خدا یکتاست

خدا یکتاست

یکتاپرستی
خدا یکتاست

خدا یکتاست

یکتاپرستی

اله

 

 اله ما آن چیزی است که فکر ما را بیشتر از هرچیزی به خود مشغول میکند. اله ما میتواند ثروت، فرزندان، مقام، سیاست، کشور، ائمه و یا انبیاء باشد.  "خدای دیگری در کنار خدا نیست" (لا اله الا الله)، یعنی اینکه تمام جانسپاری و از خود گذشتگی ما باید فقط برای خدا باشد.  "خدای دیگری در کنار خدا نیست" (لا اله الاالله)، یعنی اینکه ما باید با تمام قلب، فکر، روح و وجود، خدا را دوست داشته باشیم.  "خدای دیگری در کنار خدا نیست" (لا اله الا الله)، یعنی اینکه ما باید نمازها و دعاهایمان را مطلقاً به خدا اختصاص دهیم (6:162):

 

[6:162] قُلْ إِنَّ صَلَاتِى وَنُسُکِى وَمَحْیَاى وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِینَ

[6:162] بگو: "نماز من، اعمال عبادی من، زندگی من و مرگ من، همه مطلقا به خدا اختصاص دارد، آن پروردگار عالم."

 

 نمازهای ارتباطی و همچنین تضرع و التماسها و دعاهای ما باید خالص گردیده و فقط به خدا اختصاص یابد.  ما نباید جز نام مبارک خدا، نام کس دیگری را در نمازهای ارتباطی  ذکر کنیم.

 

[72:18] وَأَنَّ الْمَسَجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا

[72:18] مکان های عبادت متعلق به خداست؛ در کنار خدا احدی را نخوانید.

 

شفاعت کردن و شفیع گرفتن



 

اعتقاد بر اینکه بغیر از خدا شفیعان دیگری وجود دارند که می توانند برای ما شفاعت کنند، تا که گناهان ما بخشیده شوند و یا اینکه خواسته های ما برآورده گردند، مانند این است که برای خدای متعال شریک قائل باشیم.  زیرا مطابق آیات قرآن، هم دراین دنیا و هم در جهان آخرت، همه شفاعت ها فقط به خدا تعلق دارد (10:18، 39:44، 2:54) :

 

[10:18] وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَؤُنَا عِنْدَ اللَّهِقُلْ أتُنَبِّئونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِى السَّمَوَتِ وَلَا فِى الْأرْضِ سُبْحنَهُ وَتَعلَى عَمَّا یُشْرِکُونَ

[10:18] آنها در کنار خدا معبودانی را عبادت می کنند که قدرتی ندارند که به آنها نفع یا ضرری برسانند و می ‌گویند: "اینان شفیعان ما نزد خدا هستند!" بگو: "آیا خدا را از چیزی باخبر می کنید که او در آسمان ها یا زمین نمی داند؟" تجلیل او را. او بلندمرتبه ترین است؛ بسیار بالاتر از آنکه به شریکی نیاز داشته باشد.

 

[39:44]  قُلْ لِلَّهِ الشَّفَعَةُ جَمِیعًا لَهُ مُلْکُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ

[39:44]  بگو: "تمام شفاعت ها از آن خداست." همه فرمانروایی آسمان ها و زمین متعلق به اوست، سپس شما به سوی او مراجعت خواهید کرد.

 

[2:254]  یَأیُّهَا الَّذِینَ ءامَنُوا أنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَکُمْ مِنْ قَبْلِ أنْ یَأتِىَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌوَلَا شَفَعَةٌ وَالْکَفِرُونَ هُمْ الظَّلِمُونَ

[2:254]  ای کسانی که ایمان آورده اید، از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید، پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه معامله ای در کار است، نه ارفاقی به سبب خویشاوندى و نه هیچ گونه شفاعتی. کافران بى عدالتى مى کنند.

 

آنانی که می گویند شافعانی درقیامت خواهند بود که برای آنها شفاعت خواهند کرد، به آیاتی از قرآن اشاره می کنند که در آنها نوعی از شفاعت جایز است.  برخی از این آیات بدین قرار است:

 

[2:255]  اللَّهُ لَا إلَهَ إلَّا هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ لَا تَأخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِى السَّمَوَتِ وَمَا فِى الْارْضِ مَنْ ذَا الَّذِى یَشْفَعُ عِنْدَهُ إلَّا بِإذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَىْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَوَتِ وَالْأرْضَ وَلَا یَـٔودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ

[2:255]  خدا: خدایى جز او نیست، زنده، پاینده. هرگز لحظه ای بی خبری یا خواب او را فرا نمی گیرد. همه چیز در آسمان ها و زمین از آن اوست. کیست که بتواند نزد او به شفاعت برخیزد، بی آنکه با خواست او مطابقت داشته باشد؟ او گذشته و آینده آنان را می داند. هیچ کس به دانشی دست نمی یابد، مگر به خواست او. قلمرو او آسمان ها و زمین را در بر گرفته است و اداره آنها هرگز بر او دشوار نیست. اوست باری تعالی، بزرگ.

 

[20:109]  یَوْمَئِذٍ لَا تَنفَعُ الشَّفَعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِىَ لَهُ قَوْلًا

[20:109]  در آن روز، شفاعت سودی نخواهد داشت، مگر برای کسانی که  بخشنده ترین به آنها اجازه داده باشد و گفتارشان با خواست او مطابقت کند.

 

[21:28]  یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنْ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ

[21:28]  او آینده و گذشته آنها را می داند. آنها شفاعت نمی کنند، مگر برای کسانی که قبلا مورد قبول او واقع شده باشند و آنها نگران خودشان هستند.

 

[10:3]  إنَّ رَبَّکُمْ اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَوَتِ وَالْأرْضَ فِى سِتَّةِ أیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْأمْرَ مَا مِنْ شَفِیعٍ إلَّا مِنْ بَعْدِ إذْنِهِ ذَلِکُمْ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ أفَلَا تَذَکَّرُون

[10:3]  تنها پروردگار شما خداست؛ یکتایی که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس اقتدار را به دست گرفت. همه چیز تحت کنترل اوست. هیچ شفاعت کننده ای وجود ندارد، مگر آنکه با خواست او مطابقت کند. چنین است خدا پروردگار شما. باید او را بپرستید. آیا توجه نمى کنید؟

 

[19:87]  لَا یَمْلِکُونَ الشَّفَعَةَ إِلَّا مَنْ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا

[19:87]  هیچ کس قدرت شفاعت نخواهد داشت، به جز کسانی که مطابق قوانین بخشنده ترین باشند.

 

[43:86] وَلَا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ

[43:86]  هیچ یک از کسانی که در کنار او در حد پرستش قرار می دهند، هیچ قدرتی برای شفاعت کردن ندارند، مگر آنکه شفاعت آنها با حقیقت مطابقت کند و آنها کاملا می دانند.

 

[53:26]  وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِى السَّمَوَتِ لَا تُغْنِى شَفَعَتُهُمْ شَیْءا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى

[53:26]  حتی فرشتگان نیز در آسمان اجازه شفاعت ندارند. تنها کسانی از جانب خدا مجاز هستند که بر طبق خواست او و موافقت او عمل کنند.

 

ازآیه های فوق اینگونه استنباط می شود که تنها شفاعتی مورد قبول است که (1) مطابق خواست خدا باشد (2) با قوانین الهی تطبیق کند (3) مورد تایید خدا باشد (4) شفاعت برحق و حقیقت متکی باشد.  با این اوصاف، آنانی که مورد تایید خدای متعالند، مسلما به بهشت خواهند رفت و نیازی به شفاعت ندارند؛ بلکه آنانی که به جهنم می روند، نیاز به شفاعت دارند.  اما شفاعت این افراد نمی تواند مطابق خواست و اذن خدا، قوانین الهی، متکی برحق و حقیقت، و مورد تایید الهی باشد.  بنابراین شفاعت شفاعت کنندگان در مورد این افراد بی فایده خواهد بود.

 

از آنجائی که قرآن کتابی دقیق است، به وجود نوعی از شفاعت در روز قیامت اذعان کرده است.  این نوع شفاعت مختص پیامبران و یا ائمه نخواهد بود، بلکه کسانی که به بهشت می روند از خدا خواهند خواست که مثلا مادرشان، پدرشان، برادر و یا خواهرشان را عفو کرده، به بهشت داخل کند.  خدای متعال در آیات ذکرشده از قرآن می فرماید که این نوع شفاعت درصورتی سودمند خواهد بود که مطابق خواست خدا، قوانین او، و حق و حقیقت بوده و افراد مذکور مورد تایید الهی باشند.  پس می بینیم که این نوع شفاعت هم بی فایده است.  زیرا خدا یک فرد جهنمی را تایید نمی کند و فرد بهشتی هم احتیاج به شفاعت ندارد.

 

اما از آنجائی که خدای متعال بندگانش را آزاد آفریده است، بندگان او می توانند برای نزدیکان و آشنایان خود، از خدا طلب بخشش کنند؛ اما باید بدانیم که این رابطه، یک طرفه و خود جوش است. به این طریق شما می توانید برای مادر خویش، دعای خیر و از خدای متعال طلب بخشش کنید، اما مادر شما نباید برای بخشش و استعانت پیش شما بیاید و شما را واسطه قرار دهد و از شما بخواهد که پیش خدا برای او طلب بخشش کنید؛ بلکه او باید فقط از خدای متعال، طلب بخشش کند و فقط از او کمک بخواهد و کسی را وسیله و واسطه در این بین قرار ندهد. متاسفانه شیطان رانده شده باعث شده است که اکثریت مردم این دو حالت را یکی بدانند.  به همین خاطر خدای حکیم، عمل کسانی که به بهانه شفاعت، از دیگران استعانت می جویند را باطل می داند. وقتی از مشرکان زمان پیامبر محمد سوال می شد که چرا از بتها استعانت می جوئید؛ آنها در جواب می گفتند که: عمل ما اشکالی ندارد، بلکه ما فقط آنان را شفیع و واسطه قرار می دهیم!

 

[10:18]  وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْأتُنَبِّئونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِى السَّمَوَتِ وَلَا فِى الْأرْضِ سُبْحنَهُ وَتَعلَى عَمَّا یُشْرِکُونَ

[10:18]  آنها در کنار خدا معبودانی را عبادت می کنند که قدرتی ندارند که به آها نفع یا ضرری برسانند و می گویند: "اینان شفیعان ما نزد خدا هستند!" بگو: "آیا خدا را از چیزی باخبر می کنید که او در آسمان ها یا زمین نمی داند؟" تجلیل او را. او بلندمرتبه ترین است؛ بسیار بالاتر از آنکه به شریکی نیاز داشته باشد.

 

شفاعت حربه ای در دست شیطان رانده شده است که مردم را به شرک و فساد سوق دهد. عده ای از مردم معتقدند که کلیه گناهان آنان از جمله تعدی به اموال مردم، دزدی، دروغ و ریاکاری، رشوه خواری، فساد و فحشاء و غیره بواسطه شفیعشان، محمد یا علی ابن ابی طالب و یا فاطمه زهرا و غیره در روز قیامت پاک خواهد گردید.  بنابراین بجای روی آوردن به خدا و توبه و انابه به درگاه او و اصلاح اعمال خویش معتقدند که داشتن حب محمد و توسل به او برای رستگاریشان کافی است!  اهل حدیث و روایت از پیامبر نقل می کنند که فرمود: "من شفاعت خودم را برای کسانی که گناهان کبیره کرده اند و توبه نکرده اند و از دنیا رفته اند،ذخیره کرده ام."  این حدیث صریحا با آیات قرآن مغایر است.  زیرا خدای متعال فرموده است که اگرکسی مرتکب گناه کبیره مانند شرک شود و بدون توبه از دنیا برود، خدا هرگز از گناه او چشم پوشی نخواهد کرد (4:48).  وانگهی با وجود این حدیث، آنانی که انواع گناهان کبیره را مرتکب می شوند و جامعه را مملو از فساد می کنند باید آسوده خاطر باشند که پیامبراسلام در جهان آخرت شفیعشان خواهد بود و آنان را از آتش دوزخ نجات خواهد داددرصورتی که خدای متعال در قرآن می فرماید که هر کس به اندازه ذره ای نیکی و یا بدی کرده باشد، سزای آن را خواهد داد (99:7، 99:8). آیا می توان متصور شد که کسی که یک عمر ظلم، تعدی، ریا، دروغگویی کرده و مردم آزادی خواه را زندانی و شکنجه کرده و کارهای ناشایست انجام داده، بصرف داشتن حب علی و یا توسل به او در روز قیامت، تمام گناهانش پاک شده و به بهشت رود؟! آیا رستگاری وی مطابق عدل الهی است؟

 

[4:48] إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا 

[4:48] خدا شرک را نمیبخشد، ولی گناهان کوچک تر را برای هر که بخواهد میبخشد. هر کس در کنار خدا معبودانی قرار دهد، مرتکب گناهی هولناک شده است.

 

[99:7]  فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَه

[99:7]  هر کس به اندازه ذره ای کار نیک انجام دهد، آن را خواهد دید.

 

[99:8]  وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَه

[99:8]  و هر کس به اندازه ذره ای کار پلید انجام دهد، آن را خواهد دید.

 

حال بیایید به آیات قرآن که در آن شفاعت بکلی نفی شده است نظری بیندازیم:

 

[2:48]  وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِى نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَعَةٌ وَلَا یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ

[2:48]  آگاه باشید از روزی که هیچ نفسى نمى تواند براى نفس دیگرى مفید باشد،نه شفاعتى پذیرفته خواهد شد، نه غرامتى مى توان پرداخت و نه می توان از کسی مدد گرفت.

 

[2:123]  وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِى نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَعَةٌ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ

[2:123]  آگاه باشید از آن روزی که نه نفسی به نفس دیگری کمک خواهد کرد، نه غرامتی پذیرفته خواهد شد و نه شفاعتی مؤثر خواهد بود و نه به کسی یاری خواهد شد.

 

[6:51]  وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْ یُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِىٌّ وَلَا شَفِیعٌلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ

[6:51]  و با این (قرآن) کسانی را که به محشورشدن نزد پروردگارشان حرمت می نهند، پند بده- آنها جز او نه مولا و سروری دارند و نه شفاعت کننده اى- باشد که رستگار شوند.

