اعتقاد بر اینکه بغیر از خدا شفیعان دیگری وجود دارند که می توانند برای ما شفاعت کنند، تا که گناهان ما بخشیده شوند و یا اینکه خواسته های ما برآورده گردند، مانند این است که برای خدای متعال شریک قائل باشیم. زیرا مطابق آیات قرآن، هم دراین دنیا و هم در جهان آخرت، همه شفاعت ها فقط به خدا تعلق دارد (10:18، 39:44، 2:54) :
[10:18] وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَؤُنَا عِنْدَ اللَّهِقُلْ أتُنَبِّئونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِى السَّمَوَتِ وَلَا فِى الْأرْضِ سُبْحنَهُ وَتَعلَى عَمَّا یُشْرِکُونَ
[10:18] آنها در کنار خدا معبودانی را عبادت می کنند که قدرتی ندارند که به آنها نفع یا ضرری برسانند و می گویند: "اینان شفیعان ما نزد خدا هستند!" بگو: "آیا خدا را از چیزی باخبر می کنید که او در آسمان ها یا زمین نمی داند؟" تجلیل او را. او بلندمرتبه ترین است؛ بسیار بالاتر از آنکه به شریکی نیاز داشته باشد.
[39:44] قُلْ لِلَّهِ الشَّفَعَةُ جَمِیعًا لَهُ مُلْکُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
[39:44] بگو: "تمام شفاعت ها از آن خداست." همه فرمانروایی آسمان ها و زمین متعلق به اوست، سپس شما به سوی او مراجعت خواهید کرد.
[2:254] یَأیُّهَا الَّذِینَ ءامَنُوا أنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَکُمْ مِنْ قَبْلِ أنْ یَأتِىَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌوَلَا شَفَعَةٌ وَالْکَفِرُونَ هُمْ الظَّلِمُونَ
[2:254] ای کسانی که ایمان آورده اید، از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید، پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه معامله ای در کار است، نه ارفاقی به سبب خویشاوندى و نه هیچ گونه شفاعتی. کافران بى عدالتى مى کنند.
آنانی که می گویند شافعانی درقیامت خواهند بود که برای آنها شفاعت خواهند کرد، به آیاتی از قرآن اشاره می کنند که در آنها نوعی از شفاعت جایز است. برخی از این آیات بدین قرار است:
[2:255] اللَّهُ لَا إلَهَ إلَّا هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ لَا تَأخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِى السَّمَوَتِ وَمَا فِى الْارْضِ مَنْ ذَا الَّذِى یَشْفَعُ عِنْدَهُ إلَّا بِإذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَىْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَوَتِ وَالْأرْضَ وَلَا یَـٔودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ
[2:255] خدا: خدایى جز او نیست، زنده، پاینده. هرگز لحظه ای بی خبری یا خواب او را فرا نمی گیرد. همه چیز در آسمان ها و زمین از آن اوست. کیست که بتواند نزد او به شفاعت برخیزد، بی آنکه با خواست او مطابقت داشته باشد؟ او گذشته و آینده آنان را می داند. هیچ کس به دانشی دست نمی یابد، مگر به خواست او. قلمرو او آسمان ها و زمین را در بر گرفته است و اداره آنها هرگز بر او دشوار نیست. اوست باری تعالی، بزرگ.
[20:109] یَوْمَئِذٍ لَا تَنفَعُ الشَّفَعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِىَ لَهُ قَوْلًا
[20:109] در آن روز، شفاعت سودی نخواهد داشت، مگر برای کسانی که بخشنده ترین به آنها اجازه داده باشد و گفتارشان با خواست او مطابقت کند.
[21:28] یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنْ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ
[21:28] او آینده و گذشته آنها را می داند. آنها شفاعت نمی کنند، مگر برای کسانی که قبلا مورد قبول او واقع شده باشند و آنها نگران خودشان هستند.
[10:3] إنَّ رَبَّکُمْ اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَوَتِ وَالْأرْضَ فِى سِتَّةِ أیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْأمْرَ مَا مِنْ شَفِیعٍ إلَّا مِنْ بَعْدِ إذْنِهِ ذَلِکُمْ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ أفَلَا تَذَکَّرُون
[10:3] تنها پروردگار شما خداست؛ یکتایی که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس اقتدار را به دست گرفت. همه چیز تحت کنترل اوست. هیچ شفاعت کننده ای وجود ندارد، مگر آنکه با خواست او مطابقت کند. چنین است خدا پروردگار شما. باید او را بپرستید. آیا توجه نمى کنید؟
[19:87] لَا یَمْلِکُونَ الشَّفَعَةَ إِلَّا مَنْ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا
[19:87] هیچ کس قدرت شفاعت نخواهد داشت، به جز کسانی که مطابق قوانین بخشنده ترین باشند.
