسیاری دیگر از این موارد که بوسیله رسانه های ایرانی ترویج میشوند، برخلاف آیه های قرآن هستند، که به ما دستور میدهند که فقط خدا را به کرات در شبانه روز بیاد آوریم:
[33:41] یَأیُّهَا الَّذِینَ ءامَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا
[33:41] ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را فراوان یاد کنید.
[33:42] وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِیلًا
[33:42] روز و شب او را تجلیل نمایید.
قرآن به ما دستور میدهد که خدا را فراوان تسبیح گوییم همانطوری که هرچه در آسمانها و زمین است، خدا را تجلیل میکنند. کسی که شبانه روز و پیوسته در مورد امام علی فکر میکند و او را ذکر میکند، به نوعی او را تسبیح و تجلیل میکند. اعتقاد توحیدی بر این قرار داده شده است که شبانه روز، باید فقط خدای یگانه تسبیح و تجلیل شود.
[62:1] یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَوَتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ
[62:1] آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، خدا را تجلیل میکند؛ آن پادشاه، مقدس ترین، صاحب اقتدار، حکیم ترین.
[17:44] تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَوَتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَىْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَکِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا
[17:44] هفت جهان، زمین و هر که در آنهاست، او را تجلیل میکنند. چیزی نیست که شکوه و جلال او را ستایش نکند، ولی تسبیح آنها از درک شما خارج است. اوست باگذشت، آمرزنده.
[20:33] کَىْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا
[20:33] باشد که مدام تو را تجلیل کنیم.
ولی مداحانی که به بت پرستی گرفتار شده اند، به تسبیح علی برخلاف خواست خود او معتقدند و عمل میکنند، همانطوری که شعر زیر بیان میکند:
تسبیح انبیاء معظم علی علی ست
نقش لب پیمبر خاتم علی علی ست
بت پرستان از دو مرگ رنج خواهند برد و به گناهان خود در روز قیامت اعتراف خواهند کرد. علت اصلی دو مرگ آنان این است که وقتی فقط خدا تبلیغ و ذکر میشود آنان ایمان نمی آوردند ولی وقتی دیگران در کنار خدا خوانده شوند، آنان ایمان می آورند (12-40:11).
[40:11] قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِیلٍ
[40:11] آنها خواهند گفت: "پروردگار ما، تو دو بار ما را در مرگ نهادی و دو بار ما را زندگی بخشیدی؛ اکنون به گناهان خود اعتراف کرده ایم. آیا راه خروجی هست؟"
[40:12] ذَلِکُمْ بِأَنَّهُ إِذَا دُعِىَ اللَّهُ وَحْدَهُ کَفَرْتُمْ وَإِنْ یُشْرَکْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُکْمُ لِلَّهِ الْعَلِىِّ الْکَبِیرِ
[40:12] این به دلیل آن است که هرگاه دعوت شدید که فقط خدا را بخوانید، ایمان نیاوردید، ولی هنگامیکه دیگران در کنار او ذکر شدند، ایمان آوردید. بنابراین حکم خدا صادر شده است؛ او بلندمرتبه ترین است، بزرگ.
ای مردم آیا تا کنون برای خدا اشک محبت ریخته اید؟ اشکی که نشان دهنده عشق شما به خدای متعال باشد؟ اگر جواب شما منفی است، آیا تا کنون اشک محبت برای غیر خدا ریخته اید؟ اگر جواب شما مثبت باشد، پس بدانید که ایمان در قلبهای شما رسوخ نکرده است. زیرا آنانی که ایمان دارند، نهایت محبتشان را فقط به خدای متعال معطوف میدارند.
[2:165] وَمِنْ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ ءامَنُوا أشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ
[2:165] با این حال، برخی از مردم معبودانی را همتای خدا قرار میدهند و به آنها چنان عشق میورزند که گویی خدا هستند. کسانی که ایمان دارند بیش از هر کس، به خدا عشق میورزند. اگر فقط ستمکاران میتوانستند خود را هنگام روبرو شدن با عذاب ببینند، آنگاه متوجه میشدند که تمام قدرتها فقط متعلق به خداست و عذاب خدا هیبت انگیز است.
