از شیطان رانده شده بخدا پناه میبرم
بنام خدا بخشنده مهربان
شرک تنها گناهی است که درصورتی که تا زمان مرگ ادامه یابد هرگز توسط خدا بخشیده نمیشود و شرک تمام اعمال خوبی را که یک فرد در طول عمر خود انجام داده است باطل میکند . شریک برای خدا قراردادن بعد از مدتی، جامعه را از ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و خانوادگی به فسق و فساد می کشاند. فسق و فساد که رواج پیدا کرد ، خدا عذاب خود را بر آن جامعه نازل خواهد کرد. این تمام داستان و سرنوشت مشترک تمام مردم کره زمین بوده است و خواهد بود. با این تفاوت که موضوعات شرک هر جامعه ای متفاوت بوده است و الا شرک، شرک است و سرنوشت همه یکسان است.
[4:48] إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا
[4:48] خدا شرک را نمیبخشد، ولی گناهان کوچک تر را برای هر که بخواهد میبخشد. هر کس در کنار خدا معبودانی قرار دهد، مرتکب گناهی هولناک شده است.
[39:65] وَلَقَدْ أُوحِىَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنْ الْخَسِرِینَ
[39:65] به تو و به کسانی که پیش از تو بودند، وحی شده است که هرگاه به شرک آلوده شوی، تمام اعمالت باطل خواهد شد و از بازندگان خواهی بود.
بزرگترین معزلی که مردم خاورمیانه با آن درگیرند، خواندن مقدسین در دعاهای خویش است. بنابدلایل متقن قرآنی مردگان اعم از پیامبران و امامان و مقدسین و سایر اقشار صدای زندگان را نمی شنوند و نمیتوانند دعاهای آنان را اجابت کنند. در این مورد برای آخرین بار دلایل قرآنی ذکر میشود تا که بهانه ای برای کسی نماند. دلایل به ترتیب ذکر میشود:
1- اگر آنها را بخوانید، نمیتوانند ندای شما را بشنوند. حتی اگر هم بشنوند، نمیتوانند به شما پاسخ دهند. این مهمترین نکته قرآنی است که باید روی آن فکر کرد. اگر افراد مرده را بخوانید، نمیتوانند بشنوند و حتی بالفرض محال اگر هم بشنوند، نمیتوانند جواب گویند. این آیه ثابت می کند که شنیدن و جواب دادن هر دو لازمه اجابت یک دعاست. فقط خداست که میتواند دعاهای همه را بشنود و اجابت گوید.
[35:14] إِنْ تَدْعُوهُمْ لَا یَسْمَعُوا دُعَاءَکُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَکُمْ وَیَوْمَ الْقِیَمَةِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ
[35:14] اگر آنها را بخوانید، نمیتوانند ندای شما را بشنوند. حتی اگر هم بشنوند، نمیتوانند به شما پاسخ دهند. در روز رستاخیز، آنها شرک شما را طرد خواهند کرد. هیچ کس نمیتواند مانند آن آگاه ترین تو را آگاه سازد.
2- کسانی که در قبرهایند، نمیتوانند بشنوند. پیامبران و مقدسین مثل بقیه مردم هم در قبرهایند و فرقی با بقیه ندارند.
سوره 35 آیه 22:
وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُور
[35:22] و زنده و مرده مثل هم نیستند؛ خدا هر که را بخواهد شنوا می کند. تو نمی توانی کسانی را که در گور هستند، شنوا کنی.
همچنین آیات زیر نشان می دهد که مردگان نمی شنوند:
سوره 30 آیه 52: فَإِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ
[30:52] تو نمی توانی مرده و یا کر را شنوا کنی، هنگامی که روی برگردانند.
سوره 27 آیه 80 : إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ
[27:80] تو نمی توانی مرده و کر را وادار کنی تا صدا را بشنوند، اگر روی گردانند.
تازه آیات فوق خطاب به پیامبر است. یعنی حتی پیامبر هم چنین قدرتی ندارد که مرده ها را بشنواند.
