خدا یکتاست

خدا یکتاست

یکتاپرستی
خدا یکتاست

خدا یکتاست

یکتاپرستی

چرا معمولا دعاهای انسان در لحظات آخر مستجاب می شود

 زیرا انسان در طول زندگی از طریق واسطه ها طلب کمک می کند ، اما همینکه مشکلش جدی شد ، خودش شخصا متوجه می شود که فقط خدا همه کاره است ، خودش شخصا متوجه می شود که فقط خدا صدای همه را می شنود ، خودش شخصا متوجه می شود که فقط خدا همه را میبیند ؛ دراین حالت خالصانه خدا را میخواند و دراین حالت است که خدا دعایش را مستجاب می کند ، همین خالصانه خواندن باعث اجابت دعای او می شود. جالب این است که با این تجربه ، چنین انسانی بعد از نجات یافتن ، دوباره به سراغ همان عادت اولی میرود. وا اسفا!!! خدای مهربان توانا می فرماید : ادعونی استجب لکم ، اما چرا دعاهای خیلی ها مستجاب نمی شود ؟ زیرا خالصا برای خدا نیست. اگر دعا خالص باشه ، طبق وعده خدا حتما برآورده می شود (ادعونی استجب لکم).

مشروبات الکلی


کسانی که مشروب می نوشند ، برای خوش مزه بودن آن نمی نوشند بلکه برای بیخیال کردن آنان استفاده می کنند. در حالی که مواد سکر آور به هیچ عنوان آرامش فکر را نمی آورد. کسانی که الکل مصرف می کنند ، فقط فکر می کنند که مشکلاتشان حل شده است . اگر مشکلاتشان حل شده بود ، دوباره مصرف نمی کردند. افراد مشروبی مشروب مصرف می کنند. زیرا در حرف خویش مانده اند. خودشان به دروغ باور کرده اند که مشروب آرامش آور است. آنان یک دروغ بزرگ را در خود پرورش می دهند.
بعضی از مردم می گویند که الکل برای درمان روحی مفید است. روح یک چیز نادیدنی است. درمان یک چیز نادیدنی باید خود یک چیز نادیدنی باشد. درمان مشکل روحی باید روحی باشد. درمان مشکل روحی پرستش خدای یکتاست.

مواظب حسادتهای خویش باشید



مواظب آرزوهای خویش باشید
مواظب حسادتهای خویش باشید

روزی قارون همراه با امکانات و اموال فراوان به میان مردم آمد. کسانی که زندگی پست این دنیا را انتخاب کرده بودند ، گفتند : " ای کاش ما هم چنین امکانات و اموالی داشتیم. ای کاش ما هم صاحب چنین زیورآلات و چنین اسبهایی بودیم. واقعا قارون فرد خوشبختی است. او بهترین امکانات را دارد. به این می گویند زندگی "
بعد از مدتی قارون به همراه زیورآلاتش در زمین فرورفت و نابود شد. اموالش نتوانست او را نجات دهد. خدمه او نتوانستند برای او کاری کنند. زیرا مال دنیا در مقابل قدرت خدا هیچ است. بعد از این حادثه کسانی که چند روز پیش به مال و اموال قارون حسرت می بردند و آرزوی داشتن آن را داشتند ، بعد از دیدن این حادثه تنبیه شدند و توبه کردند. خدا به هرکس هر اندازه که بخواهد می دهد. خدا می داند که به هر کسی چه اندازه مال و منال بدهد. خدا به تمام افکار داخلی بندگانش آگاه است. او می داند که برای هرکسی چه اندازه ای از مال و امکانات دنیا مقدر کند. هر آرزویی مجاز نیست. زیرا آرزوهای این چنینی مخرب است. کانون خانواده ها را از هم می پاشد. زن و شوهری را می شناسم که زندگیشان به همین دلیل از هم پاشید. این زن و شوهر هر چیزی بالاتر از خویش می دیدند ، در حسرت آن چند جمله ای می گفتند. مثلا همسایه آنها مدل ماشینش بالاتر بود ، در حسرت داشتن آن به سر می بردند. این زن و شوهر زندگی فانی این دنیا را انتخاب کرده بودند. آنها هیچوقت از زندگی لذت نبردند. آنها همیشه در آرزوهای خویش به سر می بردند. به همین جهت بعد از مدتی زندگی آنها از هم پاشید. انسان باید به آنچه که خدا به او داده است قانع باشد و در حسرت داشته های دیگران ، عمر خویش را تلف نکند.