تجربه نشان داده است که کسانی که به پیشوایان خویش، بیش از خدا عشق میورزند، حتی از آنان هم تبعیت نمیکنند. آنانی که بغیر از قرآن به کتابهای دیگر، برای توجیه توسل خویش به امامان روی می آورند، حتی به متون نوشته شده در کتابهای خود نیز ایمان ندارند. به طور مثال به یکی از راز و نیازهای امام سجاد در صحیفه سجادیه توجه کنید، تا که متوجه شوید، امامان به شدت مخالف خواندن و وسیله قراردادن غیر خدا بوده اند.
سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِکَ، وَرامَ صَرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِکَ، فَقَدْ
هر کس رفع نیاز خود را از جانب تو بخواهد، و برگرداندن فقر را از خویشتن به وسیله تو طلب کند، حقّاً طَلَبَ حاجَتَهُ فى مَظآنِّها، وَ اَتى طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِها. وَ مَنْ تَوَجَّهَ
که حاجتش را در جایگاه اصلى خود خواسته، و به دنبال مطلبش از راه صحیح برآمده، و هر که
بِحاجَتِهِ اِلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ، اَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِها
در نیاز خود به یکى از آفریدگان تو رو کند، یا او را بجاى تو وسیله برآمدن حاجت
دُونَکَ، فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمانِ، وَاسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَوْتَ
قرار دهد، بىشک خود را در معرض نومیدى آورده، و از جانب تو سزاوار محرومیت
ما از رهبران و مردم ایران میخواهیم که به تجلیل و تسبیح و بزرگ جلوه دادن انسانها خاتمه دهید. به شرکی که بدان عمل میکنید خاتمه دهید. ما از شما میخواهیم که به سوی خدای متعال برگردید، برای خیر و صلاح خودتان، باید این کار را انجام دهید. به سوی خدا برگردید، آن یکتایی که شما را آفرید و به سوی او باز خواهید گشت. اگر به این توصیه عمل نکنید، با عذاب الهی در این دنیا و در آخرت مواجه خواهید شد. توصیه صادقانه ما را جدی بگیرید.
اله ما آن چیزی است که فکر ما را بیشتر از هرچیزی به خود مشغول میکند. اله ما میتواند ثروت، فرزندان، مقام، سیاست، کشور، ائمه و یا انبیاء باشد. "خدای دیگری در کنار خدا نیست" (لا اله الا الله)، یعنی اینکه تمام جانسپاری و از خود گذشتگی ما باید فقط برای خدا باشد. "خدای دیگری در کنار خدا نیست" (لا اله الاالله)، یعنی اینکه ما باید با تمام قلب، فکر، روح و وجود، خدا را دوست داشته باشیم. "خدای دیگری در کنار خدا نیست" (لا اله الا الله)، یعنی اینکه ما باید نمازها و دعاهایمان را مطلقاً به خدا اختصاص دهیم (6:162):
[6:162] قُلْ إِنَّ صَلَاتِى وَنُسُکِى وَمَحْیَاى وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِینَ
[6:162] بگو: "نماز من، اعمال عبادی من، زندگی من و مرگ من، همه مطلقا به خدا اختصاص دارد، آن پروردگار عالم."
نمازهای ارتباطی و همچنین تضرع و التماسها و دعاهای ما باید خالص گردیده و فقط به خدا اختصاص یابد. ما نباید جز نام مبارک خدا، نام کس دیگری را در نمازهای ارتباطی ذکر کنیم.
[72:18] وَأَنَّ الْمَسَجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا
[72:18] مکان های عبادت متعلق به خداست؛ در کنار خدا احدی را نخوانید.
اعتقاد بر اینکه بغیر از خدا شفیعان دیگری وجود دارند که می توانند برای ما شفاعت کنند، تا که گناهان ما بخشیده شوند و یا اینکه خواسته های ما برآورده گردند، مانند این است که برای خدای متعال شریک قائل باشیم. زیرا مطابق آیات قرآن، هم دراین دنیا و هم در جهان آخرت، همه شفاعت ها فقط به خدا تعلق دارد (10:18، 39:44، 2:54) :
[10:18] وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَؤُنَا عِنْدَ اللَّهِقُلْ أتُنَبِّئونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِى السَّمَوَتِ وَلَا فِى الْأرْضِ سُبْحنَهُ وَتَعلَى عَمَّا یُشْرِکُونَ
[10:18] آنها در کنار خدا معبودانی را عبادت می کنند که قدرتی ندارند که به آنها نفع یا ضرری برسانند و می گویند: "اینان شفیعان ما نزد خدا هستند!" بگو: "آیا خدا را از چیزی باخبر می کنید که او در آسمان ها یا زمین نمی داند؟" تجلیل او را. او بلندمرتبه ترین است؛ بسیار بالاتر از آنکه به شریکی نیاز داشته باشد.