3- از نظر قرآن، خواب و مرگ شبیه همند ، فقط با این تفاوت که در مرگ نفس انسانها گرفته میشود. پس یک مرده مثل کسی است که در خواب است. اصحاب کهف 300 سال به خواب رفتند و بعد از سیصد سال بیدار شدند و حتی نمی دانستند که چند روز است که خوابیده اند و تماما از وقایع اطراف خویش بی اطلاع بودند. آنان در این سیصد سال از تمام کسانی که آنها را صدا می زده اند ، در بی اطلاعی بسر می برده اند. مطمئنا کسانی از نزدیکان آنان به دنبالشان گشته و آنا را صدا می زده اند؛ با این وضع طبق گفته قرآن ، آنان از همه چیز بیخبر بوده اند. پس این مثال خوبی است تا ثابت کند که مردگان نمی شنوند.
4- همچنین داستان عزیر که در قرآن ذکر شده است مثال خوبی است از کسی که مرده و زنده شده است. وقتی کسانی ادعا دارند که مردگان میشنوند، بهترین دلیل این است که یک فردی بمیرد و دوباره بعد از مدتی زنده شود تا همه چیز روشن شود. عزیر بعد از صد سال مرگ دوباره زنده میشود و در این مدت فکر می کند که فقط چند روزی خوابیده است. او از تمام حوادثی که در این صد سال افتاده است، کاملا بیخبر و بی اطلاع بوده است. خدا خودش می فرماید که در این قرآن از هرگونه مثالی زده شده است. پس داستان عزیر در قرآن بی هدف و عبث نیامده است و خدا اینجوری میخواهد به ما بگوید که مرده ها بعد از مرگ از ارتباط با زندگان ناتوانند و ارتباط دو طرفه قطع است.
به همین خاطر
است که خدا می فرماید: آنان از دعاهای دعاکنندگان به کلی بی خبرند.
[46:5] وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا یَسْتَجِیبُ لَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَمَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَفِلُونَ
[46:5] کیست گمراه تر از آنان که معبودانی را در کنار خدا میخوانند که آنها تا روز رستاخیز نتوانند پاسخشان دهند، و آنان از دعاهای آنها به کلی بی خبرند؟
[46:6] وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ کَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَکَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ کَفِرِینَ
[46:6] و هنگامیکه مردم (در روز قضاوت) احضار شوند، معبودانشان دشمنانشان خواهند شد و شرک آنها را علنا محکوم خواهند کرد.
5- حتی پیامبر محمد در زمان زنده بودنش می گوید که "من هیچ قدرتى بر نفع و ضرر خود (حتی خودم) ندارم" ؛
وقتی میخواهید از کسی تبعیت کنید و راست میگوئید، بهتر است که به حرف خود او در زمان زنده بودنش گوش کنید. اینم حرف پیامبر محمد در مورد خودش:
[7:188] قُلْ لَا أمْلِکُ لِنَفْسِى نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إلَّا مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ کُنتُ أعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنْ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِى السُّوءُ إنْ أنَا إلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
[7:188] بگو: "من هیچ قدرتى بر نفع و ضرر خود ندارم. فقط آنچه خدا بخواهد، براى من پیش مى آید. اگر از آینده خبر داشتم، به ثروت خود مى افزودم و هیچ آسیبى به من نمى رسید. من هشداردهنده اى بیش نیستم و حامل خبرهاى خوب براى آنان که ایمان دارند."
6- دعا یک نوع عبادت است براساس آیه زیر و عبادت مخصوص خداست. پروردگارتان میگوید: "از من درخواست کنید و من به شما پاسخ خواهم داد. مطمئنا، کسانی که برای پرستش من بسیار متکبر هستند (متکبر هستند زیرا خدا را نمی خوانند و به جای او، بندگان او را میخوانند و به خدا ظلم می کنند)، به اجبار وارد جهنم خواهند شد."
[40:60] وَقَالَ رَبُّکُمْ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ
[40:60] پروردگارتان میگوید: "از من درخواست کنید و من به شما پاسخ خواهم داد. مطمئنا، کسانی که برای پرستش من بسیار متکبر هستند، به اجبار وارد جهنم خواهند شد."
دعا عبادت است و عبادت هم مخصوص خداست. متاسفانه انسانها طبق نفس متکبر خویش، دنبال بهانه ای می گردند تا که خدا را از دعاهای خویش حذف کنند. خدایی که همه چیز به آنها داده است و می دهد. آیا این ناسپاسی و ناشکری محض نیست؟!
7- یکی از صفات خدا سمیع الدعا بودن است یعنی شنونده دعاها؛ در قرآن کسی جز خدا سمیع الدعا خوانده نشده است. چرا مردم فکر می کنند که پیامبران و صالحین میتوانند شنونده دعاها باشند، در حالی که اصحاب کهف و عزیر که همگی جزو صالحین بودند، بعد از مرگ از همه جا بی خبر بوده اند.