 

[6:70]  وَذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمْ الْحَیَوةُ الدُّنْیَا وَذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا کَسَبَتْ لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِىٌّ وَلَا شَفِیعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لَا یُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُوا بِمَا کَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ

[6:70]  به کسانی که دین خود را بیهوده می گیرند و آن را مانند روابط اجتماعی تلقی می کنند و کاملا مجذوب زندگی این دنیا شده اند، اعتنا نکن. با این (قرآن) به آنها تذکر بده، تا مبادا نفسی در نتیجه بدی هایی که کسب کرده است، رنج ببرد. آن نفس جز خدا نه مولا و سروری دارد و نه شفاعت کننده ای. اگر می توانست هر گونه غرامتی هم بپردازد، پذیرفته نمی شد. آنها از نتیجه اعمال پلید خود رنج مى برند؛ و به سبب کفرشان سزاوار نوشیدنی های دوزخی و مجازاتی دردناک شده اند.

 

[6:94]  وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَدَى کَمَا خَلَقْنَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَکْتُمْ مَا خَوَّلْنَکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ وَمَا نَرَى مَعَکُمْ شُفَعَاءَکُمْ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَؤا لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَضَلَّ عَنکُمْ مَا کُنتُمْ تَزْعُمُونَ

[6:94]  "شما تک و تنها نزد ما بازگشته اید، درست همان گونه که نخستین بار شما را آفریدیم، و آنچه را به شما ارزانی داشته بودیم پشت سر نهادیدشفیعانی را که شریک قرار دادید و ادعا می کردید که به شما کمک خواهند کرد، با شما نمی بینیم. تمام پیوندها میان شما قطع شده است؛ شریکانی که قرار دادید، شما را ترک کرده اند."

 

[7:53]  هَلْ یَنظُرُونَ إلَّا تَأوِیلَهُ یَوْمَ یَأتِى تَأوِیلُهُ یَقُولُ الَّذِینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاء فَیَشْفَعُوا لَنَا أوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذِى کُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ

[7:53]  آیا منتظرند که تمام (پیش بینی های) آن به وقوع بپیوندد؟ روزی که چنین وعده اى تحقق یابد، کسانی که در گذشته به آن اعتنا نکردند، خواهند گفت: "رسولان پروردگار ما حقیقت را آورده اند. اینک آیا شفیعانى هستند که براى ما شفاعت کنند؟ آیا ممکن است ما را بازگردانی، تا رفتار خود را تغییر دهیم و بهتر از آنچه کردیم، عمل کنیم؟" آنها نفس خود را از دست داده اند و بدعت هایشان باعث نابودى آنها شده است.

 

[26:100]  فَمَا لَنَا مِنْ شَفِعِینَ

[26:100]  اکنون نه شفاعت کننده ای داریم،

 

[30:13]  وَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَکَائهِمْ شُفَعَؤاُ وَکَانُوا بِشُرَکَائهِمْ کَفِرِینَ

[30:13]  معبودان آنها هیچ قدرتی نخواهند داشت تا برای آنها شفاعت کنند؛برعکس، آنها معبودان خود را طرد خواهند کرد.

 

[32:4] اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ السَّمَوَتِ وَالْأرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِى سِتَّةِ أیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِن وَلِىٍّ وَلَا شَفِیعٍ أفَلَا تَتَذَکَّرُونَ

[32:4]  خداست که آسمان ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید، سپس اقتدار را به دست گرفت. شما غیر از او هیچ مولا و شفاعت کننده ای ندارید. آیا توجه نمی کنید؟

 

[36:23]  ءأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ ءالِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّى شَفَعَتُهُمْ شَیْئا وَلَا یُنقِذُونِ

[36:23]  "آیا در کنار او خدایانی قرار دهم؟ اگر آن بخشنده ترین برای من آسیبی بخواهد، شفاعت آنها کوچک ترین کمکی به من نخواهد کرد و آنها نمی توانند مرا نجات دهند.

 

[39:44]  قُلْ لِلَّهِ الشَّفَعَةُ جَمِیعًا لَهُ مُلْکُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ

[39:44]  بگو: "تمام شفاعت ها از آن خداست." همه فرمانروایی آسمان ها و زمین متعلق به اوست، سپس شما به سوی او مراجعت خواهید کرد.

 

[40:18] وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْآزِفَةِ إِذْ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ کَظِمِینَ مَا لِلظَّلِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَلَا شَفِیعٍ یُطَاعُ

[40:18]  به آنها درباره آن روز قطعی هشدار بده، هنگامی که قلب ها هراسان است و بسیاری پشیمان خواهند بود. ستمکاران نه دوستی خواهند داشت و نه شفاعت کننده ای که از او اطاعت شود.

 

[74:48] فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَعَةُ الشَّفِعِینَ

[74:48]  شفاعت شفاعت کنندگان هرگز به آنها کمک نخواهد کرد.

 

با وجود آیات صریح و متعدد فوق، آیا صحیح نیست که بگوییم که شفاعت شفاعت کنندگان هیچ سودی ندارد (74:48)؟ زیرا آنانی که به بهشت می روند نیازی به شفاعت ندارند و جهنمی ها هم  هرگز مورد شفاعت واقع نمی شوند.

 

ای مردم، خدا در قرآن می فرماید که تمام شفاعت ها متعلق به اوست (39:44).  به این سوال پاسخ دهید.  اگر شما قرار بود که بین خدا و محمد یکی را بعنوان شفیع انتخاب کنید، کدام را انتخاب می کردید؟  آیا با وجود خدا که از هر کسی به ما نزدیک تر، مهربانتر، حکیم تر، عالمتر، و قادرتر است، نیاز به شفاعت کننده دیگری هست؟  چرا هم در این دنیا و هم در جهان آخرت، مستقیما از خدا نخواهیم که ما را شامل عفو و رحمتش کند؟  چرا در دنیا و آخرت فقط خدا را بعنوان تنها مولا، سرور، و شفیع خود انتخاب نکنیم؟!  ای مردم اگر خدای متعال در روز قیامت ما را محکوم به سوختن در آتش جهنم نمود، اگر واقعا به او ایمان داشته باشیم، در همان حال باید به سجده افتاده او را تسبیح گفته و به حکم آن حکیم ترین و عادل ترین و مهربانترین تسلیم باشیم و به جای جستجوی شفیعی دیگر، فقط از او بخواهیم که به ما رحم کند.

 

ای ملت ایران در مورد شفاعت این را بدانید که اگر محمّد در زمان زنده بودنش نتوانست برای عمو و پسرعموهای خود شفاعت کند (111:1، 9:80)، چه چیز باعث شده که غریبه هایی که هرگز او را ندیده اند، چنین خیال کنند که محمد شفاعت آنان را خواهد کرد؟ ابراهیم نتوانست برای پدرش شفاعت کند (9:114)، و نوح نتوانست برای پسرش شفاعت کند (11:46).

 

[111:1]  تَبَّتْ یَدَا أَبِى لَهَبٍ وَتَبَّ

[111:1]  کارهای ابولهب محکوم گردید و او لعنت شده است.

 

[9:80]  اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِى الْقَوْمَ الْفَسِقِینَ

[9:80]  خواه برای آنها طلب بخشش کنی، یا طلب بخشش نکنى- حتی اگر هفتاد مرتبه برایشان طلب بخشش کنى- خدا آنها را نخواهد بخشید. به دلیل آنکه آنها به خدا و رسولش ایمان نمی آورند. خدا مردم پلید را هدایت نمی کند.

 

[9:114]  وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَهِیمَ لَأَوَّهٌ حَلِیمٌ

[9:114]  ابراهیم تنها به این دلیل برای پدرش طلب آمرزش کرد که به او قول داده بود، این کار را بکند. ولی به محض آنکه متوجه شد که او دشمن خداست، او را طرد کرد. ابراهیم بیش از اندازه مهربان و باگذشت بود.

 

[11:46]  قَال یَنُوحُ إنَّهُ لیْسَ مِنْ أهْلکَ إنَّهُ عَمَل غَیْر صَلحٍ فَلا تَسْئلنِ مَا لیْسَ لکَ بِهِ عِلمٌ إنِّى أعِظُکَ أنْ تَکُونَ مِنْ الجَهِلینَ

[11:46]  او گفت: "ای نوح، او از خانواده تو نیست. این پرهیزکارانه نیست که تو از من چیزی را بخواهی که نمی دانی.  من تو را پند می دهم تا مبادا مانند نادانان باشی."

 

ای مردم تقوی پیشه کنید و بترسید از روزی که در آن روز هیچ نفسی نمی تواند به نفس دیگری کوچکترین کمکی بکند (82:19):

 

[82:19]  یَوْمَ لَا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْءًا وَالْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ

[82:19]  آن روزی است که هیچ نفسی نمی تواند به نفس دیگری کمک کند، و در آن روز تمام تصمیمات، متعلق به خدا خواهد بود.

 

آیا می خواهید بدانید که پیامبر در روز قیامت راجع به قومش چه می گوید؟ پیامبر در آن روز به هیچ وجهی تلاش نخواهد کرد که قومش را به بهشت داخل کند، او در عوض از قومش، پیش خدا، شکایت خواهد کرد. بر طبق قرآن، شفاعت پیامبر در آن روز این خواهد بود که "ای خدای بزرگ قوم من قرآن را ترک کردند و از آن استفاده نکردند" (25:30):

 

[25:30]  وَقَالَ الرَّسُولُ یَرَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْءانَ مَهْجُورًا

[25:30]  رسول گفت: "پروردگار من، قوم من این قرآن را ترک کرده اند."

 

ما  به رهبران و ملت ایران هشدار می دهیم که از دامی که شیطان رانده شده بنام توسل و شفاعت برای اشاعه شرک و فساد در جامعه تنیده است برحذر باشید.  به خدا متوسل شوید که تمام شفاعت ها به او تعلق دارد.

 

فساد و هرج و مرج نتیجه نهایی شریک قراردادن برای خدا

از شیطان رانده شده بخدا پناه میبرم

بنام خدا بخشنده مهربان


خدای مهربان در آیه 22 سوره انبیا می فرماید که : 

لو کان فیهما ءالهة الا الله لفسدتا فسبحن الله رب العرش عما یصفون

 (( اگر در آسمان و زمین الهه هایی جز خدای یکتا می بود، هرج و مرج و فساد می شد. تجلیل خدا را؛ پروردگار بااقتدار مطلق. او بالاتر از ادعای آنهاست.)) 


بر اساس آیه مذکور ، میتوان نتیجه گرفت که فساد و هرج و مرج نتیجه مستقیم و غیر قابل کنترل شریک قرار دادن برای خداست. اگر الهه هایی در کنار خدا گرفته شوند ، فساد و هرج و مرج پدید خواهند آمد. لطفا بدون رو دربایستی وضعیت جامعه خویش را نگاه کنید و ببینید که میزان فساد در سطوح مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، خانوادگی به چه اندازه است؟ وجود هرج ومرج و فساد رابطه مستقیم با شرک دارد. پس لطفا از عقاید کنونی جامعه خویش دفاع نکنید و تابع حق باشید. آیا احتمال نمی دهید که شرک در اعمال و کردار مردم در جامعه و سیستم اداری ما رسوخ کرده باشد؟

زندگی این دنیا بسیار ناچیز و لهو و لعب است. اگر تمام افتخارات و زیورآلات و قهرمانان جهان مال شما باشد، باز هم این جهان لهو و لعب است. پس بیایید بدون رودربایستی مشکل را اعتراف کنیم . در زمان پیامبر محمد، از  لات و عزی و افراد صالح دیگر و ملائکه تمثالها و بتهایی درست شده بود. آنان این بتها را شفیع و واسطه خویش قرار داده بودند. آیا فکر نمی کنید که در زمان ما، مقبره های افراد صالح جای بتها را گرفته اند؟ 


از چهارده سال قبل مرتبا در مورد خطرات شرک و آثار آن گفته میشود. شرک بعد از مدتی به فساد و فسق و هرج و مرج تبدیل میشود و منابع طبیعی یک کشور را به نابودی می کشاند. کم آبی و خشک شدن دریاچه های خاورمیانه و مخصوصا ایران نتیجه شرک و بی توجهی به دستورات خداست. هرکسی از خطر شرک بگوید، او را به وهابیت متهم می کنند. این وضعیت واقعا تاسف برانگیز و دل سرد کننده است. تنها یک روش برای نجات منابع طبیعی وجود دارد و آن هم دست کشیدن از شریک قراردادن برای خداست.

خدا آنقدر مهربان است که بخاطر شرک عذاب بریک ملت نازل نمی کند. بلکه آن ملت براثر شرک و بت پرستی ، بعد از مدتی دچار فساد از ابعاد مختلف خواهند شد و همین فساد است که منابع طبیعی آنان را نابود می کند. خدا سنتهای خود را تغییر نمی دهد و فقط با استغاثه به درگاه تنها خدا و ترک شفاعت از مقبره ها و امامان و برگشت به سوی خدای تنها میتوان از این وضعیت خلاص شد.

مردگان نمی شنوند

 

از شیطان رانده شده بخدا پناه میبرم

بنام خدا بخشنده مهربان

 

شرک تنها گناهی است که درصورتی که تا زمان مرگ ادامه یابد هرگز توسط خدا بخشیده نمیشود و شرک تمام اعمال خوبی را که یک فرد در طول عمر خود انجام داده است باطل میکند . شریک برای خدا قراردادن بعد از مدتی، جامعه را از ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و خانوادگی به فسق و فساد می کشاند. فسق و فساد که رواج پیدا کرد ، خدا عذاب خود را بر آن جامعه نازل خواهد کرد. این تمام داستان و سرنوشت مشترک تمام مردم کره زمین بوده است و خواهد بود. با این تفاوت که موضوعات شرک هر جامعه ای متفاوت بوده است و الا شرک، شرک است و سرنوشت همه یکسان است.


[4:48] إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا 

[4:48] خدا شرک را نمیبخشد، ولی گناهان کوچک تر را برای هر که بخواهد میبخشد. هر کس در کنار خدا معبودانی قرار دهد، مرتکب گناهی هولناک شده است.