[39:44] قُلْ لِلَّهِ الشَّفَعَةُ جَمِیعًا لَهُ مُلْکُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
[39:44] بگو: "تمام شفاعت ها از آن خداست." همه فرمانروایی آسمان ها و زمین متعلق به اوست، سپس شما به سوی او مراجعت خواهید کرد.
[2:254] یَأیُّهَا الَّذِینَ ءامَنُوا أنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَکُمْ مِنْ قَبْلِ أنْ یَأتِىَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌوَلَا شَفَعَةٌ وَالْکَفِرُونَ هُمْ الظَّلِمُونَ
[2:254] ای کسانی که ایمان آورده اید، از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید، پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه معامله ای در کار است، نه ارفاقی به سبب خویشاوندى و نه هیچ گونه شفاعتی. کافران بى عدالتى مى کنند.
آنانی که می گویند شافعانی درقیامت خواهند بود که برای آنها شفاعت خواهند کرد، به آیاتی از قرآن اشاره می کنند که در آنها نوعی از شفاعت جایز است. برخی از این آیات بدین قرار است:
[2:255] اللَّهُ لَا إلَهَ إلَّا هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ لَا تَأخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِى السَّمَوَتِ وَمَا فِى الْارْضِ مَنْ ذَا الَّذِى یَشْفَعُ عِنْدَهُ إلَّا بِإذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَىْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَوَتِ وَالْأرْضَ وَلَا یَـٔودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ
[2:255] خدا: خدایى جز او نیست، زنده، پاینده. هرگز لحظه ای بی خبری یا خواب او را فرا نمی گیرد. همه چیز در آسمان ها و زمین از آن اوست. کیست که بتواند نزد او به شفاعت برخیزد، بی آنکه با خواست او مطابقت داشته باشد؟ او گذشته و آینده آنان را می داند. هیچ کس به دانشی دست نمی یابد، مگر به خواست او. قلمرو او آسمان ها و زمین را در بر گرفته است و اداره آنها هرگز بر او دشوار نیست. اوست باری تعالی، بزرگ.
[20:109] یَوْمَئِذٍ لَا تَنفَعُ الشَّفَعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِىَ لَهُ قَوْلًا
[20:109] در آن روز، شفاعت سودی نخواهد داشت، مگر برای کسانی که بخشنده ترین به آنها اجازه داده باشد و گفتارشان با خواست او مطابقت کند.
[21:28] یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنْ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ
[21:28] او آینده و گذشته آنها را می داند. آنها شفاعت نمی کنند، مگر برای کسانی که قبلا مورد قبول او واقع شده باشند و آنها نگران خودشان هستند.
[10:3] إنَّ رَبَّکُمْ اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَوَتِ وَالْأرْضَ فِى سِتَّةِ أیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْأمْرَ مَا مِنْ شَفِیعٍ إلَّا مِنْ بَعْدِ إذْنِهِ ذَلِکُمْ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ أفَلَا تَذَکَّرُون
[10:3] تنها پروردگار شما خداست؛ یکتایی که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس اقتدار را به دست گرفت. همه چیز تحت کنترل اوست. هیچ شفاعت کننده ای وجود ندارد، مگر آنکه با خواست او مطابقت کند. چنین است خدا پروردگار شما. باید او را بپرستید. آیا توجه نمى کنید؟
[19:87] لَا یَمْلِکُونَ الشَّفَعَةَ إِلَّا مَنْ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا
[19:87] هیچ کس قدرت شفاعت نخواهد داشت، به جز کسانی که مطابق قوانین بخشنده ترین باشند.
[43:86] وَلَا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ
[43:86] هیچ یک از کسانی که در کنار او در حد پرستش قرار می دهند، هیچ قدرتی برای شفاعت کردن ندارند، مگر آنکه شفاعت آنها با حقیقت مطابقت کند و آنها کاملا می دانند.