سوره 3 آیه 38: هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ
سوره 14 آیه 39: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ
8- دلیلی برای شنوا بودن مردگان وجود ندارد. خدا دلیلی بر آن نیاورده است. در عوض تا دلت بخواهد دلیل بر ناشنوا بودن مردگان در قرآن موجود است. آیا کسی که از دلایل قرآنی پیروی می کند با کسی که از دلایل قرآنی پیروی نمی کند، برابر است؟
حج آیه 17: وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَمَا لَیْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِن نَّصِیرٍ
[22:71] با این حال، آنها در کنار خدا معبودانی را در حد پرستش قرار می دهند که او هیچ دلیلی برای این کار آنان نازل نکرده است و آنها چیزی درباره آنان نمی دانند. ستمکاران هیچ یاوری ندارند.
سوره 23 آیه 17: وَمَن یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ َإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ
[23:117] هر کس در کنار خدا، خدای دیگری را بدون هیچ مدرکی در حد پرستش برساند، حسابش با پروردگارش خواهد بود. کافران هرگز موفق نمی شوند.
9- متاسفانه عده ای از مردم که با دلایل انکار ناپذیر عدم شنوایی مردگان مواجه میشوند، به یک بهانه دیگر متوسل میشوند. آنان میگویند که مقدسین ما نمرده اند، بلکه شهید شده اند و شهدا زنده اند؛ پس شهدا صدای ما را میشنوند!
انسانها تاحدی متکبر شده اند که دنبال بهانه ای میگردند تا که خدا را در دعاها نخوانند. انسان چطوری در مورد خودش و در مورد خدا قضاوت می کند!؟
اما خدا یک مورد از فرد شهید در قرآن ذکر نموده است در سوره یاسین آیه 20 تا 28
وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ
اتَّبِعُوا مَنْ لَا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ
وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنْقِذُونِ
إِنِّی إِذًا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ
إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ
قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ
بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنْزِلِینَ
ترجمه آیات فوق:
[36:20] مردی از انتهای دیگر شهر آمد و می گفت: "ای قوم من، از رسولان پیروی کنید.
[36:21] "از کسانی پیروی کنید که از شما مزدی نمی خواهند و هدایت شده اند.
[36:22] "چرا آن یکتایی را پرستش نکنم که مرا پدید آورد و بازگشت نهایی شما به سوی اوست؟
[36:23] "آیا در کنار او خدایانی قرار دهم؟ اگر آن بخشنده ترین برای من آسیبی بخواهد، شفاعت آنها کوچک ترین کمکی به من نخواهد کرد و آنها نمی توانند مرا نجات دهند.
[36:24] "در آن صورت، من کاملا گمراه خواهم بود.
[36:25] "من به پروردگار شما ایمان آورده ام؛ خواهش می کنم به من گوش دهید.
[36:26] (هنگام مرگش) به او گفته شد: "وارد بهشت شو،" او گفت: "آه، ای کاش مردم من می دانستند.
[36:27] "که پروردگارم مرا بخشیده است و مرا گرامی داشته است."
[36:28] ما پس از او بر قومش سربازانی از آسمان نفرستادیم؛ ما نیازی نداشتیم که آنها را بفرستیم.
داستان حبیب نجار در این آیات ذکر شده است و او مردمش را به یکتاپرستی دعوت می کند. اما متاسفانه مردمش او را شهید می کنند. در دو آیه آخری که گفته حبیب نجار است، دقت کنید:
[36:26] (هنگام مرگش) به او گفته شد: "وارد بهشت شو،" او گفت: "آه، ای کاش مردم من می دانستند.
[36:27] "که پروردگارم مرا بخشیده است و مرا گرامی داشته است."
گفته حبیب نجار بعد از شهادت: آه، ای کاش مردم من می دانستند که پروردگارم مرا بخشیده است و مرا گرامی داشته است.
این آیه نشان میدهد که ارتباط دو طرفه بین حبیب و مردمش قطع است. یعنی نه مردم صدای حبیب را میشنوند و نه حبیب میتواند با مردمش ارتباط برقرار کند و به این طریق ارتباط دو طرفه قطع است. خدا در این قرآن، از تمام چیزها مثال زده است و بنابراین بهانه ای نمی ماند.