[43:86] وَلَا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ
[43:86] هیچ یک از کسانی که در کنار او در حد پرستش قرار می دهند، هیچ قدرتی برای شفاعت کردن ندارند، مگر آنکه شفاعت آنها با حقیقت مطابقت کند و آنها کاملا می دانند.
[53:26] وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِى السَّمَوَتِ لَا تُغْنِى شَفَعَتُهُمْ شَیْءا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى
[53:26] حتی فرشتگان نیز در آسمان اجازه شفاعت ندارند. تنها کسانی از جانب خدا مجاز هستند که بر طبق خواست او و موافقت او عمل کنند.
ازآیه های فوق اینگونه استنباط می شود که تنها شفاعتی مورد قبول است که (1) مطابق خواست خدا باشد (2) با قوانین الهی تطبیق کند (3) مورد تایید خدا باشد (4) شفاعت برحق و حقیقت متکی باشد. با این اوصاف، آنانی که مورد تایید خدای متعالند، مسلما به بهشت خواهند رفت و نیازی به شفاعت ندارند؛ بلکه آنانی که به جهنم می روند، نیاز به شفاعت دارند. اما شفاعت این افراد نمی تواند مطابق خواست و اذن خدا، قوانین الهی، متکی برحق و حقیقت، و مورد تایید الهی باشد. بنابراین شفاعت شفاعت کنندگان در مورد این افراد بی فایده خواهد بود.
از آنجائی که قرآن کتابی دقیق است، به وجود نوعی از شفاعت در روز قیامت اذعان کرده است. این نوع شفاعت مختص پیامبران و یا ائمه نخواهد بود، بلکه کسانی که به بهشت می روند از خدا خواهند خواست که مثلا مادرشان، پدرشان، برادر و یا خواهرشان را عفو کرده، به بهشت داخل کند. خدای متعال در آیات ذکرشده از قرآن می فرماید که این نوع شفاعت درصورتی سودمند خواهد بود که مطابق خواست خدا، قوانین او، و حق و حقیقت بوده و افراد مذکور مورد تایید الهی باشند. پس می بینیم که این نوع شفاعت هم بی فایده است. زیرا خدا یک فرد جهنمی را تایید نمی کند و فرد بهشتی هم احتیاج به شفاعت ندارد.
اما از آنجائی که خدای متعال بندگانش را آزاد آفریده است، بندگان او می توانند برای نزدیکان و آشنایان خود، از خدا طلب بخشش کنند؛ اما باید بدانیم که این رابطه، یک طرفه و خود جوش است. به این طریق شما می توانید برای مادر خویش، دعای خیر و از خدای متعال طلب بخشش کنید، اما مادر شما نباید برای بخشش و استعانت پیش شما بیاید و شما را واسطه قرار دهد و از شما بخواهد که پیش خدا برای او طلب بخشش کنید؛ بلکه او باید فقط از خدای متعال، طلب بخشش کند و فقط از او کمک بخواهد و کسی را وسیله و واسطه در این بین قرار ندهد. متاسفانه شیطان رانده شده باعث شده است که اکثریت مردم این دو حالت را یکی بدانند. به همین خاطر خدای حکیم، عمل کسانی که به بهانه شفاعت، از دیگران استعانت می جویند را باطل می داند. وقتی از مشرکان زمان پیامبر محمد سوال می شد که چرا از بتها استعانت می جوئید؛ آنها در جواب می گفتند که: عمل ما اشکالی ندارد، بلکه ما فقط آنان را شفیع و واسطه قرار می دهیم!
[10:18] وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْأتُنَبِّئونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِى السَّمَوَتِ وَلَا فِى الْأرْضِ سُبْحنَهُ وَتَعلَى عَمَّا یُشْرِکُونَ
[10:18] آنها در کنار خدا معبودانی را عبادت می کنند که قدرتی ندارند که به آها نفع یا ضرری برسانند و می گویند: "اینان شفیعان ما نزد خدا هستند!" بگو: "آیا خدا را از چیزی باخبر می کنید که او در آسمان ها یا زمین نمی داند؟" تجلیل او را. او بلندمرتبه ترین است؛ بسیار بالاتر از آنکه به شریکی نیاز داشته باشد.