[53:26] وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِى السَّمَوَتِ لَا تُغْنِى شَفَعَتُهُمْ شَیْءا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى
[53:26] حتی فرشتگان نیز در آسمان اجازه شفاعت ندارند. تنها کسانی از جانب خدا مجاز هستند که بر طبق خواست او و موافقت او عمل کنند.
ازآیه های فوق اینگونه استنباط می شود که تنها شفاعتی مورد قبول است که (1) مطابق خواست خدا باشد (2) با قوانین الهی تطبیق کند (3) مورد تایید خدا باشد (4) شفاعت برحق و حقیقت متکی باشد. با این اوصاف، آنانی که مورد تایید خدای متعالند، مسلما به بهشت خواهند رفت و نیازی به شفاعت ندارند؛ بلکه آنانی که به جهنم می روند، نیاز به شفاعت دارند. اما شفاعت این افراد نمی تواند مطابق خواست و اذن خدا، قوانین الهی، متکی برحق و حقیقت، و مورد تایید الهی باشد. بنابراین شفاعت شفاعت کنندگان در مورد این افراد بی فایده خواهد بود.
از آنجائی که قرآن کتابی دقیق است، به وجود نوعی از شفاعت در روز قیامت اذعان کرده است. این نوع شفاعت مختص پیامبران و یا ائمه نخواهد بود، بلکه کسانی که به بهشت می روند از خدا خواهند خواست که مثلا مادرشان، پدرشان، برادر و یا خواهرشان را عفو کرده، به بهشت داخل کند. خدای متعال در آیات ذکرشده از قرآن می فرماید که این نوع شفاعت درصورتی سودمند خواهد بود که مطابق خواست خدا، قوانین او، و حق و حقیقت بوده و افراد مذکور مورد تایید الهی باشند. پس می بینیم که این نوع شفاعت هم بی فایده است. زیرا خدا یک فرد جهنمی را تایید نمی کند و فرد بهشتی هم احتیاج به شفاعت ندارد.
اما از آنجائی که خدای متعال بندگانش را آزاد آفریده است، بندگان او می توانند برای نزدیکان و آشنایان خود، از خدا طلب بخشش کنند؛ اما باید بدانیم که این رابطه، یک طرفه و خود جوش است. به این طریق شما می توانید برای مادر خویش، دعای خیر و از خدای متعال طلب بخشش کنید، اما مادر شما نباید برای بخشش و استعانت پیش شما بیاید و شما را واسطه قرار دهد و از شما بخواهد که پیش خدا برای او طلب بخشش کنید؛ بلکه او باید فقط از خدای متعال، طلب بخشش کند و فقط از او کمک بخواهد و کسی را وسیله و واسطه در این بین قرار ندهد. متاسفانه شیطان رانده شده باعث شده است که اکثریت مردم این دو حالت را یکی بدانند. به همین خاطر خدای حکیم، عمل کسانی که به بهانه شفاعت، از دیگران استعانت می جویند را باطل می داند. وقتی از مشرکان زمان پیامبر محمد سوال می شد که چرا از بتها استعانت می جوئید؛ آنها در جواب می گفتند که: عمل ما اشکالی ندارد، بلکه ما فقط آنان را شفیع و واسطه قرار می دهیم!
[10:18] وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْأتُنَبِّئونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِى السَّمَوَتِ وَلَا فِى الْأرْضِ سُبْحنَهُ وَتَعلَى عَمَّا یُشْرِکُونَ
[10:18] آنها در کنار خدا معبودانی را عبادت می کنند که قدرتی ندارند که به آها نفع یا ضرری برسانند و می گویند: "اینان شفیعان ما نزد خدا هستند!" بگو: "آیا خدا را از چیزی باخبر می کنید که او در آسمان ها یا زمین نمی داند؟" تجلیل او را. او بلندمرتبه ترین است؛ بسیار بالاتر از آنکه به شریکی نیاز داشته باشد.