[39:65] وَلَقَدْ أُوحِىَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنْ الْخَسِرِینَ

[39:65] به تو و به کسانی که پیش از تو بودند، وحی شده است که هرگاه به شرک آلوده شوی، تمام اعمالت باطل خواهد شد و از بازندگان خواهی بود.


بزرگترین معزلی که مردم خاورمیانه با آن درگیرند، خواندن مقدسین در دعاهای خویش است. بنابدلایل متقن قرآنی مردگان اعم از پیامبران و امامان و  مقدسین و سایر اقشار صدای زندگان را نمی شنوند و نمیتوانند دعاهای آنان را اجابت کنند. در این مورد برای آخرین بار دلایل قرآنی ذکر میشود تا که بهانه ای برای کسی نماند. دلایل به ترتیب ذکر میشود:

 

1-      اگر آنها را بخوانید، نمیتوانند ندای شما را بشنوند. حتی اگر هم بشنوند، نمیتوانند به شما پاسخ دهند. این مهمترین نکته قرآنی است که باید روی آن فکر کرد. اگر افراد مرده را بخوانید، نمیتوانند بشنوند و حتی بالفرض محال اگر هم بشنوند، نمیتوانند جواب گویند. این آیه ثابت می کند که شنیدن و جواب دادن هر دو لازمه اجابت یک دعاست. فقط خداست که میتواند دعاهای همه را بشنود و اجابت گوید.


 [35:14] إِنْ تَدْعُوهُمْ لَا یَسْمَعُوا دُعَاءَکُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَکُمْ وَیَوْمَ الْقِیَمَةِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ

[35:14] اگر آنها را بخوانید، نمیتوانند ندای شما را بشنوند. حتی اگر هم بشنوند، نمیتوانند به شما پاسخ دهند. در روز رستاخیز، آنها شرک شما را طرد خواهند کرد. هیچ کس نمیتواند مانند آن آگاه ترین تو را آگاه سازد.


2-     کسانی که در قبرهایند، نمیتوانند بشنوند. پیامبران و مقدسین مثل بقیه مردم هم در قبرهایند و فرقی با بقیه ندارند.

 

سوره 35 آیه 22:

 

وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُور

 

[35:22]  و زنده و مرده مثل هم نیستند؛ خدا هر که را بخواهد شنوا می کند. تو نمی توانی کسانی را که در گور هستند، شنوا کنی.

 

همچنین آیات زیر نشان می دهد که مردگان نمی شنوند:

 

سوره 30 آیه 52:  فَإِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ

 [30:52]  تو نمی توانی مرده و یا کر را شنوا کنی، هنگامی که روی برگردانند.

 

سوره 27 آیه 80 : إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ

[27:80]  تو نمی توانی مرده و کر را وادار کنی تا صدا را بشنوند، اگر روی گردانند.

 

تازه آیات فوق خطاب به پیامبر است. یعنی حتی پیامبر هم چنین قدرتی ندارد که مرده ها را بشنواند.

3-     از نظر قرآن، خواب و مرگ شبیه همند ، فقط با این تفاوت که در مرگ نفس انسانها گرفته میشود. پس یک مرده مثل کسی است که در خواب است. اصحاب کهف 300 سال به خواب رفتند و بعد از سیصد سال بیدار شدند و حتی نمی دانستند که چند روز است که خوابیده اند و تماما از وقایع اطراف خویش بی اطلاع بودند. آنان در این سیصد سال از تمام کسانی که آنها را صدا می زده اند ، در بی اطلاعی بسر می برده اند. مطمئنا کسانی از نزدیکان آنان به دنبالشان گشته و آنا را صدا می زده اند؛ با این وضع طبق گفته قرآن ، آنان از همه چیز بیخبر بوده اند. پس این مثال خوبی است تا ثابت کند که مردگان نمی شنوند.

 

4-     همچنین داستان عزیر که در قرآن ذکر شده است مثال خوبی است از کسی که مرده و زنده شده است. وقتی کسانی ادعا دارند که مردگان میشنوند، بهترین دلیل این است که یک فردی بمیرد و دوباره بعد از مدتی زنده شود تا همه چیز روشن شود. عزیر بعد از صد سال مرگ دوباره زنده میشود و در این مدت فکر می کند که فقط چند روزی خوابیده است. او از تمام حوادثی که در این صد سال افتاده است، کاملا بیخبر و بی اطلاع بوده است. خدا خودش می فرماید که در این قرآن از هرگونه مثالی زده شده است. پس داستان عزیر در قرآن بی هدف و عبث نیامده است و خدا اینجوری میخواهد به ما بگوید که مرده ها بعد از مرگ از ارتباط با زندگان ناتوانند و ارتباط دو طرفه قطع است.


به همین خاطر است که خدا می فرماید: آنان از دعاهای دعاکنندگان به کلی بی خبرند.


[46:5] وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا یَسْتَجِیبُ لَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَمَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَفِلُونَ

[46:5] کیست گمراه تر از آنان که معبودانی را در کنار خدا میخوانند که آنها تا روز رستاخیز نتوانند پاسخشان دهند، و آنان از دعاهای آنها به کلی بی خبرند؟

 

[46:6] وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ کَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَکَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ کَفِرِینَ

[46:6] و هنگامیکه مردم (در روز قضاوت) احضار شوند، معبودانشان دشمنانشان خواهند شد و شرک آنها را علنا محکوم خواهند کرد.


5-      حتی پیامبر محمد در زمان زنده بودنش می گوید که "من هیچ قدرتى بر نفع و ضرر خود (حتی خودم) ندارم" ؛

 وقتی میخواهید از کسی تبعیت کنید و راست میگوئید، بهتر است که به حرف خود او در زمان زنده بودنش گوش کنید. اینم حرف پیامبر محمد در مورد خودش:

 

[7:188] قُلْ لَا أمْلِکُ لِنَفْسِى نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إلَّا مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ کُنتُ أعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنْ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِى السُّوءُ إنْ أنَا إلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ

[7:188]  بگو: "من هیچ قدرتى بر نفع و ضرر خود ندارم. فقط آنچه خدا بخواهد، براى من پیش مى آید. اگر از آینده خبر داشتم، به ثروت خود مى افزودم و هیچ آسیبى به من نمى رسید. من هشداردهنده اى بیش نیستم و حامل خبرهاى خوب براى آنان که ایمان دارند."


6-     دعا یک نوع عبادت است براساس آیه زیر و عبادت مخصوص خداست. پروردگارتان میگوید: "از من درخواست کنید و من به شما پاسخ خواهم داد. مطمئنا، کسانی که برای پرستش من بسیار متکبر هستند (متکبر هستند زیرا خدا را نمی خوانند و به جای او،  بندگان او را میخوانند و به خدا ظلم می کنند)، به اجبار وارد جهنم خواهند شد."


 

[40:60] وَقَالَ رَبُّکُمْ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ

[40:60] پروردگارتان میگوید: "از من درخواست کنید و من به شما پاسخ خواهم داد. مطمئنا، کسانی که برای پرستش من بسیار متکبر هستند، به اجبار وارد جهنم خواهند شد."


دعا عبادت است و عبادت هم مخصوص خداست. متاسفانه انسانها طبق نفس متکبر خویش، دنبال بهانه ای می گردند تا که خدا را از دعاهای خویش حذف کنند. خدایی که همه چیز به آنها داده است و می دهد. آیا این ناسپاسی و ناشکری محض نیست؟!

 

7-     یکی از صفات خدا سمیع الدعا بودن است یعنی شنونده دعاها؛ در قرآن کسی جز خدا سمیع الدعا خوانده نشده است. چرا مردم فکر می کنند که پیامبران و صالحین میتوانند شنونده دعاها باشند، در حالی که اصحاب کهف و عزیر که همگی جزو صالحین بودند، بعد از مرگ از همه جا بی خبر بوده اند.

 

سوره 3 آیه 38:  هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ

 

سوره 14 آیه 39:  الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ

 

8-     دلیلی برای شنوا بودن مردگان وجود ندارد. خدا دلیلی بر آن نیاورده است. در عوض تا دلت بخواهد دلیل بر ناشنوا بودن مردگان در قرآن موجود است. آیا کسی که از دلایل قرآنی پیروی می کند با کسی که از دلایل قرآنی پیروی نمی کند، برابر است؟

 

حج آیه 17:  وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَمَا لَیْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِن نَّصِیرٍ

[22:71]  با این حال، آنها در کنار خدا معبودانی را در حد پرستش قرار می دهند که او هیچ دلیلی برای این کار آنان نازل نکرده است و آنها چیزی درباره آنان نمی دانند. ستمکاران هیچ یاوری ندارند.

 

سوره 23 آیه 17:  وَمَن یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ َإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ

[23:117]  هر کس در کنار خدا، خدای دیگری را بدون هیچ مدرکی در حد پرستش برساند، حسابش با پروردگارش خواهد بود. کافران هرگز موفق نمی شوند.

 

9-     متاسفانه عده ای از مردم که با دلایل انکار ناپذیر عدم شنوایی مردگان مواجه میشوند، به یک بهانه دیگر متوسل میشوند. آنان میگویند که مقدسین ما نمرده اند، بلکه شهید شده اند و شهدا زنده اند؛ پس شهدا صدای ما را میشنوند!

 

انسانها تاحدی متکبر شده اند که دنبال بهانه ای میگردند تا که خدا را در دعاها نخوانند. انسان چطوری در مورد خودش و در مورد خدا قضاوت می کند!؟

 

اما خدا یک مورد از فرد شهید در قرآن ذکر نموده است در سوره یاسین آیه 20 تا 28

 

وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ

اتَّبِعُوا مَنْ لَا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ

وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ

أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنْقِذُونِ

إِنِّی إِذًا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ

إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ

قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ

بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ

وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنْزِلِینَ

 

ترجمه آیات فوق:

[36:20]  مردی از انتهای دیگر شهر آمد و می گفت: "ای قوم من، از رسولان پیروی کنید.

[36:21]  "از کسانی پیروی کنید که از شما مزدی نمی خواهند و هدایت شده اند.

[36:22]  "چرا آن یکتایی را پرستش نکنم که مرا پدید آورد و بازگشت نهایی شما به سوی اوست؟

[36:23]  "آیا در کنار او خدایانی قرار دهم؟ اگر آن بخشنده ترین برای من آسیبی بخواهد، شفاعت آنها کوچک ترین کمکی به من نخواهد کرد و آنها نمی توانند مرا نجات دهند.

[36:24]  "در آن صورت، من کاملا گمراه خواهم بود.

[36:25]  "من به پروردگار شما ایمان آورده ام؛ خواهش می کنم به من گوش دهید.

[36:26]  (هنگام مرگش) به او گفته شد: "وارد بهشت شو،" او گفت: "آه، ای کاش مردم من می دانستند.

[36:27]  "که پروردگارم مرا بخشیده است و مرا گرامی داشته است."

[36:28]  ما پس از او بر قومش سربازانی از آسمان نفرستادیم؛ ما نیازی نداشتیم که آنها را بفرستیم.

 

داستان حبیب نجار در این آیات ذکر شده است و او مردمش را به یکتاپرستی دعوت می کند. اما متاسفانه مردمش او را شهید می کنند. در دو آیه آخری که گفته حبیب نجار است، دقت کنید:

 

[36:26]  (هنگام مرگش) به او گفته شد: "وارد بهشت شو،" او گفت: "آه، ای کاش مردم من می دانستند.

[36:27]  "که پروردگارم مرا بخشیده است و مرا گرامی داشته است."

 

گفته حبیب نجار بعد از شهادت:  آه، ای کاش مردم من می دانستند که پروردگارم مرا بخشیده است و مرا گرامی داشته است.

 

این آیه نشان میدهد که ارتباط دو طرفه بین حبیب و مردمش قطع است. یعنی نه مردم صدای حبیب را میشنوند و نه حبیب میتواند با مردمش ارتباط برقرار کند و به این طریق ارتباط دو طرفه قطع است. خدا در این قرآن، از تمام چیزها مثال زده است و بنابراین بهانه ای نمی ماند.

 

کسانی که غیرخدا را در دعاها می خوانند، باید دعاهای خود را به سمت خدا تغییر دهند و فقط او را بخوانند. زیرا فقط خداست که از رگ گردن به ما نزدیکتر است و آنان به این طریق باید تغییری در احوال خویش بوجود آورند و الا از عذاب خدا مصون نخواهند بود.

 

[27:62] أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أءلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ

[27:62] کیست آن که وقتی درماندگان او را بخوانند، آنان را رهایی میبخشد و بدبختی را برطرف میسازد و شما را وارث زمین قرار میدهد؟ آیا اله دیگری با خدا هست؟ شما به ندرت توجه میکنید.


[2:165] وَمِنْ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ ءامَنُوا أشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ

[2:165]  با این حال، برخی از مردم معبودانی را همتای خدا قرار میدهند و به آنها چنان عشق میورزند که گویی خدا هستند. کسانی که ایمان دارند بیش از هر کس، به خدا عشق میورزند. اگر فقط ستمکاران میتوانستند خود را هنگام روبرو شدن با عذاب ببینند، آنگاه متوجه میشدند که تمام قدرتها فقط متعلق به خداست و عذاب خدا هیبت انگیز است.


به سوی خدای متعال برگردید، برای خیر و صلاح خودتان و آینده بچه هایتان، باید این کار را انجام دهید.  به سوی خدا برگردید، آن یکتایی که شما را آفرید و به سوی او باز خواهید گشت. اگر به این توصیه عمل نکنید، با عذاب الهی در این دنیا و در آخرت مواجه خواهید شد. توصیه صادقانه ما را جدی بگیرید. اگر جدی نگیرید، خودتان ضرر می کنید.

پیامی که خدا از طریق زلزله به مردم ایران داد را باید جدی گرفت



از شیطان رانده شده بخدا پناه می برم

بنام خدا بخشنده  مهربان


پیامی که خدا از طریق زلزله به مردم ایران داد را باید جدی گرفت



براساس سایت ویکی پدیا زمین‌لرزه ۱۳۹۶ ایران - عراق به بزرگی ۷٫۳ ریشتر شامگاه یکشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۶ در نزدیکی ازگله، استان کرمانشاه در نزدیکی مرز ایران و عراق رخ داد. این زلزله در جنوب شرق ترکیه و حتی کویت و شمال عربستان سعودی و اسرائیل هم احساس شده‌است. این بزرگترین زلزله خاورمیانه در چند دهه اخیر بوده است. مقدار قدرت این زلزله سی برابر زلزله بم بوده است. دقیقا چهارده سال بعد از زلزله بم ، این اتفاق افتاده است و عدد چهارده تعداد حروف مقطعه قرآنی است. قبل از هر چیز عرض کنم که من هم از وقوع این زلزله ناراحت و متاسفم ، اما خدا عادلترین و حکیم ترین است. او خودش می داند که در چه زمانی و در چه مکانی، زلزله ایجاد کند.  تاریخ وقوع این زلزله 1396/8/21  بود. 