شفاعت حربه ای در دست شیطان رانده شده است که مردم را به شرک و فساد سوق دهد. عده ای از مردم معتقدند که کلیه گناهان آنان از جمله تعدی به اموال مردم، دزدی، دروغ و ریاکاری، رشوه خواری، فساد و فحشاء و غیره بواسطه شفیعشان، محمد یا علی ابن ابی طالب و یا فاطمه زهرا و غیره در روز قیامت پاک خواهد گردید. بنابراین بجای روی آوردن به خدا و توبه و انابه به درگاه او و اصلاح اعمال خویش معتقدند که داشتن حب محمد و توسل به او برای رستگاریشان کافی است! اهل حدیث و روایت از پیامبر نقل می کنند که فرمود: "من شفاعت خودم را برای کسانی که گناهان کبیره کرده اند و توبه نکرده اند و از دنیا رفته اند،ذخیره کرده ام." این حدیث صریحا با آیات قرآن مغایر است. زیرا خدای متعال فرموده است که اگرکسی مرتکب گناه کبیره مانند شرک شود و بدون توبه از دنیا برود، خدا هرگز از گناه او چشم پوشی نخواهد کرد (4:48). وانگهی با وجود این حدیث، آنانی که انواع گناهان کبیره را مرتکب می شوند و جامعه را مملو از فساد می کنند باید آسوده خاطر باشند که پیامبراسلام در جهان آخرت شفیعشان خواهد بود و آنان را از آتش دوزخ نجات خواهد داد. درصورتی که خدای متعال در قرآن می فرماید که هر کس به اندازه ذره ای نیکی و یا بدی کرده باشد، سزای آن را خواهد داد (99:7، 99:8). آیا می توان متصور شد که کسی که یک عمر ظلم، تعدی، ریا، دروغگویی کرده و مردم آزادی خواه را زندانی و شکنجه کرده و کارهای ناشایست انجام داده، بصرف داشتن حب علی و یا توسل به او در روز قیامت، تمام گناهانش پاک شده و به بهشت رود؟! آیا رستگاری وی مطابق عدل الهی است؟
[4:48] إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا
[4:48] خدا شرک را نمیبخشد، ولی گناهان کوچک تر را برای هر که بخواهد میبخشد. هر کس در کنار خدا معبودانی قرار دهد، مرتکب گناهی هولناک شده است.
[99:7] فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَه
[99:7] هر کس به اندازه ذره ای کار نیک انجام دهد، آن را خواهد دید.
[99:8] وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَه
[99:8] و هر کس به اندازه ذره ای کار پلید انجام دهد، آن را خواهد دید.
حال بیایید به آیات قرآن که در آن شفاعت بکلی نفی شده است نظری بیندازیم:
[2:48] وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِى نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَعَةٌ وَلَا یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ
[2:48] آگاه باشید از روزی که هیچ نفسى نمى تواند براى نفس دیگرى مفید باشد،نه شفاعتى پذیرفته خواهد شد، نه غرامتى مى توان پرداخت و نه می توان از کسی مدد گرفت.
[2:123] وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِى نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَعَةٌ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ
[2:123] آگاه باشید از آن روزی که نه نفسی به نفس دیگری کمک خواهد کرد، نه غرامتی پذیرفته خواهد شد و نه شفاعتی مؤثر خواهد بود و نه به کسی یاری خواهد شد.
[6:51] وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْ یُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِىٌّ وَلَا شَفِیعٌلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ
[6:51] و با این (قرآن) کسانی را که به محشورشدن نزد پروردگارشان حرمت می نهند، پند بده- آنها جز او نه مولا و سروری دارند و نه شفاعت کننده اى- باشد که رستگار شوند.
[6:70] وَذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمْ الْحَیَوةُ الدُّنْیَا وَذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا کَسَبَتْ لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِىٌّ وَلَا شَفِیعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لَا یُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُوا بِمَا کَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ
[6:70] به کسانی که دین خود را بیهوده می گیرند و آن را مانند روابط اجتماعی تلقی می کنند و کاملا مجذوب زندگی این دنیا شده اند، اعتنا نکن. با این (قرآن) به آنها تذکر بده، تا مبادا نفسی در نتیجه بدی هایی که کسب کرده است، رنج ببرد. آن نفس جز خدا نه مولا و سروری دارد و نه شفاعت کننده ای. اگر می توانست هر گونه غرامتی هم بپردازد، پذیرفته نمی شد. آنها از نتیجه اعمال پلید خود رنج مى برند؛ و به سبب کفرشان سزاوار نوشیدنی های دوزخی و مجازاتی دردناک شده اند.
[6:94] وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَدَى کَمَا خَلَقْنَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَکْتُمْ مَا خَوَّلْنَکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ وَمَا نَرَى مَعَکُمْ شُفَعَاءَکُمْ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَؤا لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَضَلَّ عَنکُمْ مَا کُنتُمْ تَزْعُمُونَ
[6:94] "شما تک و تنها نزد ما بازگشته اید، درست همان گونه که نخستین بار شما را آفریدیم، و آنچه را به شما ارزانی داشته بودیم پشت سر نهادید. شفیعانی را که شریک قرار دادید و ادعا می کردید که به شما کمک خواهند کرد، با شما نمی بینیم. تمام پیوندها میان شما قطع شده است؛ شریکانی که قرار دادید، شما را ترک کرده اند."