شفاعت حربه ای در دست شیطان رانده شده است که مردم را به شرک و فساد سوق دهد. عده ای از مردم معتقدند که کلیه گناهان آنان از جمله تعدی به اموال مردم، دزدی، دروغ و ریاکاری، رشوه خواری، فساد و فحشاء و غیره بواسطه شفیعشان، محمد یا علی ابن ابی طالب و یا فاطمه زهرا و غیره در روز قیامت پاک خواهد گردید. بنابراین بجای روی آوردن به خدا و توبه و انابه به درگاه او و اصلاح اعمال خویش معتقدند که داشتن حب محمد و توسل به او برای رستگاریشان کافی است! اهل حدیث و روایت از پیامبر نقل می کنند که فرمود: "من شفاعت خودم را برای کسانی که گناهان کبیره کرده اند و توبه نکرده اند و از دنیا رفته اند،ذخیره کرده ام." این حدیث صریحا با آیات قرآن مغایر است. زیرا خدای متعال فرموده است که اگرکسی مرتکب گناه کبیره مانند شرک شود و بدون توبه از دنیا برود، خدا هرگز از گناه او چشم پوشی نخواهد کرد (4:48). وانگهی با وجود این حدیث، آنانی که انواع گناهان کبیره را مرتکب می شوند و جامعه را مملو از فساد می کنند باید آسوده خاطر باشند که پیامبراسلام در جهان آخرت شفیعشان خواهد بود و آنان را از آتش دوزخ نجات خواهد داد. درصورتی که خدای متعال در قرآن می فرماید که هر کس به اندازه ذره ای نیکی و یا بدی کرده باشد، سزای آن را خواهد داد (99:7، 99:8). آیا می توان متصور شد که کسی که یک عمر ظلم، تعدی، ریا، دروغگویی کرده و مردم آزادی خواه را زندانی و شکنجه کرده و کارهای ناشایست انجام داده، بصرف داشتن حب علی و یا توسل به او در روز قیامت، تمام گناهانش پاک شده و به بهشت رود؟! آیا رستگاری وی مطابق عدل الهی است؟
[4:48] إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا
[4:48] خدا شرک را نمیبخشد، ولی گناهان کوچک تر را برای هر که بخواهد میبخشد. هر کس در کنار خدا معبودانی قرار دهد، مرتکب گناهی هولناک شده است.
[99:7] فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَه
[99:7] هر کس به اندازه ذره ای کار نیک انجام دهد، آن را خواهد دید.
[99:8] وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَه
[99:8] و هر کس به اندازه ذره ای کار پلید انجام دهد، آن را خواهد دید.
حال بیایید به آیات قرآن که در آن شفاعت بکلی نفی شده است نظری بیندازیم:
[2:48] وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِى نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَعَةٌ وَلَا یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ
[2:48] آگاه باشید از روزی که هیچ نفسى نمى تواند براى نفس دیگرى مفید باشد،نه شفاعتى پذیرفته خواهد شد، نه غرامتى مى توان پرداخت و نه می توان از کسی مدد گرفت.
[2:123] وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِى نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَعَةٌ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ
[2:123] آگاه باشید از آن روزی که نه نفسی به نفس دیگری کمک خواهد کرد، نه غرامتی پذیرفته خواهد شد و نه شفاعتی مؤثر خواهد بود و نه به کسی یاری خواهد شد.
[6:51] وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْ یُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِىٌّ وَلَا شَفِیعٌلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ
[6:51] و با این (قرآن) کسانی را که به محشورشدن نزد پروردگارشان حرمت می نهند، پند بده- آنها جز او نه مولا و سروری دارند و نه شفاعت کننده اى- باشد که رستگار شوند.
[6:70] وَذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمْ الْحَیَوةُ الدُّنْیَا وَذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا کَسَبَتْ لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِىٌّ وَلَا شَفِیعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لَا یُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُوا بِمَا کَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ
[6:70] به کسانی که دین خود را بیهوده می گیرند و آن را مانند روابط اجتماعی تلقی می کنند و کاملا مجذوب زندگی این دنیا شده اند، اعتنا نکن. با این (قرآن) به آنها تذکر بده، تا مبادا نفسی در نتیجه بدی هایی که کسب کرده است، رنج ببرد. آن نفس جز خدا نه مولا و سروری دارد و نه شفاعت کننده ای. اگر می توانست هر گونه غرامتی هم بپردازد، پذیرفته نمی شد. آنها از نتیجه اعمال پلید خود رنج مى برند؛ و به سبب کفرشان سزاوار نوشیدنی های دوزخی و مجازاتی دردناک شده اند.