کسانی که غیرخدا را در دعاها می خوانند، باید دعاهای خود را به سمت خدا تغییر دهند و فقط او را بخوانند. زیرا فقط خداست که از رگ گردن به ما نزدیکتر است و آنان به این طریق باید تغییری در احوال خویش بوجود آورند و الا از عذاب خدا مصون نخواهند بود.
[27:62] أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أءلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ
[27:62] کیست آن که وقتی درماندگان او را بخوانند، آنان را رهایی میبخشد و بدبختی را برطرف میسازد و شما را وارث زمین قرار میدهد؟ آیا اله دیگری با خدا هست؟ شما به ندرت توجه میکنید.
[2:165] وَمِنْ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ ءامَنُوا أشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ
[2:165] با این حال، برخی از مردم معبودانی را همتای خدا قرار میدهند و به آنها چنان عشق میورزند که گویی خدا هستند. کسانی که ایمان دارند بیش از هر کس، به خدا عشق میورزند. اگر فقط ستمکاران میتوانستند خود را هنگام روبرو شدن با عذاب ببینند، آنگاه متوجه میشدند که تمام قدرتها فقط متعلق به خداست و عذاب خدا هیبت انگیز است.
به سوی خدای متعال برگردید، برای خیر و صلاح خودتان و آینده بچه هایتان، باید این کار را انجام دهید. به سوی خدا برگردید، آن یکتایی که شما را آفرید و به سوی او باز خواهید گشت. اگر به این توصیه عمل نکنید، با عذاب الهی در این دنیا و در آخرت مواجه خواهید شد. توصیه صادقانه ما را جدی بگیرید. اگر جدی نگیرید، خودتان ضرر می کنید.
سلام
ممنون از مطالب آموزنده شما.واقعا چقدر بدبخت و ذلیل هستن کسانی که غیر خدا را صدا میزنن در صورتی که خداوند میفرماید از من بخواهید چون از شاهرگ گردن به شما نزدیکترم چون همه گناهکاران را میبخشم چون ارحم الرحمینه چون مالک زمین و آسمان و هر دو جهانه.
اجرکم عندالله:
زنده بودن پیامبر (ص) و اهل بیت او به همان معنای قرآنی در مورد حیات حقیقی است که به ویژه در مورد شهدا بر آن تأکید شده است: "وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ"؛ همچنین در روایات بسیاری به همین معنا در مورد زنده بودن ائمه اشاره شده است که منظور از آن، زنده بودن به معنای دنیوی نیست؛ چرا که تمام چهارده معصوم غیر از امام زمان (عج) در مقطع زمانی خاصی حیات دنیوی داشته اند و پس از آن با شهادت یا مرگ طبیعی از دنیا رفته اند. با این حال حیات برتر و حقیقی که برای روح وجود دارد و در مورد معصومین در حد اعلای آن محقق است، باعث می شود که آنان نسبت به امور عالم اشراف داشته باشند و زنده تر از زندگانِ حیات دنیوی، در عالم حضور داشته باشند.
دلیل نقلی این مدعا آیات و روایات بسیاری است که بر حیات حقیقی پس از مرگ و قبل از قیامت تأکید دارد. همچنین روایات بسیاری در باب مقامات معصومین و وسعت وجودی آنان نقل شده است که جای تردیدی در این زمینه باقی نمی گذارد و ساده ترین دلیل عقلی که می توان اقامه کرد، تجرد نفس ناطقه است که فعالیت و تأثیر گذاری ارواح و وجودهای شریف معصومین را در گستره ای فراتر از حیات مادی به اثبات می رساند.
آیا شهداء در جهان ما زنده اند و مثل خدا حاضر و ناظر بر اعمال مردم هستند و دعاهای مردم را میشنوند؟ خدای مهربان چندین مثال درباره این مورد در قرآن ذکر فرموده است ، حبیب نجار در سوره یاسین ذکر شده است که قومش را به یکتاپرستی فرامی خواند ولی قومش او را به قتل میرسانند.
وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ ﴿۲۰﴾
و [در این میان] مردى از دورترین جاى شهر دوان دوان آمد [و] گفت اى مردم از این فرستادگان پیروى کنید (۲۰)
اتَّبِعُوا مَنْ لَا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۲۱﴾
از کسانى که پاداشى از شما نمى خواهند و خود [نیز] بر راه راست قرار دارند پیروى کنید (۲۱)
وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۲﴾
آخر چرا کسى را نپرستم که مرا آفریده است و [همه] شما به سوى او بازگشت مى یابید (۲۲)
أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنْقِذُونِ ﴿۲۳﴾
آیا به جاى او خدایانى را بپرستم که اگر [خداى] رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مى دهد و نه مى توانند مرا برهانند (۲۳)
إِنِّی إِذًا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۲۴﴾
در آن صورت من قطعا در گمراهى آشکارى خواهم بود (۲۴)
إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿۲۵﴾
من به پروردگارتان ایمان آوردم [اقرار] مرا بشنوید (۲۵)
قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾
[سرانجام به جرم ایمان کشته شد و بدو] گفته شد به بهشت درآى گفت اى کاش قوم من مى دانستند (۲۶)
بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ ﴿۲۷﴾
که پروردگارم چگونه مرا آمرزید و در زمره عزیزانم قرار داد (۲۷)
او بعد از مرگش میگوید که ایکاش قوم من می دانستند که هم اکنون در بهشت به سر میبرم.
این گفته حبیب نجار نشان می دهد که او قادر به ارتباط با دنیای فانی ما نبوده است و به همین خاطر میگوید که ای کاش قوم می دانستند که من دربهشت هستم و این نشان می دهد که ارتباط دوطرفه قطع است.
شهادت همان مرگ است فقط با این تفاوت که شهیدان مستقیم وارد بهشت خواهند شد و از رزق و روزی بهشتی بهره مند خواهند شد. جهت اثبات این موضوع میتوان یحیی را ذکر نمود که خدا لفظ موت یا مرگ را در مورد او بکار میبرد درحالیکه یحیی به شهادت رسیده بود.
وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا ﴿۱۵﴾
و درود بر او روزى که زاده شد و روزى که مى میرد و روزى که زنده برانگیخته مى شود (۱۵)
هرچند در قرآن لفظ شهید در مورد کسانی که در راه خدا کشته میشوند، استفاده نشده است ولی فرموده است که آنان نزد خدا زنده اند. عبارت نزد خدا (عِنْدَ رَبِّهِمْ) جهت درک موضوع بسیار مهم است.
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾
هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند (۱۶۹)
مشرکین زمان پیامبر هم عبارت نزد خدا (عندالله) را جهت شفعاء خویش بکار میبردند.
وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۱۸﴾
و به جاى خدا چیزهایى را مى پرستند که نه به آنان زیان مى رساند و نه به آنان سود مى دهد و مى گویند اینها نزد خدا شفاعتگران ما هستند بگو آیا خدا را به چیزى که در آسمانها و در زمین نمى داند آگاه مى گردانید او پاک و برتر است از آنچه [با وى] شریک مى سازند (۱۸)
یقینا که همونطور که ما صدای مرده ها را نمی شنویم مرده ها هم صدای زنده را نمی شنوند اما خدا می تونه استثنا قائل بشه و واسط بشه صدای دو طرف رو به گوش هم برسونه چنین کاری برای خدا سهل و شدنی است
این استثناء کجا باید مشخص شود؟ کجا آمده است؟ چرا در قرآن در مورد این استثناء صحبت نشده است؟
خدا شفا بده همه مریضها رو مخصوصا تو رو
همین حالا شما خودت، خدا را مخاطب قرار دادید و از او شفا خواستید. من هم در این مقاله همین را میگویم. شفا نزد خداست و بس.
در آیهی ۲۲ سورهی فاطر آمده است: «وَ مَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ». یعنی: تو نمیتوانی کسانی را که درون قبر هستند بشنوانی.
این آیات نشان میدهد زیارت قبر انسانهای درگذشته و حرف زدن با آنها و توسل به آنها نادرست و غلط است.
پاسخ شما به این شبهه چیست؟
پاسخ
دربارهی این آیه چند نکته عرض میکنم:
۱. وهابیها معتقدند توسل به پیامبر و دیگران بعد از مرگشان شرک است و برای اثبات ادعای خود به این آیه و آیات مشابه استناد میکنند؛ درحالیکه حتا اگر برداشت آنها از این آیه درست باشد ـ که درست نیست ـ حداکثر چیزی که میتوان از این آیه فهمید، این است که گفتوگو با اصحاب قبور و کمک خواستن از آنها بیفایده است، نه اینکه این کار «شرک» باشد!