[28:79]
روزی، او با زینت های فراوان به میان قومش آمد. کسانی که زندگی این دنیا را ترجیح می ‌دادند، گفتند: "آه، ای کاش ما آنچه را که قارون به دست آورده است، می ‌داشتیم. واقعاً که او خیلی خوشبخت است"

[28:80]
و اما کسانی که دانش به آنها عطا شده بود، گفتند: "وای بر شما، پاداش خدا برای کسانی که ایمان دارند و زندگی پرهیزکارانه ای را در پیش می ‌گیرند، به مراتب بهتر است." هیچ کس به این مرحله نمی ‌رسد، مگر کسی که ثابت قدم بماند
[28:81]
سپس ما موجب شدیم تا زمین او و قصرش را ببلعد. هیچ سپاهی نمی ‌توانست در مقابل خدا به او کمک کند؛ مقدر نبود که او پیروز شود.
[28:82]
کسانی که روز پیش به او حسرت می ‌بردند، گفتند: "اکنون می ‌فهمیم که فقط خداست که به هر یک از بندگانش که برگزیند، روزی می ‌دهد و یا دریغ می ‌دارد. اگر به خاطر موهبت خدا نسبت به ما نبود، او باعث می ‌شد که زمین ما را هم ببلعد. حالا می ‌فهمیم که کافران هرگز موفق نمی ‌شوند."
[28:83]
ما سرای آخرت را به کسانی اختصاص می دهیم که در زمین در پی مقام و فساد نیستند. پیروزی نهایی از آن پرهیزکاران است.

شیطان عقده ای است

هر آنچه که خدا نهی کرده است ، آدمی به انجام آن تشویق میشود. خدا به آدم و حوا گفت که از درخت ممنوعه نخورید ، اما آنها دقیقا از آن خوردند. خدا به تعداد بی نهایت چیزهای پاکیزه آفریده است ، اما انسانها برای خوردن منع شده ها رغبت نشان می دهند. مشروب چیزی است که خدا آن را منع کرده است ، اما انسان به آن رغبت دارد. دلیل اصلی گرایش انسان به منع شده ها ، شیطان است. شیطان دشمن پروردگار است و دقیقا می خواهد که مردم به حرف خدا گوش ندهند. شیطان مردم را علیه خدا می شوراند. خیلی از مردم از عسل استفاده نمی کنند. اما اگر خدا عسل را منع می کرد ، خیلی از مردم دنیا روزانه عسل مصرف می کردند. این یعنی دشمنی با خدا. زیرا شیطان میخواهد که هر آن چه که خدا منع کرده است ، را ترویج دهد.

دشمنی دو طرفه



دشمنی با شیطان دو طرفه است. شیطان دشمن ماست. ما هم باید دشمن او باشیم. اگر فقط به این اکتفا کنیم که شیطان دشمن ماست ، در نبرد موفق نخواهیم شد. بلکه باید ما هم دشمن او باشیم. دشمنی باید دو طرفه باشد. ما وقتی از خانه بیرون می رویم ، در خانه را قفل می کنیم تا دزد خانه را نزند. باید تمهیداتی در مقابله با شیطان انجام دهیم. باید خود و محیط خود را برای مقابله با شیطان آماده کنیم. ما نباید خود را در معرض حمله شیطان قرار دهیم. مثلا نباید در جلساتی شرکت کنیم که احتمال گمراهی وجود دارد. ما باید در انتخاب فیلمهایی که نگاه می کنیم ، دقت کنیم. ما باید در انتخاب دوستهای صمیمی خویش دقت کنیم. ما باید در نقطه ضعفهای خویش ، راه ورود شیطان را ببندیم. آخرین گناهی که مرتکب شدید را بررسی کنید و ببینید که چه عاملی باعث شد تا به طرف آن کشیده شدید. از این به بعد نسبت به آن عامل محتاط باشید و مواظب حمله شیطان باشید.

                     دشمنی دو طرفه
انسان <-------------------------------> شیطان

[35:6] شیطان دشمن شماست، پس مانند یک دشمن با او رفتار کنید. او فقط حزب خود را دعوت می کند تا از ساکنان دوزخ باشند.