[7:53] هَلْ یَنظُرُونَ إلَّا تَأوِیلَهُ یَوْمَ یَأتِى تَأوِیلُهُ یَقُولُ الَّذِینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاء فَیَشْفَعُوا لَنَا أوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذِى کُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ
[7:53] آیا منتظرند که تمام (پیش بینی های) آن به وقوع بپیوندد؟ روزی که چنین وعده اى تحقق یابد، کسانی که در گذشته به آن اعتنا نکردند، خواهند گفت: "رسولان پروردگار ما حقیقت را آورده اند. اینک آیا شفیعانى هستند که براى ما شفاعت کنند؟ آیا ممکن است ما را بازگردانی، تا رفتار خود را تغییر دهیم و بهتر از آنچه کردیم، عمل کنیم؟" آنها نفس خود را از دست داده اند و بدعت هایشان باعث نابودى آنها شده است.
[26:100] فَمَا لَنَا مِنْ شَفِعِینَ
[26:100] اکنون نه شفاعت کننده ای داریم،
[30:13] وَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَکَائهِمْ شُفَعَؤاُ وَکَانُوا بِشُرَکَائهِمْ کَفِرِینَ
[30:13] معبودان آنها هیچ قدرتی نخواهند داشت تا برای آنها شفاعت کنند؛برعکس، آنها معبودان خود را طرد خواهند کرد.
[32:4] اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَوَتِ وَالْأرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِى سِتَّةِ أیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِن وَلِىٍّ وَلَا شَفِیعٍ أفَلَا تَتَذَکَّرُونَ
[32:4] خداست که آسمان ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید، سپس اقتدار را به دست گرفت. شما غیر از او هیچ مولا و شفاعت کننده ای ندارید. آیا توجه نمی کنید؟
[36:23] ءأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ ءالِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّى شَفَعَتُهُمْ شَیْئا وَلَا یُنقِذُونِ
[36:23] "آیا در کنار او خدایانی قرار دهم؟ اگر آن بخشنده ترین برای من آسیبی بخواهد، شفاعت آنها کوچک ترین کمکی به من نخواهد کرد و آنها نمی توانند مرا نجات دهند.
[39:44] قُلْ لِلَّهِ الشَّفَعَةُ جَمِیعًا لَهُ مُلْکُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
[39:44] بگو: "تمام شفاعت ها از آن خداست." همه فرمانروایی آسمان ها و زمین متعلق به اوست، سپس شما به سوی او مراجعت خواهید کرد.
[40:18] وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْآزِفَةِ إِذْ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ کَظِمِینَ مَا لِلظَّلِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَلَا شَفِیعٍ یُطَاعُ
[40:18] به آنها درباره آن روز قطعی هشدار بده، هنگامی که قلب ها هراسان است و بسیاری پشیمان خواهند بود. ستمکاران نه دوستی خواهند داشت و نه شفاعت کننده ای که از او اطاعت شود.
[74:48] فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَعَةُ الشَّفِعِینَ
[74:48] شفاعت شفاعت کنندگان هرگز به آنها کمک نخواهد کرد.
با وجود آیات صریح و متعدد فوق، آیا صحیح نیست که بگوییم که شفاعت شفاعت کنندگان هیچ سودی ندارد (74:48)؟ زیرا آنانی که به بهشت می روند نیازی به شفاعت ندارند و جهنمی ها هم هرگز مورد شفاعت واقع نمی شوند.
ای مردم، خدا در قرآن می فرماید که تمام شفاعت ها متعلق به اوست (39:44). به این سوال پاسخ دهید. اگر شما قرار بود که بین خدا و محمد یکی را بعنوان شفیع انتخاب کنید، کدام را انتخاب می کردید؟ آیا با وجود خدا که از هر کسی به ما نزدیک تر، مهربانتر، حکیم تر، عالمتر، و قادرتر است، نیاز به شفاعت کننده دیگری هست؟ چرا هم در این دنیا و هم در جهان آخرت، مستقیما از خدا نخواهیم که ما را شامل عفو و رحمتش کند؟ چرا در دنیا و آخرت فقط خدا را بعنوان تنها مولا، سرور، و شفیع خود انتخاب نکنیم؟! ای مردم اگر خدای متعال در روز قیامت ما را محکوم به سوختن در آتش جهنم نمود، اگر واقعا به او ایمان داشته باشیم، در همان حال باید به سجده افتاده او را تسبیح گفته و به حکم آن حکیم ترین و عادل ترین و مهربانترین تسلیم باشیم و به جای جستجوی شفیعی دیگر، فقط از او بخواهیم که به ما رحم کند.
ای ملت ایران در مورد شفاعت این را بدانید که اگر محمّد در زمان زنده بودنش نتوانست برای عمو و پسرعموهای خود شفاعت کند (111:1، 9:80)، چه چیز باعث شده که غریبه هایی که هرگز او را ندیده اند، چنین خیال کنند که محمد شفاعت آنان را خواهد کرد؟ ابراهیم نتوانست برای پدرش شفاعت کند (9:114)، و نوح نتوانست برای پسرش شفاعت کند (11:46).