1396+8+21= 1425

1425= 19*75


اگر ارقام تاریخ شمسی وقوع زلزله را با هم جمع کنیم، بر نوزده بخش پذیر است. این همه موضوع نیست، بلکه یک نشانه است. نشانه برای چی؟ نشانه برای این که توجهمان را به زلزله و حوادث آن جلب کنیم و پیامهای آن را دریافت کنیم و عبرت بگیریم.


سوره ای در قرآن به اسم زلزله آمده است. این سوره فقط در مورد زلزله نهایی آخر شدن دنیا نیست، بلکه در مورد تمام زلزله های طبیعیی است که اتفاق می افتد. زلزله آثار و پیامهایی دارد که باید به آن توجه کرد. اگر توجه نکنیم به ضرر خودمان است و در زلزله بعدی ، ناچارا و اجبارا متوجه خواهیم شد. ممکن است که عده ای بگویند که عده ای از هموطنان جان خود را از دست داده و بی خانمان شده اند؛ چرا در مورد چنین چیزی صحبت می کنید؟! ما در این مورد صحبت می کنیم، نه بخاطر کشته شدگان، بلکه بخاطر کسانی که از آن حادثه جان سالم بدر برده اند. عده ای که در این زلزله نجات یافته اند، خدا فرصت دیگری به آنها داده است و ما موظفیم که به آنها کمک کنیم و آنها را دلداری دهیم. پس بهتر است که واقعیتها را قبول کنیم و به کلام خدا در سوره زلزله گوش دهیم. زیرا فقط خدا کمک کننده و نجات دهنده است.


بسم الله الرحمن الرحیم


إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ﴿۱﴾ 

آنگاه که زمین به لرزش [طبیعی] خود لرزانیده شود 


وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ﴿۲﴾ 

و زمین بارهاى خود را برون افکند 


وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا ﴿۳﴾ 

و انسان گوید [زمین] را چه شده است

 

یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴿۴﴾ 

آن روز است که [زمین[خبرهاى خود را باز گوید

 

بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى لَهَا ﴿۵﴾ 

]همان گونه] که پروردگارت بدان وحى کرده است 


یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ ﴿۶﴾ 

آن روز مردم [به حال] پراکنده برآیند تا ]نتیجه] کارهایشان به آنان نشان داده شود

 

فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ﴿۷﴾ 

پس هر که هموزن ذره‏ اى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید 


وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ﴿۸﴾ 

و هر که هموزن ذره‏ اى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید 



نکات براساس سوره زلزله:




1- براساس آیه دوم، زلزله بارها و نتایجی را بوجود می آورد. این بارها شاید نتایج مفید و شاید نتایج مضری باشند که براساس عملکرد آن جامعه خواهد بود.


وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ﴿۲﴾

و زمین یونها و بارهاى خود را برون افکند



2- در حین آمدن زلزله، انسان به هم می ریزد و از آمدن زلزله تعجب می کند. 


وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا ﴿۳﴾

و انسان گوید [زمین] را چه شده است!


3- بعد از آمدن زلزله، ماهیت افراد و جامعه روشن میشود و همه چیز آشکار می گردد و به همین خاطر خدا می فرماید که آن روز است که [زمین[ خبرهاى خود را باز گوید. 


یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴿۴﴾

آن روز است که زمین خبرهاى خود را باز گوید

  

مدیریت بحران ، نیروها، طریقه گفتار مسئولین مملکتی، طریقه رفتار آنان با حادثه زلزله و مردم، همگی نشان از ماهیت وجودی آنان دارد. آنان بدون آنکه خود بفهمند، ماهیت خود را به نمایش می گذارند و در دام می افتند. این وعده خداست که در سوره آمده است. انسان در مواقع حساس مثل وقوع زلزله، ماهیت خود را نشان می دهد.


4- مردم و مسئولین نتایج اعمال خود را در آن روز می بینند. اگر پیمانکاران و مسئولین ساختمانهای سست بنیاد و خانه های نامستحکم درست کرده اند، دلیلش رشوه و تبانی و ظلم و ستم و فساد در بین مسئولین و مردم است و آنان در این کار،  خیر و شر کارهای خود را می بینند. شاید در یک زلزله اینچنینی 95 درصد تلفات بخاطر زیرساختها و ساختمانهای نامستحکم است و این چیزی نیست جز آن که بدست خود این دولت و ملت درست شده است و آنان شر و خیر کارهای خود را می بینند و دستاورد و اعمال خود را می چشند.  خدا به هیچ ملتی ذره ای ظلم نخواهد کرد. خدا عادلترین است. 


یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ ﴿۶﴾ 

آن روز مردم [به حال] پراکنده برآیند تا [نتیجه] کارهایشان به آنان نشان داده شود


5- مردم در زلزله خیر و شر خود را می بینند. گاها زلزله اثرات مضر و یا مفیدی هم برای آن جامعه در آینده دارد. خدا از طریق زلزله تغییرات اقلیمی در آن مناطق بوجود می آورد و ممکن است که این تغییرات بد و یا خوب باشند. در سال 1994 در مغولستان زلزله ای اتفاق افتاد که این زلزله سبب شد دشت خشک مغولستان صاحب تغییر سفره های آب زیر زمینی و جهت مسیر در زیر گسل شود و عمق دست یابی به 7 متر کاهش یابد. و به این طریق مردم آن منطقه بعد از زلزله از دست آن دشت خشک خلاص شدند. اینها از جانب خداست. خدا خیر و شر هر امتی را بعد از زلزله مشخص کرده است و می کند.  در سال 1995 در کشور چاد زلزله ای اتفاق افتاد که این زلزله سبب شد هجوم 38 میلیون ملخ در صحرای افریقا و تخریب هکتارها زمین کشاورزی در شمال افریقا پایان یابد با این زلزله ملخ ها با امواج فراصوتی زمینگیر شدند و قادر به ‌پرواز نبودند و به سبب گرسنگی هم‌خواری کرده و کلا از زبین رفتند. زلزله اثرات مضری هم بر جای می گذارد. در خیلی از موارد شهرهای دست بشر نابود شده اند و با خاک یکسان شده اند.


فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ﴿۷﴾

پس هر که هموزن ذره‏ اى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید


وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ﴿۸﴾

و هر که هموزن ذره‏ اى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید


6- زلزله هشداری است از طرف خدای قادر توانا به مردم تا که به خود آیند و تغییری در خود بوجود آورند. اگر امیدی به تغییر یک جامعه نباشد، در آنصورت خدا با ایجاد زلزله تغییرات لازمه را فراهم خواهد کرد. 


7- خدا در ایجاد زلزله ها ، رحیم ترین و عادلترین است. او ذره ای به مردم ظلم نخواهد کرد. او به نسل باقیمانده از زلزله فرصت محدود دیگری اعطا می کند تا که بخود آیند و تغییری در سرنوشت خود بوجود آورند. افراد باقیمانده از زلزله، شامل عفو موقتی خدا شده اند و باید به آنها کمک مادی و معنوی کرد تا که زندگی عادی خود را بازیابند. 


8- همانطور که می بینید، بیشتر آسیبهای زلزله به ساخته های خود انسانها بر می گردد. یعنی زلزله نتایج خیر و شر اعمال آن جامعه است. در ژاپن زلزله های بزرگتر از زلزله های ایران می آید و ضرری به مردم نمی زند و گاها فواید هم دارد. مثلا یکی از زلزله ها در ژاپن در سال 1990، سبب شد جزیره فکودیمو ژاپن ظاهر و یکی از آب های گرم اقیانوسی بسمت جزایر آمد و رونق بسیار ماهیگیری راسبب شد. یعنی در یک زلزله در ژاپن، یک جزیره به جزایر آنان اضافه شد. 


9- هشدار به ملت ایران:


 اگر مردم ایران به طرف خدا برنگردند و دعاهای خویش را برای خدا خالص نگردانند، زلزله بزرگتری در انتظار آنان است. این وعده خداست و کسی نمیتواند از وعده خدا فرار کند. خدا صرفا به خاطر عقیده شرک، جامعه ای را به عذاب دچار نخواهد کرد. بلکه وقتی آثار آن عقیده در جامعه به مرحله عمل رسید؛ آن موقع خدا آن جامعه را دچار عذاب خواهد کرد. خدا رحیم ترین است.  یکی از آثار شرک، فساد است. مهمترین آثار عقاید شرک آمیز، گسترش فساد در ابعاد مختلف سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی خانوادگی است. وقتی در جامعه ای آنقدر عقاید شرک آمیز رواج پیدا کرد، که فساد و ظلم در آن جامعه گسترش پیدا کرد؛ در آن موقع خدا عذابش را بر آن جامعه نازل خواهد کرد.


سوره اسراء آیه 16 :   وَإِذَآ أَرَدْنَآ أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا ٱلْقَوْلُ فَدَمَّرْنَٰهَا تَدْمِیرًا


[17:16]  و چون بخواهیم جامعه ای را از میان برداریم، رهبران آن را به حال خود رها می کنیم تا در آن به شدت فساد کنند. پس هنگامی که سزاوار مجازات شوند، به کلی آن را نابود می کنیم.


زلزله


اعوذ بالله من الشیطن الرجیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
بنام خدا بخشنده  مهربان
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ﴿۱﴾
آنگاه که زمین به لرزش [شدید] خود لرزانیده شود (۱)
وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ﴿۲﴾
و زمین بارهاى سنگین خود را برون افکند (۲)
وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا ﴿۳﴾
و انسان گوید [زمین] را چه شده است (۳)
یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴿۴﴾
آن روز است که [زمین] خبرهاى خود را باز گوید (۴)
بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَى لَهَا ﴿۵﴾
[همان گونه] که پروردگارت بدان وحى کرده است (۵)
یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ ﴿۶﴾
آن روز مردم [به حال] پراکنده برآیند تا [نتیجه] کارهایشان به آنان نشان داده شود (۶)
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ﴿۷﴾
پس هر که هموزن ذره‏ اى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (۷)
وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ﴿۸﴾
و هر که هموزن ذره‏ اى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید (۸)

نکاتی که در زلزله جهت حفاظت از جان خود و دیگران باید رعایت نمود:
1- حفظ آرامش خود و دیگران
2- پناه بردن به کنار ستونها و وسائلی از قبیل یخچال و مبل و بین درهای ورودی
3- نایستادن کنار ساختمانها و کنار پنجره ها و دیوارهای سست و قدیمی
4- پناه دادن بچه ها و سالخوردگان در جاهای مطمئن


زلزله اخیر که در مرکز خاورمیانه با ریشتر 7.3 اتفاق افتاد و نیمی از خاورمیانه را تکان داد، نکات مهمی را در بر داشت که براساس سوره زلزله به آن می پردازیم.
1- زلزله وحی و به دستور خداست.آیه 5: [همان گونه] که پروردگارت بدان وحى کرده است!
2- در حین آمدن زلزله، انسان به هم می ریزد و از آمدن زلزله تعجب می کند!  براساس آیه 4: و انسان گوید [زمین] را چه شده است!!
3- مردم در زلزله خیر و شر خود را می بینند. براساس آیه 7و8
اگر پیمانکاران و مسئولین ساختمانهای سست بنیاد و خانه های نامستحکم درست کرده اند، دلیلش رشوه و تبانی و ظلم و ستم و فساد در بین مسئولین و مردم است و آنان در این کار،  خیر و شر کارهای خود را می بینند. شاید در یک زلزله اینچنینی 95 درصد تلفات بخاطر زیرساختها و ساختمانهای نامستحکم است و این چیزی نیست جز آن که بدست خود این دولت و ملت درست شده است و آنان شر و خیر کارهای خود را می بینند و دستاورد و اعمال خود را می چشند.  خدا به هیچ ملتی ذره ای ظلم نخواهد کرد. خدا عادلترین است.   
  آیه 6:   آن روز مردم [به حال] پراکنده برآیند تا [نتیجه] کارهایشان به آنان نشان داده شود (۶)
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ﴿۷﴾
وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ ﴿۸﴾

4- از آنجا که زلزله ازگله 7.3 ریشتری در خاورمیانه اتفاق افتاد، و بیشتر مردم خاورمیانه آن را  احساس کردند، هشداری بود برای آنان. یک تکانی به مردم داد تا که مردم بخود آیند و تغییراتی در اعمال  و کردار خود بوجود آورند.

گمراهی (قسمت دوم)

از شیطان رانده شده بخدا پناه می برم

بنام خدا بخشنده مهربان


گمراهی (قسمت دوم)

خلاصه قسمت یک:

با رشد تکنولوژی ، فضای مجازی جزو لاینفک زندگی ما شده است و ما آگاهانه و ناآگاهانه خودمان را در معرض خطرات و آزمایشات فراوانی قرار می دهیم. توهمات ، داستانهای تخیلی ، اشعار، فیلمهای سینمایی ، سریالهای تلویزیونی و مشروبات الکلی و مواد مخدر و بازیهای کامپیوتری مردم را وارد کانال و فضای دیگری می کند. یک سریال تلویزیونی که هر روزه فرد به تماشای آن می نشیند، می تواند فرد را با خود همراه کند و قلب و احساسات فرد را تحت تاثیر قرار دهد. کسی که یک فیلم را هر روزه نگاه می کند ، به معنای آن است که فرد ازآن فیلم لذت می برد. کسی نمی تواند از یک توهم لذت ببرد، مگر اینکه به خود بقبولاند آنرا و آنرا باور کند. زمانی که یک فرد در اشعار یک شاعر غرق میشود و ازآن لذت می برد، به معنای آن است که فرد تفکرات اشعار را قبول دارد و در این حالت فرد وارد فضای دیگری از ذهن میشود که غیر از فضای واقعی است. در اصطلاح علمی به این فضا که حالت دیگری از آگاهی است، فضای آلفا می گویند. هر انسانی بسته به فرکانسهای مغزی خود، از نظر روان حالات مختلفی در او ظاهر میشود. در حالت بیداری امواج مغز در حالت بتا قرار می گیرد. اما در حالاتی که فرد در لذات و احساسات دنیوی و توهم مثل خواندن اشعار ، نگاه کردن به فیلم و بازیهای کامپیوتری غرق میشود، در این حالت امواج مغزی فرد در حالت آلفا قرار می گیرد. اما در حالات تفکر و حل مسائل منطقی و ریاضی امواج در حالت بتا قرار دارند. پس میتوان امواج مغزی را به چهار دسته کلی تقسیم نمود.