دو اشتباه بزرگ در مورد گناه و جرم

به نام خدا

دو اشتباه بزرگ در مورد گناه و جرم

1- کسانی که مرتکب گناه میشوند فکر میکنند که دیگر خدا آنها را نمی پذیرد ، بنابراین به گناه خویش ادامه می دهند. این حیله خیلی بزرگ شیطان است. بسیاری از انسانها به وسیله این استدلال شیطانی به جرم خویش همچنان ادامه می دهند.

[39:53] اعلام کن: "ای بندگان من که از حد گذشته اید، هرگز از رحمت خدا نومید نشوید، زیرا خدا همهٔ گناهان را می آمرزد. اوست عفوکننده، مهربان ترین."

2- بسیاری از مردم برای پرهیز از گناه ، خیلی چیزها را بر خود حرام می کنند. این هم حیله شیطان است. خدا به ما دستور داده است که از حلالهای او استفاده کنیم. خدا بهتر از هرکس دیگری ما را می شناسد و او بیشتر به نهاد نفس ما آگاه است. پس یکی از سلاحهای مهم و قوی علیه شیطان استفاده از حلالهای خداست.

[7:31] ای فرزندان آدم، هنگامی که به مسجد می روید، تمیز باشید و لباس مرتب بپوشید، و در حد اعتدال بخورید و بیاشامید؛ مسلماً، او افراد پرخور را دوست ندارد.

[30:21] یکی از مدرک‌های او این است که برای شما از میان خودتان همسرانی آفرید تا در کنار یکدیگر خرسندی و آسایش داشته باشید و او در قلب‌های شما نسبت به همسرانتان عشق و محبت قرار داد. در این، مدرکی است کافی برای مردمی که می ‌اندیشند.



راز مهم

از شر شیطان رانده شده به خدا پناه می برم

بنام خدا بخشنده مهربان

 

 

راز مهم

 

انسان فراموشکار است. خیلی زود دانسته های خویش را از یاد می برد. معمولا انسانهای امروزی خیلی چیزها بلدند. یک فرد عادی می تواند در مورد خوبی یک ساعت برای شما حرف بزند. اما باز همین فرد دنبال کارهای بد می رود!

معمولا ما از دیدن فلمهای خوب لذت می بریم. از خواندن کتابهای انرژی بخش لذت می بریم. از دیدن صحنه های دلخراش متنبه می شویم. از شنیدن حوادث بد برای دیگران ، ناراحت می شویم. از دیدن عکس بچه های گرسنه افریقایی احساس دلسوزی می کنیم. اما همه این دلسوزیها و لذتها فقط چند لحظه است . فقط چند ساعت طول می کشد. از دروغ ودزدی و خیانت بدمان می آید ، اما ممکن است در طول شبانه روز به وفور آن را مرتکب می شویم. نقطه ضعف انسان چیست که نمی تواند رشد کند و در جا می زند. چرا این احساسهای خوب در ما تاثیر نمی گذارد. چرا  کارهای خوب دیگران ، بدبختیهای دیگران ، رنج و شادی دیگران را مشاهده می کنیم و نفس ما فقط یک ساعت احساس آرامش می کند و دوباره به دنبال کارهای بد می رویم؟ مثل بچه خواب آلودی که با صدای مادرش از خواب بیدار می شود ، اما دوباره بعد از چند دقیقه  به خواب می رود.

 