[111:1] تَبَّتْ یَدَا أَبِى لَهَبٍ وَتَبَّ
[111:1] کارهای ابولهب محکوم گردید و او لعنت شده است.
[9:80] اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِى الْقَوْمَ الْفَسِقِینَ
[9:80] خواه برای آنها طلب بخشش کنی، یا طلب بخشش نکنى- حتی اگر هفتاد مرتبه برایشان طلب بخشش کنى- خدا آنها را نخواهد بخشید. به دلیل آنکه آنها به خدا و رسولش ایمان نمی آورند. خدا مردم پلید را هدایت نمی کند.
[9:114] وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَهِیمَ لَأَوَّهٌ حَلِیمٌ
[9:114] ابراهیم تنها به این دلیل برای پدرش طلب آمرزش کرد که به او قول داده بود، این کار را بکند. ولی به محض آنکه متوجه شد که او دشمن خداست، او را طرد کرد. ابراهیم بیش از اندازه مهربان و باگذشت بود.
[11:46] قَال یَنُوحُ إنَّهُ لیْسَ مِنْ أهْلکَ إنَّهُ عَمَل غَیْر صَلحٍ فَلا تَسْئلنِ مَا لیْسَ لکَ بِهِ عِلمٌ إنِّى أعِظُکَ أنْ تَکُونَ مِنْ الجَهِلینَ
[11:46] او گفت: "ای نوح، او از خانواده تو نیست. این پرهیزکارانه نیست که تو از من چیزی را بخواهی که نمی دانی. من تو را پند می دهم تا مبادا مانند نادانان باشی."
ای مردم تقوی پیشه کنید و بترسید از روزی که در آن روز هیچ نفسی نمی تواند به نفس دیگری کوچکترین کمکی بکند (82:19):
[82:19] یَوْمَ لَا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْءًا وَالْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ
[82:19] آن روزی است که هیچ نفسی نمی تواند به نفس دیگری کمک کند، و در آن روز تمام تصمیمات، متعلق به خدا خواهد بود.
آیا می خواهید بدانید که پیامبر در روز قیامت راجع به قومش چه می گوید؟ پیامبر در آن روز به هیچ وجهی تلاش نخواهد کرد که قومش را به بهشت داخل کند، او در عوض از قومش، پیش خدا، شکایت خواهد کرد. بر طبق قرآن، شفاعت پیامبر در آن روز این خواهد بود که "ای خدای بزرگ قوم من قرآن را ترک کردند و از آن استفاده نکردند" (25:30):
[25:30] وَقَالَ الرَّسُولُ یَرَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْءانَ مَهْجُورًا
[25:30] رسول گفت: "پروردگار من، قوم من این قرآن را ترک کرده اند."
ما به رهبران و ملت ایران هشدار می دهیم که از دامی که شیطان رانده شده بنام توسل و شفاعت برای اشاعه شرک و فساد در جامعه تنیده است برحذر باشید. به خدا متوسل شوید که تمام شفاعت ها به او تعلق دارد.
واقعا چطور به خودت جرات میدهی که شفاعتی را که خودت فی الجمله وجودش را در قرآن اثبات میکنی باز میگویی لغو و بی فایده است؟؟؟
چطور کار و کلام لغو را به حق تعالی نسبت میدهی؟؟معاذالله..
شما که ادعای علم قرآن را داری هنوز نمیدانی که خلودو جاودانه ماندن در جهنم اختصاص به همه جهنمیها ندارد؟؟
بلکه معاندین و دشمنان خداوند هستند که خالدین فی النار هستند آیه 107 سوره مبارکه هود...خالدین فیها ما دامت السموات و الارض الا ما شاء ربک...پس ممکن است فرد جهنمی از جهنم خارج شود پس به چه دلیل میگویی محال است ؟؟
چرا با عقل ناقص خودت به جای خداوند نظر می دهی؟؟؟
تو اگر سواد کافی داشتی میدانستی که شیعیان هم شروطی برای مورد شفاعت قرار گرفتن دارند مثل آن روایت معروف که
لا تنال شفاعتنا من استخف بالصلاه....حضرت امام صادق علیه سلام الله فرمودند کسی که نماز را سبک بشمارد به شفاعت ما نمیرسد...
آیا در قرآن ندیدی که پسران یعقوب به پدرشان التماس کردند که برایشان استغفار کند و حضرت یعقوب که پیامبر خداست آنها را مذمت و سرزنش نکرد که چرا از من التماس استغفار دارید...یا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انا کنا خاطئین سوره یوسف آیه 97
دیگر سخن
شرک به تمام وجود در جان ما تنیده شده متاسفانه.
دوستان صد تا ایه که در مورد نفی شفاعت هست رو نمی بینند ولی اگه یه ایه که اونم تأیید نمیکنه و برداشت اشتباه دوستانه رو مدام تکرار میکنند .
انسان به انسان توسل کنه برای وصل شدن به خدا از با پرستی هزار برابر بدتره
سلام علی من التبع الهدی...