بتا:  حالت بیداری

آلفا: حالت احساسات و خلسه و توهم

تتا: حالت تله پاتی و...

دلتا: حالت خواب

با توجه به دو آیه،

سوره شعراء آیه 224: وَالشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الغاوۥنَ

سوره حجر آیه 65: آنعِبادى لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطانٌ إِلّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الغاوینَ

 میتوان نتیجه گرفت شعر مهمترین حربه شیطان جهت اغوانمودن انسانهاست. شعر در عربی به معنای هر چیزی است که آدمی را به حالت احساسات و توهم ببرد. بنابراین انسانهای در حالت آلفا (الغاوین) مستقیم در تیررس شیاطین هستند. پس براحتی میتوان نتیجه گرفت که شیطان در حالت آلفا افراد را در اختیار خویش می گیرد و دستورات خود را به آنان دیکته می کند. دانستن این نکته جهت مبارزه با حربه های شیطان بسیار مهم است. بسته به شدت فضای آلفا، فرد منطق و استدلال خویش را از دست میدهد ؛ مثلا کسی که میداند دزدی و غیبت و تهمت بد است، در فضای آلفا براحتی قابل توجیه است. در فضای آلفا قوانین هوای نفس حاکم است زیرا محل جولان شیاطین است. در واقع به طور ساده و واضح میتوان نتیجه گرفت که :

شیطان بر بندگان خدا مسلط نیست ؛ مگر اینکه بوسیله توهم و احساسات در کانال آلفا قرار گرفته باشند.

دانشمندان عنکبوتی را تحت آزمایش قراردادند و اورا در معرض مخدرهای مختلف گذاشتند، همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید، در این حالت عنکبوت تار تنیدن را اشتباهی و ناقص انجام می دهد.

مواد مخدر ذهن عنکبوت را دچار اختلال کرده، به همین دلیل غریزه خدادادی خود را از دست می دهد و حتی طریقه تار تنیدن را از یاد می برد. تصورکنید که مواد مخدر چه بلاهایی سرانسانها می آورد! غرق شدن در احساسات و توهم چنین بلایی سر مغز انسان می آورد ، بطوریکه مغز انسان وظیفه اصلی خویش را ناقص انجام می دهد.

کسانی که به کانال احساسات و توهم یعنی آلفا عادت می کنند، به مرور از عقلانیت و خرد خدادادی خویش فاصله می گیرند و دیگر آموزه های خویش را به کار نمی برند. دلیل گرایش به آلفا نوعی ناامیدی است. کسانی که از خدا ناامید می شوند، خودبه خود جذب فضاهای غیر خدایی می شوند و به این ترتیب خود را دو دستی تقدیم شیطان می کنند.

قرآن مجید : [15:56]  او گفت: "کسی از رحمت پروردگارش نومید نمی شود، مگر گمراهان.

متاسفانه انسانها بیشتر سنت گرا هستند تا خرد گرا و به سنت های مذ هبی خویش اهمیت می دهند تا به خدا و دستورات خدا. خدا می فرماید :لا تقربوا الصلوه وانتم سکاری ؛ یعنی نباید در حالت آلفا (مستی ، خماری ، توهمات، احساسات) نماز به جای آورد. به این طریق صراحتا خدا دستور می دهد که در حالت آلفا نباید نماز خواند و این تنها جایی است که خدای متعال دستور به نماز نخواندن می دهد. زیرا نماز در حالت آلفا سبک و بی فایده می شود.

فرد جهت ارتباط با خدا باید خود را از  حالت آلفا خارج کند و در حالت آگاهانه به سر برد و الا صدای او به خدا نمی رسد. شما نمی توانید ادعای خوبی کنید وقتی که در حین انجام کار بدی هستید. شما نمی توانید خدا را مخاطب قرار دهید زمانی که به یک  خدای دیگر ایمان دارید. شما نمی توانید با خدا صحبت کنید زمانی که به یک فضای غیرخدایی ایمان دارید. هیچ کس نمی تواند بگوید که من مشروب الکلی را صرفا جهت تفریح مینوشم، در عین حال به مشروب و حالتی که مشروب در او بوجود می آورد ،ایمان نداشته باشد!

ما باید توجه کنیم که تمام لذتهای واقعی فقط منشا و منبع  خدایی دارند. تمام آرامش ها از طرف خداست.

خدا دستور می دهد که باید از نمازهای پنج گانه محافظت کنید. نمازهای پنج گانه ما را از کانال آلفا خارج می سازند ،یعنی نماز ما نباید در آلفا اجرا شود. همین نکته مهمترین عامل برضد وسوسه های شیطان است و تمام راز دین آسمانی خدا در همین نکته نهفته است. یعنی ما باید مرتب خدا را یاد کنیم و خود را از کانال های آلفا ی کمین گرفته توسط اجنه و شیاطین (جن و انس) محافظت کنیم.

[23:9]  والذین هم على صلوتهم یحافظون

[23:9]  آنها مرتبا نمازها (ارتباط با خدا) را به جا می آورند.

خدای مهربان در آیه 257 سوره بقره یک نور به کار می برد ولی  ظلمات (تاریکی- بیراهه) را جمع به کار می برد. زیرا خدا یکی است ولی تاریکی زیاد است و کانال های متفاوتی دارد و اگر یکی در ظلمات گم شود، فقط خدا می تواند او را ازآن ظلمات خارج نماید و نجات دهد. اما اگر بشر، غیراز خدا ، فرد دیگری را به عنوان ولی اتخاذ کند، شیطان او را به سوی گمراهی می کشاند.

[2:257]  خدا مولاى کسانى است که ایمان دارند؛ او آنها را از تاریکى ها به روشنایى راهنمایى می کند. و اما کسانى که ایمان ندارند، معبودانشان مولاى آنها هستند که آنها را از روشنایى به تاریکى ها رهبرى می کنند- اینان ساکنان دوزخ خواهند بود؛ آنها تا ابد درآن می مانند.

از آنجا که فضاهای آلفا، واقعی نیستند باعث نیازهای کاذب و غیر واقعی هم می شوند. وسواس حرف زدن ، حساسیتهای بی مورد، وسواس خرید، وسواس نظافت و...همه ناشی از مشکلات آلفایی است. اسراف ،تبذیر،زیاده روی در هر چیزی نشان از تاثیر گرفتن از کانال آلفا دارد. نیازهای خدادادی که خدا درنهاد انسان قرار داده، هیچ وقت در آلفا برطرف نمی شود، بلکه عطش فرد بیشتر می شود. یعنی افراد در فضاهای آلفا هیچ وقت به لذت واقعی نمی رسند و نخواهند رسید.

گاهی افرادی بی دین از خدا ایراد می گیرند که مثلا چرا بچه های فقیر شبها بی غذا می خوابند و بدون لباس زندگی می کنند و خدا کاری نمی کند؟

همین افراد بی دین در جهان آلفای مخصوص به خود هستند و خود خبر ندارند. آنها در زندگی خویش به اسراف،تبذیر،زیاده روی و...عادت کرده اند. هرهفته یک لباس عوض می کنندو... . اما هیچ وقت فکر نمی کنند که همین اسراف ها باعث شده است که عده دیگری از مردم در فقر و تنگدستی زندگی کنند. یعنی خود آنان و امثال آنان باعث وضعیت موجودند ، نه خدا!

کانال آلفا نهایتا به جهنم ختم می شود. هر چقدر که بیشتر درآن غرق شوی ،بیشتر به جهنم نزدیکتر می شوی. در قرآن خدا می فرماید که در جهنم غذاهایی به مردم خورانده و نوشانیده می شود که تشنگی و گرسنگی را برطرف نمی کند ولی آنان مجبور به استفاده از این غذاها هستند ، زیرا به مصرف آن عادت کرده اند. لذتهای آلفا و جهنم هم همینطوری هستند و در واقع بیشتر شبیه سراب هستند.

نود و نه درصد جنگهای تاریخ از طرف کسانی آغاز شده است که در کانال آلفا به سر می برده اند. ترس های الکی از دشمن،تصورات وتوهمات در مورد دشمن سازی، زیاده روی در پیش بینی ها و جبهه سازی ها باعث بیشتر جنگهای تاریخ بوده است.

جرقه جنگ جهانی که هیتلر ایجاد کرد، فقط از توهمات و تصورات سرچشمه می گرفت. همین امروز تاریخ ثابت کرده است که هیتلر به مواد مخدر معتاد بوده است و قبل از سخنرانی های مهم ازآن استفاده می کرده است. زیرا مواد مخدر او را به کانال آلفا و توهم می برد و تنها به این طریق می توانست کشتن میلیونها انسان را توجیه کند!

افرادی می گویند که در طول زندگی آزارشان حتی به مورچه هم نرسیده است؛ ولی همین افراد اگر در کانال آلفا قرار بگیرند ، ممکن است کارهایی انجام دهند که باور انجام آن برای شما مشکل باشد.

نشانه این که چه کسی در آلفا قرارگرفته، را به راحتی می توان دریافت. مثلا فردی که مدام ناشکری و ناسپاسی می کند و ناامید است، کاملا مشخص است که تحت تاثیر افکار منفی خود و جامعه قرار گرفته است و در کانال آلفای ایجاد شده توسط شیاطین قرار گرفته است. این مورد را به خوبی می توان از آیه 17 سوره اعراف متوجه شد. شیاطین از راست و چپ و شمال و جنوب روی آدمیان  کار می کنند تا که اکثر آدمیان را از خدا ناراضی نگه دارند و آنان را به ناشکری و ناسپاسی وادارند.

[7:17]  "من از جلو و از پشت سرشان و سمت راست و چپ آنها نزدشان خواهم آمد و تو اکثرشان را ناسپاس خواهى یافت."

مثلا کسانی که کینه در دل نگه می دارند یعنی در یک فضای آلفای کینه قرار می گیرند و مدام نسبت به هر چیزی پوزیشن حمله می گیرند. برگشت از آلفا ، بستگی به عمق آلفای ایجاد شده دارد. هرچقدر که فرد بیشتر در آلفا فرو رفته باشد، دل کندن ازآن مشکل  تراست. زیرا شیاطین در کانال آلفا به قربانیان خویش، خوشی ها و لذت های  معتاد کننده القا می کنند؛ به همین جهت دل کندن ازآن بسیار مشکل است. حتی ممکن است فرد ازآن حالت خارج شود و احساس ناراحتی و بیماری کند. ولی به هر حال این مشکلی است که فرد برای خودش بوجود آورده است و باید جهت نجات از آن تلاش و زحمات زیادی به خود تحمیل کند.

برای نجات از دست شیاطین باید ریاضت نفس هم کشید. کسی که وسوسه می شود که دوباره به آلفا برگردد، باید فورا موقعیت ذهن خویش را تغییر داده و به خدا پناه ببرد. تنها راه نجات از دست شیاطین، پناه بردن به خداست. انسانها در حالت آلفا زود بیمار می شوند، زیرا بدن ما برای زندگی در دنیای واقعی آفریده شده است و با فضای آلفا سازگار نیست .

افرادی بوده اند که دچار بیماریهای خطرناک شده اند، اما بعد از امید به خدا و برگشت از آلفایی که برای خود ایجاد کرده بوده اند، بهبود یافته اند. زیرا در حالت آلفا سلولهای بدن با ذهن همسو نیستند، در نتیجه بهبودی بیمار در نوع مواد شیمیایی تزریق شده به بیمار محدود می شود. در حالی که فاکتور اصلی بهبود از بیماریهای جسمی ، همراهی روح و روان است.

انسان یک قلب دارد و نمی تواند همزمان در دو کانال متفاوت ، دو معیار متفاوت را بکار ببرد. چنین کاری نفاق را در روح آدمی ایجاد می کند و همچنین دو سویگی را در سلولهای بدن او ایجاد می کند و در نتیجه فرد را به بیماری مبتلا می کند.

باید توجه کرد که شیطان دشمن آدمی است و هیچ وقت خیر خواه ما نیست. هدف شیطان از بردن انسان به حالت آلفا، از بین بردن اوست.

برای خروج از آلفا باید چندین صفات بد و شیطانی را از خود دور کرد. صفاتی مثل تکبر،غرور،غیبت،تهمت، دروغ،حرص و طمع،ریا،کینه،....از طرف شیاطین اند.

برای رهایی از این صفات بد، باید به اعمال خلاف این صفات رذیله روی آورد. مثلا جهت دوری از تکبر، افتاده بودن و برای جلوگیری از کینه ، بخشش و گذشت را دنبال کند والی آخر...

اعمال صالح انرژی هایی در وجود آدمی ایجاد می کنند که باعث بی اهمیت شدن کانال های آلفا برای فرد می شوند. در واقع ایمان بدون عمل صالح بی معناست. به همین خاطر خدای مهربان در قرآن هر جا از ایمان حرف می زند، به دنبال آن عمل صالح هم بکار می برد.

ایمان و عمل صالح دو جزء تفکیک ناپذیرند. یعنی اگر فرد به چیزی ایمان دارد ، باید به آن عمل بکند تا روی نفس او تاثیرگذار باشد. صرفا حرف های خوب زدن و مطالعه کافی نیست، بلکه باید عمل کرد.

شما یک فیلم سینمایی نگاه می کنید و از کمک به فقرا درآن فیلم خوشتان می آید و آنرا تحسین می کنید؛ اما این کافی نیست بلکه باید خودتان در زندگی واقعی خویش به آن عمل کنید تا در شما تاثیر گذار باشد وباعث ارتقای نفس شما شود. کسانی هستند که در مطالعات عرفانی غرق شده اند اما هیچ عملی از خود نشان نمی دهند. این افراد فقط از جملات قصار ذهنی لذت می برند و به آن عمل نمی کنند. در نتیجه مطالعه آنان تاثیری در ارتقای نفسشان ندارد؛ حتی بعداز مدتی به ناامیدی می رسند و دست از دین بر می دارند و دنبال چیزهای دیگر می روند.