این مهمترین راز زندگی انسان است که باید هر فردی برای خودش حل کند. جواب سوال خیلی ساده است و در عین حال خیلی مهم است. ما از فیلمهای آموزنده خوشمان می آید. هنرپیشه فیلم را الگوی خود قرار می دهیم. اما این فقط یک فیلم است. چرا ما نباید چنین نقشی را در زندگی عملی خویش بازی کنیم! چرا فقط می بینیم و می خوانیم و تعجب می کنیم. چرا عمل نمی کنیم؟ اگر از فیلم خوب خوشت می آید ، چرا خودت چنین نقشی را در زندگی خویش بازی نمی کنید؟ اگر از کمک به فقرا خوشت می آید ، چرا خودت عملا کمک نمی کنید؟ راز همین است. ما فقط مطالعه می کنیم. فقط حرف می زنیم ، فقط فیلم نگاه می کنیم . هیچوقت به دانسته های خویش عمل نمی کنیم. ایمان داریم اما عمل صالح نداریم. به همه خوبی ها ایمان داریم ، اما عملا انجام نمی دهیم. چنین ایمانی زود از بین می رود. چنین ایمانی یعنی در جا زدن. ایمان و عمل صالح لازم و ملزوم یکدیگرند. ایمان باعث ایجاد عمل صالح خواهد شد و عمل سالح هم باعث زیاد شدن ایمان خواهد شد. این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. یکی نباشد ، آن یکی هم از بین خواهد رفت. یک کوهنورد برای بالا رفتن از کوه ، ابتدا یک متر بالا می رود ، بعد جای خویش را با چکش محکم می کند بعد دوباره یک متر دیگر بالا می رود. هر متر ، که بالا می رود طناب خویش را با چکش محکم می کند ، بعد قدم بعدی را بر می دارد. اگر طناب خویش را را محکم نکند ، احتمال سقوط او حتمی است. ایمان یعنی بالا رفتن از کوه و عمل صالح هم یعنی طناب را به کوه وصل کردن. کسانی که ایمانشان را با عمل صالح عجین نکرده باشند ، وارد بهشت نخواهند شد. این وعده خدای بزرگ است.

 

[6:158] آیا آنها منتظرند تا فرشتگان نزدشان بیایند، یا پروردگارت، یا برخی از نشان های فیزیکی پروردگارت تجلی کند؟ روزی که این اتفاق رخ دهد، دیگر هیچ نفسی از ایمان آوردن بهره ای نخواهد برد، چنانچه پیش از آن ایمان نیاورده و با اعمال پرهیزکارانه، منافع ایمان را کسب نکرده باشد.* بگو: "منتظر باشید؛ ما هم منتظریم."

 

گذشته درس عبرت است

از شر شیطان رانده شده به خدا پناه می برم

بنام خدا بخشنده مهربان

 


آدم عاقل دو بار از یک سوراخ گزیده نمی شود. ما انسانها هیچوقت از گذشته خویش درس عبرت نمی گیریم. تنها خدا شعار اصلی همه پیامبران بوده است. تمام پیامبران در طول تاریخ از جمله ابراهیم ، موسی ، عیسی ، محمد شعارشان "تنها خدا" بوده است. اما متاسفانه شیطان از طریق انسانها آن شعار را تغییر داد و به شعار "تنها پیامبر ما" تغییر داد. مسیحیان می گویند "فقط مسیح" . مسلمانان می گویند "محمد سید پیامبران است".

 

[6:162]  بگو: "نماز من، اعمال عبادی من، زندگی من و مرگ من، همه مطلقاً به خدا اختصاص دارد، آن پروردگار عالم.

حدیث و سنت پیام خد ا نیست

از شر شیطان رانده شده به خدا پناه می برم

بنام خدا بخشنده مهربان

 

 

شیطان غیر مستقیم حرفهایش را گسترش می دهد.. خدا تورات نازل می کند ، شیطان تالمود درست می کند. خدا قرآن نازل می کند ، شیطان حدیث و سنت درست می کند. شیطان  50 -50 حرفهایش را تنظیم می کند. همه احادیث وحی شده از طرف شیاطین غلط نیست. در میان احادیث غلط ، چند جمله درست هم قرار می دهد تا کسی شک نکند. به طور مثال به چند حدیث توجه کنید:

 

1-    پیامبر محمد سایه نداشت.

2-    دروغ آفت دین است.

3-    پیامبر محمد در روز قیامت امتش را شفاعت می کند.

 

در میان سه حدیث ذکر شده ، حدیث دومی معنای غلطی ندارد . زیرا شیطان بوسیله همین جمله درست ، مردم را به سمت کتب حدیث جذب می کند. بوسیله جمله دوم ، جملات یکم و سوم را گسترش می دهد. اگر جمله دوم را به کار نبرد ، کسی جملاتش را باور نمی کند.

 

لطفا به آیات شیطانی که وارد سوره نه شده بود توجه نمائید.

 

حدیث 9:128

لقد جاء کم رسول من انفسکم عزیز علیه ماعنتم حریص علیکم بالمومنین رووف رحیم

حدیث 9:129

فان تولوا فقل حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم

 

 

حدیث 9:129 معنای درست دارد. اما حدیث 9:128 میخواهد بگوید که پیامبر محمد از خدا رحیم تر است. به این طریق شیطان مثل یک موجود موذی عقایدش را گسترش می دهد. در واقع شیطان 50 – 50 کار می کند.