واقعا که جهل تا چه حد...واقعا که مظلومیت قرآن بیداد میکند از جهت تفسیر افرادی بیسواد چون شما از این ثقل اکبر...
نمود قدرت خداوند زمانی در عصای موسی و زمانی دیگر در دم عیسی(ع)میباشد.چرا خداوند مستقیما دریا را نشکافت؟چرا از موسی(ع)خواست از عصا برای شکافتن دریا استفاده کند؟آیا خداوند توانایی انجام مستقیم فعل را نداشت؟چرا برای بازگرداندن بینایی به یعقوب نبی(ع)پیراهن یوسف واسطه شد؟خداوند توانایی انجام مستقیم اینکار را نداشت؟وقتی میگوییم فلان مربی تیمش را به قهرمانی رساند،یعنی این مربی مستقیما با ورود به زمین بازی به این موفقیت رسید یا بواسطه بازیکنان و دیگر عوامل تیم؟آیادرخواست شفاعت نبی از پروردگار برای امتش،از تار و پود پیراهن یوسف(ع)برای روشنایی چشم یعقوب(ع)کمتر است؟
قدری تفکر...هم شکافتن دریا و هم زنده شدن مرده و هم بازگشت بینایی و هم شفاعت،همه و همه در ید قدرت خداوند است .در این امر نیز معصومین و برگزیدگان،به اذن او صاحب شفاعت خواهند بود انشاالله
سلام کسانی که شما نام بردید، مرده اند و مرده ها صدای درخواست شما را نمیشنوند. خدا بارها خودش در قرآن تاکید میکند که چرا از کسی درخواست میکنید که نمیشنود و جواب نمی دهد و اگر هم بشنود، کاری نمیتواند انجام دهد.
هزارو چهارصد ساله همه ی فرقه های اسلامی از شیعه و حنبلی و شافعی و وهابیت و ... همه معتقد به شفاعت پیامبر هستند اینهمه انسانهای نابغه که تمام عمرشونو پای فهم قرآن گذاشتند و شفاعت پیامبر رو معتقد بودن اونوقت یه جوان همینجوری سرسرکی آیات رو تفسیر میکنه و میره خخ. عزیزم شفاعت پیامبر همان شفاعت خداست . شفاعت اهل بیت همان شفاعت خداست چون بدون اذن خدا شفاعتی نخواهد بود . مگه میشه یکنفرو خدا نخواد ازش بگذره ولی پیامبر بتونه شفاعتش کنه و برخلاف خواست خدا عمل کنه . پس شفاعت ها همه اش برمیگردد به اینکه همه اش مال خداست . ثانیا کسی مشمول شفاعت میشه که مومن باشه و در مسیر اطاعت خدا باشه ولی گناهی ازش در جایی سر زده زیرا طبق قرآن شفاعت به کسی میرسه که خداازو راضی باشه( الا لمن ارتضی) لذا شامل کسی که گستاخ در گناه کردن شده و اصلا در مسیر خدا نیست نمیشود . ثالثا اون آیاتی که اعتقاد به شفعاء رو به شدت توبیخ میکنه مربوط به کفار هست که معتقد بودن بت ها شفعای اونها هستن و خدا این اعتقاد رو به شدت توبیخ میکنه خواهشا یه چند جمله قبل و بعد آیات رو هم بخونین و قرآن رو اینقدر تحریف نکنید. رابعا احادیث در باب شفاعت هم در منابع شیعه هم منابع تسنن آنقدر زیاد است که یقین حاصل میشه که شفاعت در اسلام وجود دارد زیرا محال است این همه حدیث همه اش جعلی باشد و حتی یک حدیث هم نیست که شفاعت رو نفی کنه . و در انتها آنچه که موجب جرأت بر بیشتر گناه کردن هست تفسیر اشتباه شفاعت هست که به شما توصیه میکنم دنبال این باشی که تفسیر درست شفاعت رو بین جوانان و جامعه منتشر کنی تا مردم جرأت بر گناهشون کمتر شه .
شما متوجه نشدید که من چی گفتم. بله شفاعت کردن در قرآن هست. آن چیزی که در قرآن از آن نهی شده است، شفیع گرفتن است و نه شفاعت کردن. بین این دو خیلی فرق است.هر کسی میتواند برای دیگران شفاعت کند. ولی ما حق نداریم غیر از خدا، کسی را به شفیع بگیریم. یعنی شفاعت یک امر یک طرفه و خود جوش است و این همان نکته ای است که شما توجه نکردید. وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۱۸﴾و به جاى خدا چیزهایى را مى پرستند که نه به آنان زیان مى رساند و نه به آنان سود مى دهد و مى گویند اینها نزد خدا شفاعتگران ما هستند بگو آیا خدا را به چیزى که در آسمانها و در زمین نمى داند آگاه مى گردانید او پاک و برتر است از آنچه [با وى] شریک مى سازند (۱۸)در ایه بالایی ، مشکل مشرکین ، شفاعت کردن نیست و بلکه شفیع گرفتن است.