[6:94] وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَدَى کَمَا خَلَقْنَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَکْتُمْ مَا خَوَّلْنَکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ وَمَا نَرَى مَعَکُمْ شُفَعَاءَکُمْ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَؤا لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَضَلَّ عَنکُمْ مَا کُنتُمْ تَزْعُمُونَ
[6:94] "شما تک و تنها نزد ما بازگشته اید، درست همان گونه که نخستین بار شما را آفریدیم، و آنچه را به شما ارزانی داشته بودیم پشت سر نهادید. شفیعانی را که شریک قرار دادید و ادعا می کردید که به شما کمک خواهند کرد، با شما نمی بینیم. تمام پیوندها میان شما قطع شده است؛ شریکانی که قرار دادید، شما را ترک کرده اند."
[7:53] هَلْ یَنظُرُونَ إلَّا تَأوِیلَهُ یَوْمَ یَأتِى تَأوِیلُهُ یَقُولُ الَّذِینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاء فَیَشْفَعُوا لَنَا أوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذِى کُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ
[7:53] آیا منتظرند که تمام (پیش بینی های) آن به وقوع بپیوندد؟ روزی که چنین وعده اى تحقق یابد، کسانی که در گذشته به آن اعتنا نکردند، خواهند گفت: "رسولان پروردگار ما حقیقت را آورده اند. اینک آیا شفیعانى هستند که براى ما شفاعت کنند؟ آیا ممکن است ما را بازگردانی، تا رفتار خود را تغییر دهیم و بهتر از آنچه کردیم، عمل کنیم؟" آنها نفس خود را از دست داده اند و بدعت هایشان باعث نابودى آنها شده است.
[26:100] فَمَا لَنَا مِنْ شَفِعِینَ
[26:100] اکنون نه شفاعت کننده ای داریم،
[30:13] وَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَکَائهِمْ شُفَعَؤاُ وَکَانُوا بِشُرَکَائهِمْ کَفِرِینَ
[30:13] معبودان آنها هیچ قدرتی نخواهند داشت تا برای آنها شفاعت کنند؛برعکس، آنها معبودان خود را طرد خواهند کرد.
[32:4] اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَوَتِ وَالْأرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِى سِتَّةِ أیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِن وَلِىٍّ وَلَا شَفِیعٍ أفَلَا تَتَذَکَّرُونَ
[32:4] خداست که آسمان ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید، سپس اقتدار را به دست گرفت. شما غیر از او هیچ مولا و شفاعت کننده ای ندارید. آیا توجه نمی کنید؟
[36:23] ءأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ ءالِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّى شَفَعَتُهُمْ شَیْئا وَلَا یُنقِذُونِ
[36:23] "آیا در کنار او خدایانی قرار دهم؟ اگر آن بخشنده ترین برای من آسیبی بخواهد، شفاعت آنها کوچک ترین کمکی به من نخواهد کرد و آنها نمی توانند مرا نجات دهند.
[39:44] قُلْ لِلَّهِ الشَّفَعَةُ جَمِیعًا لَهُ مُلْکُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
[39:44] بگو: "تمام شفاعت ها از آن خداست." همه فرمانروایی آسمان ها و زمین متعلق به اوست، سپس شما به سوی او مراجعت خواهید کرد.
[40:18] وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْآزِفَةِ إِذْ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ کَظِمِینَ مَا لِلظَّلِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَلَا شَفِیعٍ یُطَاعُ
[40:18] به آنها درباره آن روز قطعی هشدار بده، هنگامی که قلب ها هراسان است و بسیاری پشیمان خواهند بود. ستمکاران نه دوستی خواهند داشت و نه شفاعت کننده ای که از او اطاعت شود.
[74:48] فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَعَةُ الشَّفِعِینَ
[74:48] شفاعت شفاعت کنندگان هرگز به آنها کمک نخواهد کرد.
با وجود آیات صریح و متعدد فوق، آیا صحیح نیست که بگوییم که شفاعت شفاعت کنندگان هیچ سودی ندارد (74:48)؟ زیرا آنانی که به بهشت می روند نیازی به شفاعت ندارند و جهنمی ها هم هرگز مورد شفاعت واقع نمی شوند.