جالب اینجاست که جمله های 9:128 و 9:129 جمعا 114 حرف دارند.

 

114=19*6

 

خیلی از مسلمانان به این بهانه روی آورده اند که احادیث شیطانی را رد می کنند و احادیث صحیح را قبول می کنند. این استراتژی باز هم از تاکتیکهای شیطان است. چنین تفکری ناخواسته افرادی همچون بن لادن بوجود خواهد آورد. چنین تفکری فرقه گرائی را بوجود خواهد آورد. آیا یک کتاب با یک منبع بهتر است یا چندین کتاب با هزاران منبع؟ آیا خدایان متعدد بهترند یا خدای واحد؟

 

[12:39] "ای هم سلولی های من، آیا خدایان متعدد بهترند یا خدای واحد، آن یگانه، بلندمرتبه؟

 

شیطان از طریق مرده ها حرفهایش را گسترش می دهد. شیطان غیر مستقیم حرفهایش را گسترش می دهد. کتابهای حدیث و سنت زمانی درست شد که پیامبر محمد مرده بود. به همین خاطر محمد نمی توانست بگوید که این کتابها مال من نیست. او مرده بود و نمی توانست بگوید که فقط قرآن کتاب من است. شیطان از این فرصت استفاده کرد و کتاب حدیث و سنت را در کنار قرآن قرار داد. کتب حدیث و سنت بوجود آورنده گروههای افراطی و سلفی در میان مسلمانان است.

 

تاکتیک شیطان عقده های او را به نمایش می گذارد. شیطان فکر میکرد که او خدایی در کنار خدای یگانه است. او آرزو داشت که مثل پروردگار یکتا صاحب عرش شود. این مورد را میتوان در جمله 9:129 اضافه شده به قرآن مشاهده کرد:

 

فان تولوا فقل حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم

 

همانطور که میدانید در سوره کهف خدای مهربان به چند مورد جالب اشاره دارد یکی از آن نکات آیه زیر است:

 

[18:22]  سیقولون ثلثة رابعهم کلبهم ویقولون خمسة سادسهم کلبهم رجما بالغیب ویقولون سبعة وثامنهم کلبهم قل ربی اعلم بعدتهم ما یعلمهم الا قلیل فلا تمار فیهم الا مراء ظهرا ولا تستفت فیهم منهم احدا

[18:22]  بعضی می گویند: "آنها سه نفر بودند؛ سگشان چهارمین بود،" در حالی که برخی دیگر می گویند: "پنچ نفر؛ ششمین آنها سگشان بود،" در حالی که حدس می زدند. بعضی گفتند: "هفت نفر" و هشتمین سگشان بود. بگو: "پروردگار من به تعداد آنها داناتر است." فقط عده کمی تعداد صحیح را می دانستند. بنابراین، با آنها مجادله نکن؛ فقط با آنها مدارا کن. احتیاجی نیست با کسی در این باره مشورت کنی.

 

گروه اول می گویند   : "آنها سه نفر بودند؛ سگشان چهارمین بود،"

گروه دوم می گویند  : "پنچ نفر؛ ششمین آنها سگشان بود،"

گروه سوم می گویند : "هفت نفر" و هشتمین سگشان بود.

و ...

 

در ادامه خدا میفرماید اینها همه اش حدس و گمان است. بنابراین، با آنها مجادله نکن؛ فقط با آنها مدارا کن. احتیاجی نیست با کسی در این باره مشورت کنی.

 

آخرین خطبه پیامبر به سه صورت مختلف نقل شده است :

 

گروه اول : کتابی و عترتی

گروه دوم : کتابی و سنتی

گروه سوم : کتابی

 

حال شما تصور کنید آخرین خطبه پیامبر چرا باید به سه صورت مختلف نقل شود مگر نعوذ بالله پیامبر ضد و نقیض حرف میزده است.!!؟مگر پیامبر نباید پیامش را روشن ابلاغ دارد؟ بر طبق آیه 18:22 نباید به پیروان حدیث و سنت اعتماد کرد . زیرا اینان از شک و گمان پیروی میکنند. اینان فقط حدیث میزنند . فقط به تعصبات مادرزادی خود خو گرفته اند. کسی که خود را مسلمان میداند نباید و احتیاجی نیست با کتب حدیث دین خود را روشن نماید.