۲. برای فهم معنای درست این عبارت از آیهی ۲۲ سورهی فاطر باید عبارتهای قبل و بعدش را هم دید و فهمید. در آیات ۱۸ تا ۲۶ میخوانیم:
«...تو فقط کسانى را میتوانی بیم بدهی که از پروردگار خود خوف دارند و نماز را برپا مىدارند؛ هر کسی پاکى و تقوا پیشه کند، نتیجهی آن به خودش بازمىگردد؛ و بازگشت همگان به سوى خدا است. (18) نابینا و بینا هرگز برابر نیستند، (19) و نه ظلمتها و روشنایى، (20) و نه سایهی آرامبخش و باد داغ و سوزان! (21) و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد مىرساند، ولی تو نمىتوانى سخن خود را به گوش آنان که در گور خفتهاند برسانى! (22) تو فقط انذارکنندهاى (و اطاعت یا عصیان آنها تأثیری در کار تو ندارد) (23) ما تو را بهحق براى بشارت و انذار فرستادیم؛ و هر امّتى در گذشته انذارکنندهاى داشته است. (24) اگر تو را تکذیب کنند، عجیب نیست؛ آنان نیز که پیش از اینها بودند پیامبران خود را تکذیب کردند؛ آنها با دلایل روشن و کتابهاى پند و موعظه و کتب آسمانى روشنگر به سراغ آنان آمدند امّا کوردلان ایمان نیاوردند. (25) سپس من کافران را سخت مؤاخذه و مجازات کردم؛ مجازات من چگونه بود؟! (26)
مطالعهی این آیات بهخوبی نشان میدهد که منظور از مردگان و انسانهای داخل قبر، کافران لجوج و بیمنطق است که هیچ حرفی در آنها اثر نمیکند و منظور از «تو نمیتوانی این مردگان را بشنوانی» این است که حرف تو با اینکه به گوش اینها میرسد، اما تأثیری در فکر و دل آنها ندارد. اکثر مفسران قدیم و جدید شیعه و سنی این معنا را بیان کرده و تأیید کردهاند. برای اطلاعات بیشتر به کتب تفسیری یا کتابچهی «دوازده نکته» اثر حجت الاسلام دکتر نجارزادگان مراجعه شود.
شبیه این معنا در سورهی نمل نیز آمده است: إِنَّکَ لَاتُسْمِعُ الْمَوْتىَ وَ لَاتُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْاْ مُدْبِرِینَ(۸۰) وَ مَا أَنتَ بِهادِى الْعُمْىِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن یُؤْمِنُ بِایَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ(۸۱)؛ مسلّماً تو نمىتوانى سخنت را به گوش مردگان برسانى، و نمىتوانى کران را هنگامى که رو برمىگردانند و پشت مىکنند بشنوانی. (80) و نیز نمىتوانى کوران را از گمراهیشان برهانى؛ تو فقط میتوانى سخن خود را به گوش کسانى برسانى که آمادهی پذیرش ایمان به آیات ما هستند و در برابر حق تسلیماند.(81)
در آیهی مورد بحث، کافرانی که بر کفرشان اصرار دارند به اموات تشبیه شدهاند و وجه شَبَه و معیار این تشبیه «نشنیدن صدا» نیست، بلکه «تأثیر نداشتن شنیدن صدا» است؛ یعنی همانطور که انسان مرده دستش از دنیا کوتاه شده و کشف حقایق بعد از مرگ سودی به حالش ندارد و سرنوشتش را تغییر نمیدهد، کفار لجوج هم با اینکه سخنان پیامبر را میشنوند، اما لجاجت و تعصب بیمنطقشان مانع فهم و درک است و باعث میشود از هدایت محروم بمانند. اگر وجه شبه را «نشنیدن صدا» بگیریم، معنای آیه نادرست خواهد بود؛ زیرا کفار لجوج از نظر شنوایی مشکلی نداشتند و امواج صدای پیامبر پردهی گوش آنها را مینواخت و آنها اصوات و کلمات و جملات حضرت را میشنیدند و معنای ظاهری آن را میفهمیدند؛ اما نفس سرکش و طغیانگر و روحیهی تکبرشان مانع تأمل و تعمّق بر روی سخنان پیامبر میشد و در نتیجه آنها را از ایمان و تسلیم در برابر حق محروم میکرد؛ به عبارت دیگر، سخنان پیامبر در فکر و دل سخت و تاریک آنها بیاثر بود و آنها مردهدلانی بودند که صدای پیامبر به گوششان میرسید ولی از گوششان به فکر و دلشان نفوذ نمیکرد و باعث هدایتشان نمیشد.