روز قیامت ، روز فاش شدن اسرار است و چون شیطانی در کار نیست در نتیجه آلفایی در کار نیست، در این حالت افراد متوجه واقعیتها می شوند و هیچ چیزی قابل توجیه نیست. هر فردی خطاهای خودش را متوجه می شود و به ملامت خویش می پردازد. به همین خاطر خدا در سوره قیامت از نفس لوامه یاد می کند.

[75:1]  سوگند می خورم به روز رستاخیز.

[75:2]  و سوگند می خورم به نفس ملامت کننده.

وارد شدن به کانالهای آلفا باعث فعال تر شدن قسمت راست مغز و کم فعال تر بودن قسمت چپ مغز می شود، به همین خاطر ، خطربروز آلزایمر در افراد زیاد است.

افرادی که وارد آلفاهای منحصر بفرد می شوند، بعداز مدتی احساس تنهایی می کنند. زیرا این افراد آلفای دیگری از همین نوع، در محیط واقعی خویش نمی یابند و در ذهن خویش به بن بست می رسند، حتی ممکن است دست به خودکشی و یا عملیات انتحاری بزنند.

همانطور که گفته شد، هدف اصلی شیطان نابودی انسانهاست. خود شیاطین در کانال های آلفا غوطه ورند و مثل عنکبوت تارهایی (آلفاهایی) برای به دام انداختن اجنه و انسانها تنیده اند. آنان خود به آن کانال ها معتقدند و به همین خاطر می خواهند که تمام مردم جهان را وارد این تارها کنند. شیطان به این کانال ها جذابیت هایی (زینت دادن دنیا) می دهد تا که مردم را راحتتر جذب کند.

شعارهایی به ظاهر خوب و پسندیده ولی سطحی ، در بعضی جوامع باعث بوجود آمدن مکتب های عرفانی و سیاسی شده است. زمانی کمونیستها با شعارهای پوپولیستی ؛ خیلی از افراد را جذب کردند.این شعارها در ظاهر خیلی خوب بودند. اما خدا ما را آفریده است و او می داند که چطوری انسانها می توانند زندگی کنند. در عمل شعارهای پوپولیستی کمونیستها به نتیجه نرسید و جامعه ای را نابود کرد.

نیاز انسان فقط مادیات نیست، نیاز انسان فقط به اشتراک گذاشتن منابع نیست. اگر تمام امکانات جهان را برای یک انسان تهیه کنی ولی به او بگویید که شما فقط در این محدوده (خانه) حق تردد دارید، آن فرد خودبخود نسبت به همه چیز ناامید می شود، زیرا به تمام نیازهای دیگر او بی توجهی شده است.

همیشه جوامعی به موفقیت رسیده اند که درآن شعارهای پوپولیستی مطرح نبوده است. شعارهای پوپولیستی ممکن است که افراد یک جامعه را با هم متحد کند ولی در واقع به نابودی آن جامعه منجر خواهد شد.

خدا در قرآن می فرماید: که بت پرستان از بت های خویش جهت اتحاد و دوستی بین خود استفاده می کنند. این مصیبت بزرگ که همرنگ جماعت شدن است، در قرآن پیش بینی شده است. اتحاد و دوستی به هر قیمتی مناسب نیست. خدا اتحاد و دوستی براساس بتها را قبول ندارد.

[29:25]  او گفت: "شما به خاطر فشار اجتماعی معبودان بدون قدرتی را در کنار خدا می پرستید، فقط برای آنکه در زندگی این دنیا رابطه دوستی را میان خودتان حفظ کنید. ولی سپس، در روز رستاخیز، یکدیگر را طرد و لعنت خواهید کرد. سرانجام شما دوزخ است، جایی که نمی توانید یکدیگر را یاری دهید."

اما نیاز انسانها فقط چند شعار پوپولیستی زینت داده شده نیست. در این راستا استدلال های آلفایی در جوامع زیاد بکار برده می شود. مثلا خدا در قرآن ارث زن را نسبت به  مرد نصف بیان فرموده است. کسانی که در آلفا به سر می برند، جلو دروازه کانال آلفای خویش شعار برابری ارث زن و مرد را نصب می کنند و با این شعار غیر واقعی و پوپولیستی به جذب افراد می پردازند.

این شعار ممکن است در ظاهر احساسات افراد را تحریک کند و اگر فرد از ایمان محکمی برخوردار نباشد؛ ممکن است به راحتی تحت تاثیر قرار بگیرد و وارد کانال افراد مورد نظر شود.  تمام حربه های شیطان در زینت دادن و شعاردادن خلاصه می شود.

آدولف هیتلر با سردادن شعارهای ملی گرایانه، توانست احساسات افراد را تحریک و آنان را وارد کانال آلفای خود کند. اما ایده های او فقط شعارهای ملی گرایانه نبود، بلکه خیلی چیزهای دیگر هم بود که فردی که به آن حزب دلبسته می شد، مجبور بود شعارهای دیگر را هم قبول کند و همین مورد منجر به قتل میلیونها نفر و نابود شدن یک قاره شد.

بعضی گروههای مسلمان هم با دادن شعارهای ظاهری ، خاورمیانه را به جنگ و جدل و نابودی کشانده اند. اجبار در دین و آیین و ایجاد حکومت فاضله در خاورمیانه، دست مایه ی گروههای داعش از فرق مختلف شده است و ضررات غیر قابل جبرانی به خاورمیانه رسانده است.

گاهی بعضی فرقه ها از طریق موسیقی و آواز باید حالت حسی خاصی به خود بگیرند تا بتوانند وارد کانال آلفای خود بشوند. مثلا دراویش و مرتاضان هندی برای رسیدن به حالت معنوی خویش به رقصیدن و چرخیدن دور خود وسایر حرکات عجیب و غریب می پردازند. آنان با این کار وارد کانال آلفای خود شده و آنجا در معرض کنترل اجنه قرار می گیرند. در این حالت به کمک اجنه مثلا از دهان خود سیخ رد می کنند و خون جاری نمی شود و مردم هم فکر می کنند که این کارها کرامت و معجزه است و تحت تاثیر قرار می گیرند.

دراویش و مرتاضان از ابتدا قادر به انجام چنین کاری نیستند، بلکه باید ابتدا رقص ها و حرکات مخصوص خود را انجام بدهند؛ موسیقی و حرکات و رقص ها و نوحه ها نقش مهمی در ورود به کانال آلفا دارند، از آنجا به بعد، بدن خود را در اختیار اجنه قرار می دهند و اجنه هم با قدرتی که در آلفا دارند، مانع از خونریزی جای سیخ در بدن فرد می شوند.

آدمی نمی تواند افکار نادرست را برای خود توجیه کند مگر وارد کانال آلفا شده باشد. به همین مناسبت بعضی فرقه های مذهبی جهت توجیه مقلدین خود، آنان را در جلسات خصوصی شرکت می دهند و جو خاصی را درآن جلسات حاکم می کنند و با این کار آنان را وارد آلفا می کنند و به این طریق خود را در اختیار اجنه و شیاطین قرار می دهند. اجنه و شیاطین فقط در کانال های آلفا می توانند بر آدمیان مسلط شوند. این بزرگترین و تنها حربه و وسیله شیاطین است. یعنی شیاطین و اجنه ابتدا سعی در ورود افراد به کانال های آلفا می کنند، بعد ازآن می توانند افراد را کنترل کنند.

علم مغناطیس وسیله اصلی اجنه در انجام کارهای دراویش و مرتاضان و بوداییها است .انسان از ماده و اجنه از آتش (ضد ماده) تشکیل شده است. ضد ماده تاثیرات خاصی بر ماده دارد، که منجر به عدم خونریزی بدن با عبور سیخ درآن می شود. توهم، احساسات، گریه، خنده نوعی فرآیند مغناطیسی است که در ذهن انجام می گیرد. حتی دانشمندان علم روان جدیدا با تحریک بعضی از نقاط معز، فرد را وادار به خنده و گریه و خواب می کنند. تمام حربه های شیطان در همین نکته نهفته است. شاید دروایش و مداحان با استفاده از موسیقی و رقص و نوحه، ناخودآگاه مشغول ایجاد میدان مغناطیسی هستند تا که خود را در اختیار اجنه (بدون اینکه خود بدانند) قرار دهند و از آنجا به بعد اجنه می دانند چکار کنند.

خدا در قرآن می فرماید که :مردانی از انسان ها در کارهای خویش از مردانی از جن کمک می طلبند.

[72:6]  'انسان ها از طریق جن ها قدرت می جستند، ولی آنها اینان را به مصیبت بیشتری دچار کردند.

دراویش و رمالها و دعانویس ها و امثالهم دقیقا مصداق کامل این آیه هستند. متاسفانه بعضی افراد از این طریق در جستجوی قدرتهایی هستند که در ظاهر فریبنده هستند ولی در زندگی آدمی به هیچ دردی نمی خورند و کاملا مضر هستند و افراد با باور این نمایشات شیطانی ، فقط خود را در کانال آلفا قرار می دهند و تحت کنترل اجنه و شیاطین قرار می گیرند. به همین خاطر افرادی که دعانویس هستند، بعداز مدتی گندکاریها و شهوت پرستیهای آنان مشخص می شود و رسوا می شوند. اگر اصول انسانی اسلام را بلد باشی ،تا خود را به کانال آلفا نبری،نمی توانی به چنین کارهای مسخره ای کرامت بگویی.

وضوء و نماز مغناطیس ایجاد شده در طول روز را خنثی می کنند و کنترل افراد را از دست اجنه خارج می کند. گاهی جابجا شدن از یک مکانی به مکان دیگر باعث خنثی شدن میدان مغناطیسی ایجاد شده جهت بدام انداختن ذهن ما،  میشود.

گاهی اجنه در شکل پیامبران و صالحین مرده برای افراد ظاهر می شوند و افراد به آلفا رفته ، فکر می کنند که دارند با آنان دیدار می کنند و باعث گمراهی میلیونها نفر می شوند.

بعضی مواقع ملحدین و فرقه های مذهبی که کاملا در آلفا به سر می برند  جو روانی خاصی در جامعه برقرار می سازند ،مردم را ترس فرا می گیرد و فکر می کنند که حق با آنهاست.

در قرآن مثال خاصی در این مورد ذکر شده است؛ در سوره شوری آیه 28 از جنگ بدر صحبت می کند که مشرکین با دک و پوز و امکانات به جنگ آمده بودند و با استفاده از تبلیغات و دهل و آواز و جو روانی قویی که در محیط به وجود آورده بودند، مسلمانان را ترس فرا گرفته بود. در واقع آنان تحت تاثیر کانال آلفای مشرکین قرار گرفته بودند. به همین خاطر خدا چندین هزار ملائکه به کمک مسلمین فرستاد. کمک ملائکه به مسلمانان مثال و نمونه دلگرمی از طرف خدا بود. ملائکه جنهای پشتیبان مشرکین را شکست و فراری دادند و مشرکین از حالت آلفا خارج شدند و همه چیز تمام شد و تمام نیروی روحی خود را از دست دادند و در نهایت شکست سختی خوردند.

اگر فردی بخواهد در جامعه از جو روانی جامعه در امان باشد، باید به خدا پناه ببرد. خدا خودش به روش خودش مشکل را حل می کند. خدا در زندگی بهترین پناهگاه است. ما باید در زندگی فقط از او طلب کمک کنیم. او به هر کاری تواناست. خدا کنترل تمام جهان را در دست دارد و به راحتی هر مشکلی را حل می کند. خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است.او حتی از خود ما به ما نزدیکتر است. او حتی از وسوسه های نفس و پچ پچ های ما آگاه است. ما نباید از افراد صالح که مرده اند،کمک بخواهیم. زیرا آنها در جهان ما مرده اند و صدای ما را نمی شنوند. در نتیجه صدای درخواست کننده در کانال آلفا توسط اجنه و شیطان رد گیری می شود و آنها با پالسهای مناسب زمینه گمراهیشان را فراهم می کنند.

انسانهای داخل کانال های آلفا ، نمی توانند آدم های واقعی را احساس و درک کنند. زیرا آنها با دید خود جهان را می نگرند. به همین خاطر آنها بیشتر اهل حرفند تا عمل. شیطان با استفاده از ابزارهای جدید مثل ماهواره و ...می تواند انسانها را از راه دور کنترل کند. ایده های خیانت و خشونت و... در فیلم های تلویزیونی می تواند مشتریان خودش را پیدا کند و به یک پدیده همه گیر تبدیل شود .

ترویج ایده های خیانت و خشونت در فیلم ها ،یک نوع سحر و جادوی شیاطین است که به زبان انسانها ترجمه شده است. برای جلوگیری از چنین تاثیراتی باید به روشهای خدا در قرآن عمل نمود. هربار که شیطان شما را وسوسه کرد ،باید آن فکر را ترک کنید و به یک کار دیگر مشغول شوید و از دست شیطان به خدا پناه ببرید.

خدا می فرماید که شب برای آرامش است؛ اما بیشتر مردم شب ها تا نیمه های شب مشغول نگاه کردن به فیلم های ماهواره ای هستند و بسیار جدی تحت تاثیر مطالب آن قرار می گیرند و از همین جاها کانال های آلفا پدید می آید.

شبها برای آرامش و خوابیدن بوجود آمده است. خنده ها و گریه های الکی و غیرقابل کنترل در شب نشینی های طولانی حکمفرما می باشد. بطوریکه در ورود به کانال آلفا بسیار تاثیر گذار است. ما باید بدانیم که شیطان در چه فضاها و د رچه مکانهایی ما را بیشتر فریب می دهد . در نتیجه باید ازآن مکانها و فضاها دوری کنیم.

جهت دوری از کانال آلفا ابتدا ببینید که آخرین گناهی که انجام دادید ،در کجا بوده و با چه کسانی بوده و دلیلش چه بوده؟ در این صورت نقطه ضعف خود را در مقابل شیطان یافته اید و ازآن به بعد مواظب آن نقطه ضعف ها باشید.

شیطان دشمن ماست و ما هم باید دشمن او باشیم.این دستور خداست که دشمنی با شیطان باید دوطرفه باشد. یعنی باید براساس تجربه و عقل خویش ، که در چه نقاطی فریب شیطان را می خوریم و دچار گناه می شویم. درآنصورت ما باید همیشه آماده باشیم.