 

 

 

 

دست خدا بالای همه دستهاست

دست خدا بالای همه دستهاست

 

6:61

ان الله قاهر فوق عباده

 

دست خدا بالای همه دستهاست . او مافوق مخلوقات خویش است، کسی نمیتواند از خواست و اراده خدا فرار کند. کسی نمیتواند از عذاب خدا فرار کند. ژاپن در ساخت ساختمانهای مستحکم در جهان قدرت اول را دارند. ژاپنیها ساختمانهای مستحکمی در مقابله زلزله بنا کرده بودند. زلزله نتوانست ضرر زیادی به آنها برساند. اما سونامی بعد از زلزله را پیش بینی نکرده بودند. تمام عوامل طبیعت در دست خداست. همیشه خدا یک چیز بالاتر دارد. خدا نسبت به پیشرفته ترین تکنولوژی هم یک قدم جلوتر است. اگر ژاپن روزی ساختمانهای خویش را نسبت به سونامی هم مقاوم کند، خدا قدم بعدی بعد از سونامی را اجرا می کند. همیشه خدا یک حرف بیشتر برای گفتن دارد. خدا نیازی به عذاب خیلی پیشرفته ندارد. کشوری که ساختمانهای محکم ندارد، با زلزله 6 ریشتر عذاب میشود. اما برای ژاپن 8 ریشتر و متعاقبا سونامی اجرا میشود. گرد و خاک ناشی از بیابانهای عراق و سوریه تمام خاورمیانه را پر کرده است. مردم خاورمیانه تکنولوژی از بین بردنش را ندارند. دست خدا بالای همه دستهاست. خدا از نظر علمی بر همه حوادث جهان تسلط دارد. خدا می داند که برای چه قومی چه عذابی بفرستد. خدا نقطه ضعف همه ملتها را دارد. هیچ کس نمی تواند از دست خدا فرار کند. افراد زیادی در جهان برای پیشگیری از بیماری و مرگ خویش ، تمهیدات زیادی انجام می دهند. اما خدا بر همه چیز احاطه دارد. خدا این افراد را از طریقی می میراند که خود فرد هیچوقت به ذهنش نمی رسد. خدا از همه نظر بر همه چیز احاطه کامل دارد. هر فرد و جامعه ای نقطه ضعفی دارد. خدا نقطه ضعف همه افراد و ملتها را دارد. در زمانهای قدیم بنایی ساختمانی درست می کند. او در این ساختمان یکی از آجرها را طوری قرار می دهد که با بیرون کشیدن این آجر ، کل ساختمان به هم می ریزد. این آجر نقطع ضعف ساختمان است. هر انسانی و هر جامعه ای نقطه ضعفی دارد. این نقطه ضعفها را فقط خدا می داند. هیچکس نقطه ضعف واقعی خویش را نمی داند. کسانی بوده اند که در پیشگیری از مرگ خویش ، اقدامات پر هزینه ای انجام می دهند ، اما آنها در تشخیص نقطه ضعف خویش اشتباه می کنند. زیرا فقط خداست که نقطه ضعفها را می داند. قذافی برای محافظت از خویش ، هزاران محافظ برای خویش تعیین کرده بود ، اما بیفایده بود. همه نقطه ضعفها نزد خداست. فقط خدا می تواند نقطه ضعفها را بردارد. شفای مریضیها فقط دست خداست ، زیرا فقط خدا مکان آجر نقطه ضعف را می داند و فقط او می داند که کجاست. خدا با جا انداختن و تعمیر آجر نقطع ضعف ، مریضیها را شفا می دهد. به همین خاطر ما باید تمام دعاها و درخواستهای خویش را مطلقا به خدا اختصاص دهیم.

 

مرگ و زندگی دست خداست. فردی را میشناسم که 23 سال سن داشت. او در این سن اقدام به خودکشی کرد ،اما در حادثه خودکشی فقط زخمی شد و نمرد. زیرا خدا تقدیر کرده بود که آن فرد زیر چهل سالگی نمیرد. زیرا اگر او زیر سن چهل می مرد ، مستقیم وارد بهشت می شد.اما خدا نگذاشت. مردن دست خود آدم نیست. مردن دست خداست. حتی اگر از ساختمان چهل طبقه هم خود را پایین بیندازد ، باز نمی میرد ، زیرا خدا مرگ او را تقدیر نزده است.