نمیدونم چرا نویسنده داره سعی میکنه چیزی که دوست داره رو برداشت کنه نه چیزی که میبینه
طبق همون ایاتی که اوردی و معنی کاااااملا واضحی داشتند
شفاعت افسانه نیست
وجود داره و حقیقته
و فقط به کسی میرسه که لیاقتش رو داره
واین به خاطر صفت عدالت پروردگار یکتاست
که همه رو لایق شفاعت نمیکنه
[20:109] یَوْمَئِذٍ لَا تَنفَعُ الشَّفَعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِىَ لَهُ قَوْلًا
[20:109] در آن روز، شفاعت سودی نخواهد داشت، مگر برای کسانی که بخشنده ترین به آنها اجازه داده باشد و گفتارشان با خواست او مطابقت کند.
اقای نویسنده توصیه میکن تحجر گرایانه نگاه نکنی و واقع بینانه نگاه کنی
نمیگه شفاعت پزیرفته نیست
میگه فقط به کسانی داده میشه که لایقش باشند
بنام خدا؛ حرف شما درست است. شفاعت در قرآن هست ولی آن چیزی که در قرآن مجاز است، شفاعت کردن است و آن چیزی که ممنوع است شفیع گرفتن است.
خیلی از مردم، خواسته های خویش را بجای خدا، از مقدسین مرده طلب میکنند. خدا با یک آیه تمام این جور خواسته ها را باطل میداند و اعلام می نماید که از کسی طلب دعا نکنید که از دعای شما بی خبر است.
وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا یَسْتَجیبُ لَهُ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ
کیست گمراه تر از آن کس که به جاى خدا کسانى را مى خواند که تا روز قیامت او را اجابت نمى کنند و از دعاى دعاکنندگان خویش غافل و بى خبرند ؟
در این آیه، خدای مهربان طلب دعا و توسل به غیر خدا را منع فرموده است و در آخر آیه دلیل آن را بیان میدارد. دلیل بسیار مهمی است که تمام سرنوشت بشریت به آن ربط دارد. کسانی که از آنان درخواست میشود، از دعای دعا کنندگان غافل و بی خبرند. این همان دلیل قانع کننده و مهمی است که خدا بیان میدارد. کسانی که مرده اند، از این جهان مادی ما بی خبرند و از وضعیت ما بی خبر و غافلند. بنابراین خواندن آنان بی فایده و مضر است. خدا این عمل بی فایده و مضر را شرک مینامد. بیفایده است زیرا جوابی داده نمیشود و مضر است زیرا بجای خدا، نیروهای شیاطین فراخوانی میشوند. وقتی از کسی که مرده است، درخواست شود، ارتباط قطع است و در نتیجه شیاطین و اجنه از این غفلت سوء استفاده کرده و خودشان را آن طرف ارتباط قرار میدهند و در نتیجه گمراهی به دنبال دارد. همانطور که خدا در آیه می فرماید (إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ یَدْعُونَ إِلَّا شَیْطَانًا مَرِیدًا ) یعنی مردمی که مردگان و بی خبران از دعا را میخوانند، بدون آنکه خود بدانند، شیطانی سرکش را میخوانند. این از آن جهت است که دعاهای بی سر ، بی جواب هم است. وقتی کسی یک فرد مرده را بخواند، از آنجا که فرد مرده از دعا بی خبر و غافل است، این دعا به شیاطین میرسد و شیاطین هم افراد را سر کار می گذارند و فریب میدهند. به همین خاطر خدای مهربان در آیه بالایی میفرماید که خواندن غیر خدا مساوی است با خواندن شیطانی سرکش.
إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا ﴿۱۱۶﴾
خداوند این را که به او شرک آورده شود نمى آمرزد و فروتر از آن را بر هر که بخواهد مى بخشاید و هر کس به خدا شرک ورزد قطعا دچار گمراهى دور و درازى شده است (۱۱۶)
إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ یَدْعُونَ إِلَّا شَیْطَانًا مَرِیدًا ﴿۱۱۷﴾
[مشرکان] به جاى او جز بتهاى مادینه را [به دعا] نمى خوانند و جز شیطان سرکش را نمى خوانند (۱۱۷)
لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبًا مَفْرُوضًا ﴿۱۱۸﴾
خدا لعنتش کند [وقتى که] گفت بى گمان از میان بندگانت نصیبى معین [براى خود] برخواهم گرفت (۱۱۸)
اگر مدعو غیبی باشد، نباید از او درخواست نمود، زیرا مدعو غیبی از دعا بی خبر است. خدا مدعو غیبی نیست؛ خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است و هر لحظه صدا و ندای قلبی و زبانی ما را میشنود و جواب میدهد.
