ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پدر ابراهیم، یک بت تراش بوده است و در قرآن بارها گفته است که پدر ابراهیم، و حتی ابراهیم او را پدرم (ابتی) صدا می زند.
یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِیًّا ﴿۴۴﴾
پدر جان شیطان را مپرست که شیطان [خداى] رحمان را عصیانگر است (۴۴)
یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِنَ الرَّحْمَنِ فَتَکُونَ لِلشَّیْطَانِ وَلِیًّا ﴿۴۵﴾
پدر جان من مى ترسم از جانب [خداى] رحمان عذابى به تو رسد و تو یار شیطان باشى (۴۵)
اما بعضی مسلمانان با اصرار عجیبی که از حدیث و روایات نشات می گیرد، پافشاری می کنند که آن فرد پدر او نبوده است، بلکه عموی او بوده است. این لجبازیها با کلام خدا ، فقط یکی از صدها ضرر حدیث و روایات است. حدیث و سنت قرآن را تحت فشار قرار می دهد و به عنوان یک عامل مهجور ماندن قرآن ، مطرح است. اصول بدیهی در قرآن براحتی بوسیله احادیث انکار میشوند.