کسانی که درآلفا به سر می برند، استدلالهایی برای کارهای خود ارائه می دهند که استدلالهای آلفایی نامیده می شوند. کسی که ادعای نقض و رد قرآن را ارائه می کند، دلیل خویش را اینگونه اعلام می دارد که  چرا ارث زن نصف ارث مرد است و چرا خدا بین زن و مرد مساوات برقرار ننموده است؟ این استدلال بسیار فریبنده و سطحی است. اولین کسی که استدلال آلفایی کرد شیطان بود. او گفت که من از آدم بهترم، به او گفته شد که چطور و چرا؟

او در جواب گفت که من از آتش خلق شده ام و انسان از خاک!

شاید ظاهرا آتش نسبت به خاک قدرت بیشتری داشته باشد؛ ولی شیطان فریب غرور و تکبرخود را خورد. زیرا او نمی خواست راه خدا را انتخاب کند و این فقط یک بهانه بود.

بعداز جذب شدن به کانال های آلفا، بیشتر قربانیان هوای نفس خود را می پرستند و آنچیزی را انجام می دهند که هوای نفسشان آرزو می کند. در این صورت نفس غیرقابل کنترل است؛ زیرا نفس در معرض کنترل شیاطین است و شیاطین هم قدرتهای فراوانی در منحرف ساختن  نفس دارند.

[45:23]  آیا توجه کرده ای به کسی که غرورش خدای اوست؟ درنتیجه، خدا با وجود دانشش، او را به گمراهی می فرستد، بر شنوایی و فکر او مهر می زند و بر دیدگانش پرده می افکند. پس چه کسی می تواند پس از چنین تصمیمی از جانب خدا او را هدایت کند؟ آیا توجه نمی کنید؟

اگر نفس را کنترل کنیم،زندگی بسیار راحتتر خواهد بود، اما اگر افسار نفس مهار نشود، یک دنیا آرزو و امیال درست و غلط پیش روی انسان می گذارد که احتمال انحراف صددرصد است.

بعضی مردم در ظاهر ادعا می کنند که در کانال آلفا به سر نمی برند؛ اما در خلوت خود در آلفا هستند، خدا به چنین افرادی منافق می گوید.

[2:13]  هنگامی که به آنان گفته شود: "ایمان آورید مانند مردمی که ایمان آورده اند،" می گویند: "آیا مانند بى خردانی که ایمان آوردند، ایمان بیاوریم؟" درواقع، این آنها هستند که بى خردند، ولی نمی دانند.

[2:14]  هنگامی که با مؤمنان ملاقات کنند، می گویند: "ما ایمان داریم،" و چون با شیاطین خود به خلوت نشینند، می گویند: "ما با شما هستیم؛ و فقط مسخره می کردیم."

در این حالت شیطان همیشه با آنهاست، ولی خود خبر ندارند. این دوگانگی خود یکی از تاکتیک های شیطان است.

موسیقی های منحرف کننده ،اشعار احساسی ،موادمخدر مهمترین ابزار جهت ورود به کانال آلفاست.این موارد مستقیما فرد را به کانال آلفا می برند و کامل نفس فرد دست شیطان می افتد. در کانال آلفا منطق و عقل درست کار نمی کند؛ به همین خاطر گزاره های درست و آموخته های دینی فرد بی فایده است. یک فرد معتاد حتی بچه خودش را هم می کشد. اشعار احساسی در طول تاریخ مسلمین را به خاک سیاه نشانده است. اشعار احساسی افراد را به حالت آلفا می برد و در نتیجه مثل مواد مخدر عمل می کند. به همین خاطر خدا می فرماید که:

سوره شعراء آیه 224: وَالشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الغاوۥنَ

سوره حجر آیه 65: ان عِبادى لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطانٌ إِلّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الغاوینَ

براساس گفته خدا،شیطان فقط بر افراد (غاوون) کنترل دارد. بیشتر دیکتاتورهای تاریخ بوسیله اشعار احساسی جنایات خود را انجام می دادند. کسانی مثل هیتلر و یزید ؛ سخنران و شاعر ماهری بوده اند.

براساس سرگذشت قارون در قرآن، روزی قارون همراه خدم و حشم خود وارد میدان بزرگ شهر می شود، او تمام امکانات و زیور آلات خود را با خود همراه کرده بود. مردم که اینها را دیدند، تحت تاثیر قرار گرفته و گفتند :که ای کاش ما هم مثل او بودیم. اما چند روز بعد که قارون و گنجش در زیر زمین مدفون شدند، همان مردم گفتند که : خدا را شکر مثل او نبودیم! این است که مردم در زندگی خود بیشتراحساسی حرف می زنند و اصلا خدا را در نظر نمی گیرند و فقط زمانی پشیمان می شوند که کار به بن بست بخورد.

زمانی کمونیستها حرف از برابری و برادری و مساوات ( شعارهای به ظاهر زیبا) می زدند؛ اما بعد از فروپاشی شوروی ؛همان مردم از حرف خود پشیمان شدند. حرف زدن شیطان به این طریق است .

شیطان از حربه هایش خسته نمی شود. یک حربه را هزاران بار روی افراد و جوامع اجرا می کند و نتیجه هم می گیرد. خدا خودش فرموده است که متاسفانه بیشتر مردم اهل جهنمند و خود نمی دانند.

شما وقتی یک شعار قشنگ و به ظاهر درست از یک مکتب قبول می کنید ،باید خیلی چیزهای دیگر را هم از آنها قبول کنید.این بارها ثابت شده است که شعارهای فرقه های مذهبی اصلا ملاک نیست، بلکه باید به عمل آنها نگاه کرد.

 

گمراهی

از شر شیطان رانده شده بخدا پناه می برم

بنام خدا بخشنده مهربان

 

فضای مجازی، گمراهی، وسوسه های شیاطین ، ابزارهای جدید، راه حل دوری از شیطان

 

 

تمدن جدید مشکلات جدی و جدیدی برای جامعه ما بوجود آورده است. نسل جدید ابزارها و روشهای دیگری را جهت زندگی برگزیده است و فضای مجازی جزو لاینفک زندگی او شده است و ناآگاهانه خودش را در معرض خطرات فراوانی قرار می دهد. توهمات ، داستانهای تخیلی ، فیلمهای سینمایی ، سریالهای تلویزیونی و مشروبات الکلی و مواد مخدر و بازیهای کامپیوتری مردم را وارد کانال و فضای دیگری می کند که در آن فضا، فرد براحتی گمراه می شود. یک سریال تلویزیونی که هر روزه فرد به تماشای آن می نشیند، می تواند فرد را با خود همراه کند و قلب و احساسات فرد را تحت تاثیر قرار دهد. کسی که یک فیلم را هر روزه نگاه می کند ، به معنای آن است که فرد از آن فیلم لذت می برد. وقتی آدم از یک چیزی لذت می برد، نشان از این دارد که به آن چیز ایمان دارد. غیر ممکن است که انسان از یک چیزی لذت نبرد و اما هر روزه به تمایل خود وقت بگذارد و آن را نگاه کند. کسی نمی تواند از یک توهم لذت ببرد، مگر اینکه به خود بقبولاند آن را و آن را باور کند. زمانی که یک فرد در اشعار یک شاعر غرق میشود و از آن لذت می برد، به معنای آن است که فرد تفکرات اشعار را قبول دارد و در این حالت فرد وارد فضای دیگری از ذهن میشود که غیر از فضای واقعی است. در اصطلاح علمی به این فضا که حالت دیگری از آگاهی است،فضای آلفا می گویند. هر انسانی بسته به فرکانسهای مغزی خود، از نظر روان حالات مختلفی در او ظاهر میشود. در حالت بیداری امواج مغز در حالت بتا قرار می گیرد. اما در حالاتی که فرد در لذات و احساسات دنیوی و توهم مثل خواندن اشعار ، نگاه کردن به فیلم و بازیهای کامپیوتری غرق میشود، در این حالت امواج مغزی فرد در حالت آلفا قرار می گیرد. اما در حالات تفکر و حل مسائل منطقی و ریاضی امواج در حالت بتا قرار دارند. پس میتوان امواج مغزی را به چهار دسته کلی تقسیم نمود.

 

بتا:  حالت بیداری

آلفا: حالت احساسات و خلسه و توهم

تتا: حالت تله پاتی و...

دلتا: حالت خواب

 

هر چقدر که فرد بیشتر در احساسات و لذات ناشی از اشعار و فیلمها و مطالب فضاهای مجازی غرق شود، در حالت آلفای شدیدتری قرار می گیرد. در حالت آلفا از نیم کره سمت چپ (که مخصوص منطق و تفکر است) کمتر استفاده میشود و کلیه تصمیمات براساس نیم کره سمت راست (که مخصوص احساسات و توهم است) انجام می پذیرد. هنگامی که فرد وارد حالت آلفا میشود ، اطلاعات وارد شده به مغز او بدون پردازش در سمت چپ ، وارد ناحیه سمت راست میشود. به همین خاطر کسانی که درحالت آلفا قرار می گیرند، تصمیماتشان را براساس منطق و آموخته های قبلی خود انجام نمی دهند و به همین خاطر فرد در این حالت مرتکب انجام اعمالی میشود که در حالت عادی غلط و نادرست می داند. نکته مهم اینجاست که انسانها طوری ساخته شده اند که در حالت آلفا در کنترل کامل شیاطین و اجنه قرار می گیرند. اجنه و شیاطین فقط در سطح آلفا می توانند القاءات خود را بر انسان تحمیل کنند و کنترل افراد را در دست بگیرند و گناهان مختلف را بر او تحمیل کنند. کسی که گناه انجام می دهد در توهم به سر می برد و در واقع نزدیک به سطح آلفاست و به همین خاطر در تیررس شیاطین و اجنه قرار می گیرد. انسانها در حالت آلفا تلقین پذیرتر از همیشه میشوند. حربه شیطان برای کنترل کردن قربانیهای خود، این است که با وسوسه و نصیحت آنان را به سمت کانال آلفا می کشاند تا بتواند به طور کامل قربانیهای خود را کنترل کند.

 انسانها در طول زندگی در حالتهای مختلفی ناخواسته وارد آلفا میشوند؛ یکی چند دقیقه قبل از خواب و دیگری چند دقیقه بعد از بیداری و همچنین در لحظات مرگ.  به همین خاطر خدا می فرماید که آغاز و پایان روز خود را با نام و یاد خدا شروع و خاتمه دهید.

سوره انسان آیه 25 :  وَاذکُرِ اسمَ رَبِّکَ بُکرَةً وَأَصیلًا

ترجمه: و خدا را در اول صبح و آخر شب یاد کن.

 

در لحظات آخر زندگی هم افراد در حالت آلفا قرار می گیرند .

سوره قاف آیه نوزده : وَجاءَت سَکرَةُ المَوتِ بِالحَقِّ ذلِکَ ما کُنتَ مِنهُ تَحیدُ

ترجمه: سرانجام، سکرات اجتناب ناپذیر مرگ فرا می رسد؛ این همان است که سعی می کردی از آن بگریزی.

گناه یک توهم است. با انجام هر کار گناه, فرد بیشتر به آلفا نزدیک میشود و بیشتر در تیررس اجنه و شیاطین قرار می گیرد. نماز انسان را از حالت آلفا خارج و به دنیای واقعی می آورد و به همین خاطر نماز انسان را از فحشا و منکر دور میکند. فحشا و منکر در حالت آلفا درست بنظر میرسند و فرد منطق خویش را در مورد درست بودن و یا نبودن اعمال فحشا و منکر از دست میدهد و فرد بدون توجه به تمام عواقب گناه آن را انجام میدهد. اگر کسی بتواند همیشه در فکر خدا باشد و خدا را ذکر کند و در دنیای واقعی زندگی کند فریب شیطان را نمیخورد. دروازه های ورود به حالت آلفا در قرآن مشخص شده است. نگاه به نامحرم. فکر گناه. استعمال مشروبات الکلی و مواد مخدر، غیبت و تمام صفات رذیله که خدا در قرآن نهی فرموده است.

شیاطین برای وادار نمودن انسانها به گناه و غرق نمودن آنان در گناه، سعی در بردن آنان به حالت آلفا دارند. زیرا اگر انسان در حالت کانال آلفا قرار گیرد, براحتی در اختیار شیاطین و اجنه قرار می گیرد.

 

چه چیزهایی انسان را به حالت آلفا میبرد؟

 

غرق شدن در توهمات، باور نمودن توهمات و ترسها، باور نمودن زیتنهای دنیایی، مصرف مسکرات و مخمرات و مواد مخدر و ... انسان را بطور مستقیم بحالت آلفا میبرد و در آنحالت فرد منطق و آموزه های دینی خویش را بکار نمی برد و دچار انواع گناهان میشود.

اکثر کسانی که قتل و جنایات وحشتناک انجام میدهند، اقرار می کنند که در حین انجام جنایت و گناه، کنترل خویش را در دست نداشته اند و عواقب انجام گناه برایشان اصلا مهم نبوده است. انسان طوری آفریده شده است که اگر در راه مستقیم خدا قرار نگیرد، براحتی منحرف می شود و هیچ تضمینی در خوشبختی دنیا و آخرت او وجود ندارد.

 

وضوگرفتن قبل از اقامه نماز ، انسان را از حالت آلفا بیدار می کند و به اصطلاح خودمانی ، افکار و احساسات آن فضا از سرش می پرد.  زیرا شستشوی اعضاء وضو یک عمل فیزیکی است و به همین خاطر به نوعی، قطع فضای آلفاست و به همین خاطر خدای مهربان می فرماید که قبل از اقامه نماز ، وضو بگیرید. خدا در مورد لفظ نماز از کلمه اقامه استفاده میکند (اقیموا الصلوه) و عبارت خواندن را برای نماز به کار نمی برد. زیرا نماز باید یک عمل فیزیکی باشد و باید اقامه شود نه فقط خواندن صرف. زیرا نماز انسان را به دنیای واقعی می آورد و او را از فضاهای آلفا و آلفا مانندها در می آورد. کسانی که در فضای آلفا بسر می برند و بدون قطع ارتباط با آن فضا، اقدام به خواندن نماز می کنند، نمازشان روی هواست و تاثیر گذار نیست. تماس با خدا باید عملی و آگاهانه باشد نه در حالت خلسه و توهم. عده ای از مردم امروزی نماز بجا نمی آورند و می گویند که نماز یک عمل فکری است و ما در فکر خویش نماز می خوانیم و نیازی به سجده و قیام نیست! این افراد می خواهند در همان حالت آلفا بسر برند و نمی خواهند بیرون بیایند و وارد دنیای واقعی شوند و احتمال انحراف این افراد بسیار بیشتر است.