حال که معلوم شد وجه شبه در تشبیه کفار به مردگان، «بیتأثیر بودن سخنان شنیده شده» است، نه «نشنیدن سخن»، معلوم میشود که استدلال وهابیان به این آیه برای اثبات درک نداشتن اهل قبور نادرست است.
۳. اگر «من فی القبور» را واقعاً انسانهای مردهی زیر خاک بدانیم و نه کافران تشبیه شده به مردگان، در این صورت این عبارت با توجه به عبارتهای قبل و بعد چنین میشود که گویا حضرت پیامبر برای هدایت مردگان به قبرستان میرفته و با آنان سخن میگفته تا آنها را به راه راست هدایت کند، اما خدا به او گوشزد میکند که این مردگان صدای تو را نمیشنوند و از این طریق نمیتوانند هدایت شوند! آیا وهابیانی که با تمسک سطحی به این عبارت کوتاه و با بیتوجهی به مجموعهی این آیات، میخواهند ادعای بیریشهی خود را اثبات کنند، چنین معنایی را مضحک نمیدانند که پیامبر برای هدایت مردگان زیر خاک به قبرستان برود و با آنان سخن بگوید و خدا او را از این کار نهی کند و برایش توضیح دهد که اینها مردهاند و صدای تو را نمیشنوند؟!
. این آیه قبل از عبارت «و ما انت بمسمع من فی القبور» میفرماید: «ان الله یُسمع من یشاء؛ خدا هر کس را بخواهد میشنواند». حال سؤال این است: اگر دست مردگان و اهل قبور به کلی از این دنیا کوتاه شده و آنها هیچگونه حیات و درکی ندارند و شنیدن صدای زندگان برایشان غیرممکن است، پس چگونه است که خدا میتواند آنها را بشنواند؟! اگر خدا میتواند مردگان را بفهماند و بشنواند، پس پیامبر نیز میتواند با اذن خدا با مردگان سخن بگوید و دیگران نیز اگر خدا اذن دهد، میتوانند با مردگان که در حیات برزخی هستند ارتباط برقرار کنند. حیات برزخی بعد از مرگ همان چیزی است که شیعیان و بسیاری از اهل سنت به آن اعتقاد دارند؛ اما وهابیان متعصب و متحجر از درک و فهم آن محرومند.
۵. اگر به استناد این آیه خداوند پیامبرش را از زیارت اهل قبور و تکلم با آنها نهی کرده است، پس چگونه است که حضرت اهل قبور را زیارت میکرده است و به آنها سلام میداده و برایشان دعا میکرده است؟! این مطلب در منابع اهل تسنن نیز به وفور آمده است:
ـ از عایشه نقل شده است: «پیامبر خدا اجازهی زیارت قبور را داد؛ أنَّ رَسُولَ اللَّهِ رَخَّصَ فی زِیارَةِ الْقُبُورِ». (سنن ابن ماجه، ج ۱، ص 113)
ـ در احادیث وارد شده که پیامبر با چه جملههایی اهل قبور را زیارت میکردند:
«السَّلامُ عَلَیْکُم دارَ قَوْمٍ مُؤمنینَ و إنّا و اِیَّاکُمْ مُتواعِدونَ غَداً و مُواکِلُونَ. و اِنَّا اِنْ شاء اللَّهُ بِکُم لاحِقُونَ، أللّهمَّ اغْفِر لأِهْلِ بقیع الغَرْقَدِ». (سنن نسایی، ج 4، ص 76)
ـ عایشه میگوید: پیامبر کیفیت زیارت قبور را به من آموخت و فرمود: «پروردگارم دستور داد که به بقیع بیایم و برای خفتگان آن طلب آمرزش کنم. میگوید: گفتم ای رسول خدا، چه بگویم؟ فرمود: بگو: سلام بر اهل دیار مؤمنان و مسلمانان! خداوند پیشینیان و آیندگان ما را رحمت کند! ما بهزودی به شما ملحق خواهیم شد.»