اگر برادران یوسف از پدرشان یعقوب خواستند که پیش خدا برایشان استغفار کند؛ به این خاطر بود که یعقوب در آن موقع زنده بود و مدعو غیبی نبود و مهمتر از همه این بود که یعقوب در مقابل درخواست بچه هایش جوابی به آنها داد.
درخواست فرزندان یعقوب:
قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ ﴿۹۷﴾
گفتند اى پدر براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم (۹۷)
جواب یعقوب:
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿۹۸﴾
گفت به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم که او همانا آمرزنده مهربان است (۹۸)
یعقوب در جواب می فرماید که بعدا در آینده (سوف استغفر) از پروردگارم برای شما آمرزش خواهم خواست. یعقوب با آنکه زنده بود، نمیخواهد که خودش را واسطه مستقیم بین فرزندانش و خدا قرار دهد. بلکه به آنها میگوید که بعدا در آینده برای آنها طلب استغفار میکند و این به آن معناست که او میخواهد خودجوش برای آنها طلب استغفار کند و واسطه مستقیم نشود.
به این طریق ما میتوانیم برای هر کسی که خواستیم پیش خدا دعا کنیم؛ مثلا برای مادر و یا پدرمان دعا کنیم. این دعا بصورت خودجوش است و ایرادی ندارد. ولی آنها نباید شما را واسطه مستقیم قرار دهند. بنابراین ایاک نعبد و ایاک نستعین را که در شبانه روز در پنج نماز میخوانیم؛ بر این مورد تاکید مینماید که فقط خدا را عبادت کنیم و فقط او را به استعانت بخوانیم.
ما باید پیامبران و خوبان خدا را در زمینه خواندن خدا ، الگو قرار دهیم و مثل آنان فقط خدا را در دعاها بخوانیم. ایوب، عیسی، موسی، یونس، محمد، ابراهیم، نوح و تمام پیامبران دیگر فقط خدا را در دعاها خوانده اند. الگو قراردادن یک فرد یعنی مثل او فقط خدا را بخوانیم و نه خود پیامبران را در دعاها بخوانیم. مردم باید اعمال عبادی و دعاهایشان را فقط برای خدا معطوف کنند. فقط خدا، آن یکتایی است که دعاهای بندگانش را پاسخ میدهد.
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾
و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى کنم پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند (۱۸۶)
برطبق آیه بالایی، کسی که خدا را مستقیم در دعاها نخواند، نفسش رشد نخواهد کرد. از آنجائی که خدای متعال بندگانش را آزاد آفریده است، بندگان او می توانند برای نزدیکان و آشنایان خود، از خدا طلب بخشش کنند؛ اما باید بدانیم که این رابطه، یک طرفه و خود جوش است. به این طریق شما می توانید برای مادر خویش، دعای خیر و از خدای متعال طلب بخشش کنید، اما مادر شما نباید برای بخشش و استعانت پیش شما بیاید و شما را واسطه قرار دهد؛ بلکه او باید فقط از خدای متعال، طلب بخشش کند و فقط از او کمک بخواهد و کسی را واسطه در این بین قرار ندهد. متاسفانه شیطان رانده شده باعث شده است که اکثریت مردم این دو حالت را یکی بدانند. به همین خاطر خدای حکیم، عمل کسانی که به بهانه شفاعت، از دیگران استعانت می جویند را باطل می داند. وقتی از مردم زمان پیامبر محمد سوال می شد که چرا از بتها استعانت می جوئید؛ آنها در جواب می گفتند که: عمل ما اشکالی ندارد، ما فقط آنان را شفیع و واسطه قرار می دهیم!
وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۱۸﴾
و به جاى خدا چیزهایى را مى پرستند که نه به آنان زیان مى رساند و نه به آنان سود مى دهد و مى گویند اینها نزد خدا شفاعتگران ما هستند بگو آیا خدا را به چیزى که در آسمانها و در زمین نمى داند آگاه مى گردانید او پاک و برتر است از آنچه [با وى] شریک مى سازند (۱۸)
از آیه بالایی میتوان نتیجه گرفت که شفیع گرفتن مجاز نیست ولی شفاعت کردن برای دیگران اشکال ندارد. نوح برای پسرش شفاعت کرد ولی قابل قبول واقع نشد. شیطان مکار کاری کرد که مسلمانان بین شفیع گرفتن و شفاعت کردن تفاوتی قائل نشوند و در نتیجه آیات مربوط به شفاعت کردن را به شفیع گرفتن ترجمه کنند. خدا شفاعت کردن را آزاد گذاشته است ولی شفیع گرفتن را شرک معرفی کرده است. تنها گناهی که بخشودنی نیست، شرک است. بنابراین نباید به هیچ وجه در این راه پر خطر قدم گذاشت. شرک آنقدر خطرناک است که نباید حتی نزدیکش شد. ارتکاب شدنش که به معنای نابودی است ولی خدا میفرماید که نزدیکش هم نشوید. بنابراین هیچوقت در این مورد فریب شک و شبهه ها را نخورید.