جادوگران در زمانهای قدیم ابتدا بوسیله اشعار و توهمات و القاء ترس و وعده و وعید به مشتریان خویش، آنان را وارد حالت آلفای خود می کردند و در آن فضا فرد را برده خود می کردند. زیرا انسان فقط در حالت آلفا در تیررس مستقیم شیاطین قرار دارد. خدا خودش می فرماید که شیطان بر افرادی تسلط دارد که گمراه باشند (یَتَّبِعُهُمُ الغاوۥنَ).

 

سوره شعراء آیه 221 : هَل أُنَبِّئُکُم عَلى مَن تَنَزَّلُ الشَّیطینُ

ترجمه: آیا شما را آگاه کنم که شیاطین بر چه کسانی فرستاده می ‌شوند؟

 

آیه 222: تَنَزَّلُ عَلى کُلِّ أَفّاکٍ أَثیمٍ

ترجمه: آنها بر هر گناهکار دروغ پردازی نازل می شوند.

 

آیه 223: یُلقونَ السَّمعَ وَأَکثَرُهُم کذِبونَ

ترجمه: آنها وانمود می کنند که گوش فرا می دهند، ولی بیشتر آنها دروغگو هستند.

 

آیه 224: وَالشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الغاوۥنَ

و اما شاعران، فقط گمراهان از آنها پیروی می ‌کنند.

 

در آیه 224 خدای مهربان افرادی را گمراه (الغاون در عربی) اعلام نموده است که از شعراء (کسانی که احساسات دیگران را تحت تاثیر قرار می دهند) تبعیت می کنند. شعر در عربی فقط به معنای دو بیتی و غزل نیست ، بلکه به معنای هر آنچه که انسان را وارد احساسات و توهم و در نتیجه حالت آلفا کند هست. در آیه دیگری خدا می فرماید شیطان بر بندگان من تسلطی ندارد مگر گمراهان (الغاوین)

 

سوره حجر آیه 65:  إِنَّ عِبادى لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطانٌ إِلّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الغاوینَ

ترجمه: "تو بر بندگان من هیچ قدرتی نداری. قدرت تو محدود به گمراهانی است که از تو پیروی می ‌کنند.

 

با توجه به دو آیه،

سوره شعراء آیه 224: وَالشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الغاوۥنَ

سوره حجر آیه 65:  إِنَّ عِبادى لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطانٌ إِلّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الغاوینَ

 

 انسانهای در حالت آلفا (الغاوین)  مستقیم در تیررس شیاطین هستند. پس براحتی میتوان نتیجه گرفت که شیطان در حالت آلفا افراد را در اختیار خویش می گیرد و دستورات خود را به آنان دیکته می کند. دانستن این نکته جهت مبارزه با حربه های شیطان بسیار مهم است. بسته به شدت فضای آلفا، فرد منطق و استدلال خویش را از دست میدهد ؛ مثلا کسی که میداند دزدی و غیبت و تهمت بد است، در فضای آلفا براحتی قابل توجیه است. در فضای آلفا قوانین هوای نفس حاکم است زیرا محل جولان شیاطین است. افرادی که پیش دعانویسها و رمالان می روند، به نوعی به این افراد روی آورده اند و به کسی غیر از خدا برای حل مشکلات خویش پناه می برند. فرد دعانویس با چرب زبانی و وعده و وعیدهای کلی فرد را جذب خود می کند و یواش یواش فرد بیچاره وارد کانال آلفای دعانویس میشود و از همانجا به بعد برده ذهنی دعانویس میشوند. به همین خاطر این افراد نه یکبار بلکه چندین بار دیگر هم به دعانویس مراجعه می کنند زیرا وابسته فکری دعانویس میشوند و به کانال آلفا عادت کرده اند. دعانویس هم حرفهای کلی و دلخوش کن به فرد ارائه می دهد (آنچه که فرد مراجعه کننده دلش می خواهد باشد).

 

خدا میفرماید که نزدیک نماز نشوید وقتی که حالت سکر (چیزی که عقل را می پوشاند) به شما دست داده است (لا تقربوا الصلوه و انتم سکری). زیرا سکر فرد را به آلفا میبرد و نماز در فضای آلفا بی فایده است. دقیقا به همین دلیل نماز خیلی از افراد، نماز واقعی نیست. زیرا آنها در حین انجام نماز هنوز در افکار ناگسسته خود هستند. وضو قبل از نماز یک عمل فیزیکی است و افکار قبلی فرد را به هم می ریزد و او را به دنیای واقعی می آورد. به همین دلایل کسانی که در افکار خویش غوطه ورند، در حین نماز باید حتما وضو را تجدید کنند.

غرق شدن در لذات جنسی براثر سریالهای تلویزیونی و ماهواره ای و تصاویر اینترنتی و فضای مجازی، کانالی از آلفا برای افراد ایجاد می کند که بعد از مدتی به آن عادت می کنند و بعد از مدتی برای لذت بردن از زندگی مشترک، باید ابتدا خود را به آن کانال برگردانند تا بتوانند دوباره لذت ببرند. به همین خاطر بعد از مدتی با شریک زندگی خویش تضاد پیدا می کنند و کارشان به عدم تفاهم می کشد. تعداد و تعدد کانالهای آلفا به اندازه تعداد شیاطین است و هیچوقت دو فرد در فضای آلفا به اتحاد نمی رسند. لذات موجود در فضای آلفا بسیار محدود و بی ارزش است. فرد با این کار خود را از آن همه نعمتهای خدادادی محروم میکند. افرادی که در کانال آلفا به سر می برند و غرق در آن میشوند؛ در همان لذت ممنوعه غرق میشوند و تمام زندگی خود را وقف آن میکنند. وقتی که یک فرد در لذات جنسی غرق شده است، در برخورد با محیط خویش ، چشم چران است و چشمانش در مقابل حوادث دیگر کور است. تعداد فضای آلفا بسیار زیاد است و همین تعدد باعث شده است که افراد گناهکار و غرق در توهمات هیچوقت یکدیگر را درک نمی کنند ، بجز در برخورد با اقلیتهای همچون خود. اما افراد باایمان در فضای خدا قرار دارند و در راه مستقیم خدا قرار دارند و همدیگر را درک می کنند و در خواب و خیالات و توهمات به سر نمی برند. گاهی توهمات یک کشور و ملت را به نابودی می کشاند. هیتلر با ایجاد توهم و حرفهای احساساتی آن همه را فریب داد و میلیونها را به کشتن داد.

 

شیطان به حوا و آدم وسوسه کرد که درخت  ممنوعه با ارزشتر از نعمتهای دیگر است و آن قدر وسوسه کرد تا که آنان را وارد کانال آلفا نمود و آنان در کانال آلفا مرتکب گناه بزرگ شدند  و از بهشت بیرون رانده شدند. در بهشت آن همه نعمت بود، شیطان همه آن نعمتها را بخاطر یک توهم و دروغ از آنان گرفت. چه خسران بزرگی!

 

سوره عصر: قسم به عصر. براستی انسان در خسران و زیان بسر می برد، مگر کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و به طرف حق و صبر نصیحت کنند.

 

عده ای آنقدر در خواندن و مطالعه جملات قصار و رمانها غرق شده اند که ناخواسته و بدون آن که بفهمند وارد کانال آلفا شده اند. زیرا تفکرات آنان منجر به عمل صالح نمی شود و مطالعات آنان بی فایده است و بی بهره. مطالعه ای که منجر به عمل نشود، یعنی مطالعه شما براساس واقعیت نیست و شما هنوز در کانال آلفا بسر می برید و خودت خبر ندارید. بزرگترین مشکل جوانان عصر ما عمل نکردن به دانسته هاست. 

کسانی که وارد فاز آلفا میشوند، از آنجا که از حافظه سمت چپ خود بهره نمی برند و بیشتر احساسات و توهمات را دنبال می کنند، کم کم  دچار فراموشی و آلزایمر میشوند و حافظه سمت چپ آنان روز بروز ضعیفتر میشود. مشکل بزرگ بشریت این است که نمی خواهد تصمیماتش را براساس نیمکره سمت چپ اتخاذ کند. 

فضای آلفا باعث تضاد درونی افراد میشود، تضاد درونی باعث بروز بیماریهای گوناگون میشود. فضای آلفا هورمونهای زنانه و مردانه افراد را تغییر می دهد و نظم آنها را بهم می ریزد. زیرا بدن ما فقط برای زندگی در دنیای واقعی آفریده شده است و با فضای آلفا سازگار نیست و به همین خاطر افراد توهمی و گناهکار زود دچار مریضی میشوند. یک دانشمند اروپایی در قرن شانزده چندین ساعت  پاندول دار را در یک اتاق روی یک دیوار کنار هم قرار داد و پاندول آن ساعتها را به طور ناهماهنگ با هم بکار انداخت. بعد از یک روز یواش یواش پاندول آن دو ساعت با همدیگر هماهنگ شدند. در سال 1665 میلادی دانشمندان از مشاهده پدیده عجیبی خبر دادند؛ دو ساعتی که از یک دیوار آویخته شده باشند، هر چند در ابتدا جهت مخالفی داشته باشند در نهایت هماهنگ می شوند. با توجه به این مثال که فیزیکی بود، میتوان متوجه شد که موسیقی و ریتمهای موسیقی و فیلم بر روی بینندگان و شنوندگان خود تاثیر مستقیم دارند. کافی است که افراد در آن موسیقی ها و فیلمها غرق شوند تا وارد کانال آلفا شوند. حتی زنانی که در محیطهای خانوادگی به غیبت و مسخره کردن افراد دیگر می پردازند، بعد از مدتی سیکل قاعدگی آنان مثل هم میشود. زیرا هورمونهای زنانه آنان به علت غرق شدن در توهمات و گناه تغییر می کند. غرق شدن در موسیقی های ریتمیک باعث میشود که فرکانسهای مغز تغییر یابد و فرد را در حالات آلفا قرار می دهد.

 یک سریال تلویزیونی که هر روز وقت می گذارید و آن را نگاه می کنید، در واقع دارید با آن سریال زندگی می کنید و ناخودآگاه در کانال افکار آن فیلم قرار می گیرید و بعد از مدتی منطق و استدلال خویش را در مورد وقایع خیانت و روابط غیراخلاقی از دست می دهید. ناخودآگاه فضای خانواده پر از تنش می شود.

 

راهکارهای مبارزه با کانالهای آلفا:

1.     جهاد با نفس اماره یکی از راهکارهای مهم برای دوری از کانالهای آلفاست.

 

2.     اگر وسوسه های از طرف شیطان به شما روی آورد، فورا به خدا پناه ببرید

سوره فصلت آیه 36: وَإِمّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیطٰنِ نَزغٌ فَاستَعِذ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ العَلیمُ

هرگاه شیطان تو را به چیزی وسوسه کند، به خدا پناه بر. اوست شنوا، دانای مطلق.

 

3.     مقابله با وسوسه شیاطین

سوره اعراف آیه 201 :  إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوا إِذا مَسَّهُم طٰئِفٌ مِنَ الشَّیطٰنِ تَذَکَّروا فَإِذا هُم مُبصِرونَ

کسانى که پرهیزکارند، هرگاه شیطان با ایده اى به آنها نزدیک مى شود، به یاد مى آورند و در اثر آن بینا مى شوند.

4.      

سوره زخرف آیه 36 : وَمَن یَعشُ عَن ذِکرِ الرَّحمٰنِ نُقَیِّض لَهُ شَیطٰنًا فَهُوَ لَهُ قَرینٌ

هر کس پیام بخشنده ترین را نادیده بگیرد، ما برای او شیطانی تعیین می کنیم تا همزاد دائمی او باشد.

5.      

سوره رعد آیه 28 : الَّذینَ ءامَنوا وَتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِکرِ اللَّهِ أَلا بِذِکرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ

آنها کسانی هستند که با یاد خدا دل هایشان شاد می شود. مسلماً، با یاد خدا دل ها به وجد می آیند.

6.      

با توجه به دو آیه،

سوره شعراء آیه 224: وَالشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الغاوۥنَ

سوره حجر آیه 65:  إِنَّ عِبادى لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطانٌ إِلّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الغاوینَ

 

براحتی میتوان متوجه شد که توهم و احساسات بزرگترین طریقه برای انحراف افراد بوسیله شیطان است. لذتهای دنیوی زیادی در دنیای امروزی وجود دارد شامل اشعار و فیلمهای سینمایی و رمان و جملات قصار و سریالهای تلویزیونی و شبکه های اجتماعی و مواد مخدر و مشروبات الکلی و ... که مردم را به فضای آلفا می برند و طبق دو آیه بالایی شیطان بر بندگان خدا مسلط نیست ؛ مگر اینکه بوسیله توهم و احساسات در کانال آلفا قرار گرفته باشند. نماز و روزه و زکات و حج چهار علامت و چراغ خدا هستند که بر سر راه مستقیم خدا قرار دارند تا که مردم از خط اصلی و مستقیم خدا خارج نشوند و وارد کانالهای آلفای کمین گرفته در سر راه نشوند. بزرگترین دلیل تمایل به توهم و فضاهای آلفا، فرار از واقعیت و تغییر واقعیت آنجوری که هوای نفس می خواهد، است. 

 

از شیطان رانده شده بخدا پناه می برم

بنام خدا بخشنده مهربان


چند نرم افزار موبایل تهیه شده است که برای دانلود گذاشته میشود:


1- ترجمه رشاد خلیفه از قرآن به انگلیسی و فارسی              دانلود


2- توبه نصوح                                                                  دانلود


3- چهار نامه جهت دعوت به یکتاپرستی                              دانلود


دانلود چهار مقاله در مورد یکتاپرستی

پناه میبرم به خدااز شیطان رانده شده

بنام خدا بخشنده مهربان

 

جهت دانلود کل چهار مقاله این لینک را مشاهده کنید.

 

لینک کمکی برای دانلود