ای مردم، خدا در قرآن می فرماید که تمام شفاعت ها متعلق به اوست (39:44). به این سوال پاسخ دهید. اگر شما قرار بود که بین خدا و محمد یکی را بعنوان شفیع انتخاب کنید، کدام را انتخاب می کردید؟ آیا با وجود خدا که از هر کسی به ما نزدیک تر، مهربانتر، حکیم تر، عالمتر، و قادرتر است، نیاز به شفاعت کننده دیگری هست؟ چرا هم در این دنیا و هم در جهان آخرت، مستقیما از خدا نخواهیم که ما را شامل عفو و رحمتش کند؟ چرا در دنیا و آخرت فقط خدا را بعنوان تنها مولا، سرور، و شفیع خود انتخاب نکنیم؟! ای مردم اگر خدای متعال در روز قیامت ما را محکوم به سوختن در آتش جهنم نمود، اگر واقعا به او ایمان داشته باشیم، در همان حال باید به سجده افتاده او را تسبیح گفته و به حکم آن حکیم ترین و عادل ترین و مهربانترین تسلیم باشیم و به جای جستجوی شفیعی دیگر، فقط از او بخواهیم که به ما رحم کند.
ای ملت ایران در مورد شفاعت این را بدانید که اگر محمّد در زمان زنده بودنش نتوانست برای عمو و پسرعموهای خود شفاعت کند (111:1، 9:80)، چه چیز باعث شده که غریبه هایی که هرگز او را ندیده اند، چنین خیال کنند که محمد شفاعت آنان را خواهد کرد؟ ابراهیم نتوانست برای پدرش شفاعت کند (9:114)، و نوح نتوانست برای پسرش شفاعت کند (11:46).
[111:1] تَبَّتْ یَدَا أَبِى لَهَبٍ وَتَبَّ
[111:1] کارهای ابولهب محکوم گردید و او لعنت شده است.
[9:80] اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِى الْقَوْمَ الْفَسِقِینَ
[9:80] خواه برای آنها طلب بخشش کنی، یا طلب بخشش نکنى- حتی اگر هفتاد مرتبه برایشان طلب بخشش کنى- خدا آنها را نخواهد بخشید. به دلیل آنکه آنها به خدا و رسولش ایمان نمی آورند. خدا مردم پلید را هدایت نمی کند.
[9:114] وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَهِیمَ لَأَوَّهٌ حَلِیمٌ
[9:114] ابراهیم تنها به این دلیل برای پدرش طلب آمرزش کرد که به او قول داده بود، این کار را بکند. ولی به محض آنکه متوجه شد که او دشمن خداست، او را طرد کرد. ابراهیم بیش از اندازه مهربان و باگذشت بود.
[11:46] قَال یَنُوحُ إنَّهُ لیْسَ مِنْ أهْلکَ إنَّهُ عَمَل غَیْر صَلحٍ فَلا تَسْئلنِ مَا لیْسَ لکَ بِهِ عِلمٌ إنِّى أعِظُکَ أنْ تَکُونَ مِنْ الجَهِلینَ
[11:46] او گفت: "ای نوح، او از خانواده تو نیست. این پرهیزکارانه نیست که تو از من چیزی را بخواهی که نمی دانی. من تو را پند می دهم تا مبادا مانند نادانان باشی."
ای مردم تقوی پیشه کنید و بترسید از روزی که در آن روز هیچ نفسی نمی تواند به نفس دیگری کوچکترین کمکی بکند (82:19):
[82:19] یَوْمَ لَا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْءًا وَالْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ
[82:19] آن روزی است که هیچ نفسی نمی تواند به نفس دیگری کمک کند، و در آن روز تمام تصمیمات، متعلق به خدا خواهد بود.
آیا می خواهید بدانید که پیامبر در روز قیامت راجع به قومش چه می گوید؟ پیامبر در آن روز به هیچ وجهی تلاش نخواهد کرد که قومش را به بهشت داخل کند، او در عوض از قومش، پیش خدا، شکایت خواهد کرد. بر طبق قرآن، شفاعت پیامبر در آن روز این خواهد بود که "ای خدای بزرگ قوم من قرآن را ترک کردند و از آن استفاده نکردند" (25:30):
[25:30] وَقَالَ الرَّسُولُ یَرَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْءانَ مَهْجُورًا
[25:30] رسول گفت: "پروردگار من، قوم من این قرآن را ترک کرده اند."
ما به رهبران و ملت ایران هشدار می دهیم که از دامی که شیطان رانده شده بنام توسل و شفاعت برای اشاعه شرک و فساد در جامعه تنیده است برحذر باشید. به خدا متوسل شوید که تمام شفاعت ها به او تعلق دارد.