«فَأمَرَنی رَبِّی آتی الْبقِیعَ فَأَسْتَغْفِرَ لَهُمْ. قُلْتُ: کَیفَ أقُولُ یا رسول اللَّهَ؟ قالَ: قُولی: السلامُ علی أهل الدِّیارِ مِنَ الْمُؤمنینَ و المُسْلِمینَ یَرْحمُ اللَّه المُسْتَقْدِمینَ مِنّا وَ المُسْتأخِرینَ و إنَّا إنْ شاء اللَّه بِکُمْ لاحِقونَ». (صحیح مسلم، ج 3، ص 64؛ سنن نسایی، ج 3، ص 76)
ـ از حدیث دیگری استفاده میشود که پیامبر گرامی بهطور دستهجمعی به زیارت قبور میرفت و به یاران روش زیارت قبور را تعلیم میداد:«کانَ رسوُلُ اللَّهَ یُعَلِّمُهُمْ اِذا خَرَجوا اِلَی الْمَقابِرِ فَکانَ قائِلُهُمْ یَقُول: السَّلامُ عَلَیْکُمُ أهْلَ الدِّیارِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ و إنّا إنْ شاءَ اللَّهُ لاحِقُونَ أَسْئَلُ اللَّهَ لَنا وَ لَکُم الْعافِیَةَ...». (صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۱)
اگر اهل قبور حیات برزخی نداشتند، پس چگونه پیامبر برای آنها دعا میکرد و دیگران را به دعا برای آنها فرامیخواند؟! اگر اهل قبور صدای حضرت را نمیشنیدند و حضورش را درک نمیکردند، پس چگونه حضرت به آنها سلام میداد و آنها را مخاطب قرار میداد و با آنها گفتوگو میکرد؟!
لطفا یک آیه قرآن بیاورید که ثابت کند مردگان در قبر میشنوند؟
متاسفانه زمانی که بچه بودیم شمشیری به قلب نرممان فرو کردند بنام مذهب وپرستش غیر خدا الان مثل سنگ شده.ودعا کنیم که خدا قلبمان رادوباره نرم کند تا این شمشیر که از خرافات جهله را بیرون بیاوریم ..آمین
جزاک الله خیر
مسئله اینجاست که فقط به ظاهر قرآن توجّه می کنین.این آیات تفاسیر پیچیده ای دارن ولی خوب شماها قبول ندارین.
هدف ما از این حرفها این است که افراد نباید از مردگان تقاضای استغفار و بخشش کنند و بلکه باید از خدای حی زنده و همیشه حاضر باید بخواهند. این اساس و بنیاد آیات قرآنی است. اگر غیر از این است ثابت کنید.
روح کاملا واقعیت داره اصلا انسان بعد مرگ فقط جسم مادی اش میمیره من خودم شخصا روح دیدم رنگ آسمان خیلی سرد و تر حتی بعد مرگش تا چهل شب نیاز غذا داره باید چهل شب خیرات بدی غذای میت را از خونت بیرون کنی کجا استی که قضاوت میکنی اونا الان آزاد هستن تا دو ماه را میدونستم هستن زمین بعدش هنوز تجربه نکردم کجا میرن وچه میکنن؟
میدانید دوست خوبم اگر قرآن را خوب خودت بروی و ترجمه کنی فرق داره با کسایی که ترجمه فارسی کردن قران یه چیزی گفته تفسیر و ترجمه کم و زیاد کده تغییر داده کمی لعابش بعضی جاها زیاد کردن وقتی خدا میگه من از روح خودم به انسان دمیدم تا زنده شد پس آیا روح خدا نعوذو بالله مرده هست صد البته که نه روح خدا د وجود تک تک ادم هاست روح نباشه جسم د یه دقیقه شروع میکنه به گندیده شدن روح زنده است و جاویدان و خدا از پدر و مادر بر ادم مهربانتر هست عقاید مسلمان های افراطی را در نیارید خدا از رگ گردن به ادم نزدیک تر است یعنی چه ؟؟؟میدانی؟خوب فکر کن بعد میفهمی
انسان مرده صدای زندگان را نمی شنود و اگر هم بشنود، نمیتواند جواب دهد. آیا این دو شرط اساسی یک دعا نیست. شنیدن و جواب دادن.
إِنْ تَدْعُوهُمْ لَا یَسْمَعُوا دُعَاءَکُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَکُمْ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ ﴿۱۴﴾اگر آنها را بخوانید دعاى شما را نمى شنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمى کنند و روز قیامت شرک شما را انکار مى کنند و [هیچ کس] چون [خداى] آگاه تو را خبردار نمى کند (۱۴)